زمزمـه‌های ارواح

در بین داستان‌های ترسناک غربی، رفتن به یک خانه‌ بزرگ یا عمارت متروکه و استفاده از آن به عنوان محل رخداد وقایع، به کلیشه تبدیل شده است. گرچه این موضوع بیشتر در داستان‌های نوجوانانه وجود دارد، ولی در فیلم‌های بزرگسالانه نیز نمونه‌های مشابه آن را دیده‌ایم. عمارت‌های بزرگ متروکه نوعی رمز و راز در خود دارند که قهرمان را به ماجرا دعوت کرده و ما را به دنبال او می‌کشاند. Whispering Willows نیز از ساختاری مشابه بهره گرفته است، شخصیت اصلی قصه که دختری به نام اِلناست از این‌که پدرش به یک عمارت قدیمی رفته و بازنگشته، نگران می‌شود و تصمیم می‌گیرد در جستجوی پدر به عمارتی متروک قدم بگذارد. الِنا گردنبندی همراه دارد که گفته شده نسل به نسل در خانواده گشته تا اینک به او رسیده است. با رسیدن به عمارت معلوم می‌شود این گردنبند نیرویی ماورایی در ارتباط با اشباح دارد. زمانی که با اِلنا در محیط‌های بازی جستجو می‌کنید، اگر شبحی در نزدیکی حضور داشته باشد، گردنبند چشمک‌های سبزرنگ می‌زند که البته با صداگذاری مخصوصی نیز همراه است. بیشتر اشباحی که در بازی وجود دارند، خوب بوده و آسیبی وارد نمی‌کنند، در عوض این شما هستید که باید به اقتضای داستان، خواسته‌های آنها را پیش برده و گره از معمای قتل آنها یا انگیزه‌شان برای کارهایی که انجام داده‌اند، بگشایید. با این حال در موارد اندکی نیز با اشباح شرور برخورد می‌کنید که گردنبند حضور آنها را با چشمک‌های قرمز یادآور می‌شود.

الِنا از نوادگان رهبر یک قبیله‌ سرخپوست است که سال‌ها پیش یعنی زمانی که اولین مهاجران انگلیسی وارد آمریکا می‌شوند، قتل‌عام شده‌اند. به‌ هر حال این ارتباط باعث شده تا اِلنا توانایی خارج کردن روح از کالبد خود و هدایت کردن آن را داشته باشد. در حالت عادی، زمانی که جسم النا را هدایت می‌کنید نمی‌توانید اشباح را ببینید، فقط در نقاطی که قرار دارند زمزمه‌های آنها را می‌شنوید. هر چند اواخر بازی قوانینی مقطعی وضع شده تا در دنیای عادی نیز بتوان اشباح را در صورت عبور از میان دود و آب مشاهده کرد. زمانی که هدایت روح اِلنا را به عهده می‌گیرید می‌توانید با اشباح صحبت کرده یا اشیایی خاص را که به رنگ آبی نمایش داده می‌شوند، تسخیر کنید. تعدادی از اشباح فقط دیالوگ‌هایی مختصر در مورد خودشان می‌گویند، اما سه یا چهارتای آنها از شما خواسته‌هایی دارند که انجام دادن آنها لازمه‌ پیشبرد داستان است.

با این‌که بازی از سیستم دفترچه‌ خاطرات بهره می‌برد تا پیشرفت در قصه را از زبان توضیحاتی که الِنا ارائه می‌کند متوجه شویم، اما هدف هر لحظه‌ بازی جایی ثبت نمی‌شود و فقط در دیالوگ‌های مرتبط است که کلمات کلیدی به رنگ زرد نمایش داده می‌شود. این مساله زمانی آزاردهنده می‌شود که هیچ نقشه‌ یا راهی برای تردد سریع بین نقاط در بازی وجود ندارد و این یعنی اگر چیزی را فراموش کردید باید سراغ روحی که آن خواسته را از شما داشته بروید و مجددا با او صحبت کنید. ایراد آنجاست که در بعضی موارد نمی‌دانید سراغ کی باید بروید، در نتیجه مجبور می‌شوید محیط را به دنبال روح مورد نظر جستجو کنید. در خلال این تفحص است که با نامه‌هایی مواجه می‌شوید که از زبان شخصیت‌های مختلف داستان نگاشته شده و اطلاعات جالبی درخصوص پس‌زمینه‌ داستانی و حوادثی که سال‌ها قبل رخ داده در اختیارتان قرار می‌دهد. البته مفید بودن این اطلاعات زمانی بهتر خود را نشان می‌دهد که موفق شوید مجموعه‌ کامل نامه‌های یک فرد خاص را جمع‌آوری کرده سپس شروع به خواندن تمام آنها کنید. گاهی این نامه‌ها در مکان‌ها یا اتاق‌هایی قرار دارند که فقط در قالب روح می‌توانید به آنها دسترسی داشته باشید؛ زیرا روح الِنا می‌تواند مثلا از سوراخ ایجاد شده در دیوار عبور کرده و به اتاق مجاور برود. در نتیجه گاهی بخشی از معماهای بازی به تکان دادن اشیا برای فعال کردن یک کلید یا باز کردن راه برای عبور روح مربوط می‌شود.

علاوه بر محیط‌ داخلی ساختمان‌ها، چند محیط باز مثل باغ و حیاط نیز وجود دارد تا تنوعی به بازی ببخشند، اما از آنجا که تقریبا در 95 درصد موارد اِلنا فقط راه می‌رود و همچنین به دلیل همان مشکلات مربوط به پیدا کردن هدف ماموریت دیری نمی‌پاید محیط‌ها برایتان تکراری می‌شود.

سبک هنری و گرافیک دو بعدی بازی از نقاط قوت آن به شمار می‌رود، هر چند کیفیت کات‌سین‌ها چندان جالب نیست. صداگذاری بازی نیز از دیگر نقاط مثبت آن است و گرچه بازی به دید یک عنوان نوجوانانه نیز ترسناک نیست، اما صداگذاری حس خوبی از رمز و راز را هنگام مواجه با معماهای جالب بازی به مخاطب القا می‌کند. در انتهای بازی روح اِلنا به گذشته بازگردانده می‌شود تا وقایعی را که رخ داده به چشم ببیند و این قسمت در واقع یکی از بدترین بخش‌های بازی است، زیرا برای حداقل تعامل ممکن مجبورید همه چیز را دو بار ببینید و بشنوید. Whispering Willows یک عنوان متوسط خوب است که نکته‌ خاصی برای ارائه ندارد، به آن فقط به چشم یک تجربه‌ چهار ساعته در خلال دیگر بازی‌ها نگاه کنید که اگر حوصله‌ خواندن متن‌ها را داشته باشید، می‌تواند بیشتر سرگرمتان کند. (ضمیمه کلیک)

مجید رحمانی