
به دیگر سخن، باید بپذیریم که برخی از جادهها و پلهایی که ما در کشور ساخته یا میسازیم، بیشتر از آن که افزایشدهنده کارایی سرزمین باشد، کاهنده آن بوده و بر نرخ بیابانزایی و تخریب سرزمین میافزاید.
از نمونههای آشکار آن میتوان به روند جادهسازی در عسلویه و پارک ملی نایبند، دریاچه ارومیه، آزادراه تهران ـ شمال، تعریض جاده گرگان ـ مشهد در قلب پارک ملی گلستان، پروژه میانگذر تالاب انزلی و بسیاری از محورهای مواصلاتی در کهگیلویه و بویراحمد و چهارمحال و بختیاری اشاره کرد.
کافی است به نمونههای جهانی ساخت چنین پلها و جادههایی در کشورهای دیگر دنیا از جمله چین، آلمان، فرانسه، ایتالیا، ژاپن، آمریکا و برخی از شیخنشینهای حاشیه جنوبی خلیج فارس دقت کنیم تا دریابیم چگونه آنها پل و جاده میسازند تا تخریب را کمتر، مصرف را پایینتر و هوا را پاکتر سازند و ما پل و جاده میسازیم تا بهانهای یا مجوزی برای تخریب منابع طبیعی خویش بیابیم! چرا؟
در ملاقات اخیرم با مدیرکل حفاظت محیط زیست گیلان، ایشان بر همین نکته تاکید کرده و یکی از دلایل مخالفت سازمان متبوع خویش را با ادامه ساخت میانگذر تالاب انزلی، آگاهی از توان مهندسی جهان در ساخت پلها و جادههایی دانست که کوشیدهاند تا کمترین زیان را بر بومسازگان پیرامون خویش وارد سازند.
محمد درویش ـ وبلاگ مهار بیابانزدایی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
طالقانی معتقد است سینمای ملی داشتن به هر قیمتی افتخار محسوب نمیشود، چون این مقوله تبدیل به یک ابژه شده و طرف غربی هر قدر خودمان را تحقیر کنیم، بیشتر به ما امتیاز میدهد
رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد
دکتر محمد اسحاقی، استاد دانشگاه تهران: