رابرت فیسک

کاری که اوباما باید بکند

وکلای آمریکایی که هفته گذشته در واشنگتن از 6 الجزایری زندانی ارتش آمریکا در گوانتانامو دفاع می‌کردند چیزهای بسیار عجیبی درباره اطلاعات جاسوسی آمریکا پس از حملات 11 سپتامبر 2001، یاد گرفتند.
کد خبر: ۲۱۴۹۷۲

 از جمله میلیون‌ها گزارشی که جاسوسان و ماموران اطلاعاتی آمریکا و عوامل آنها در سراسر جهان فرستاده بودند گزارشی از سیا از خاورمیانه بود که درباره امکان حملات هوایی انتحاری به یک پایگاه نیروی دریایی آمریکا در یک جزیره جنوب اقیانوس آرام هشدار داده بود، تنها مشکل این گزارش این بود که نیروی دریایی در چنان جزیره‌ای پایگاه نداشت و هیچ کشتی جنگی ناوگان هفتم آمریکا هرگز به آنجا نرفته بود.

در یک گزارش بسیار جدی دیگر ارتش آمریکا خبر داده بود که اسامه‌بن لادن را موقع خرید از فروشگاهی در یک پایگاه ارتش آمریکا در شرق آسیا دیده‌اند.

این موضوع که این چرندیات را کسانی که وظیفه دارند از آمریکا «در جنگ با ترور» دفاع کنند، در سراسر جهان پخش کردند و محیط خیالپردازانه‌ای را که رژیم بوش در 8 سال گذشته در آن زندگی کرده است، نشان می‌دهد. اگر بتوانید باور کنید که بن‌لادن برای خرید به فروشگاهی در یک پایگاه ارتش آمریکا برود می‌توانید باور کنید که هر کسی را که دستگیر می‌کنید یک تروریست است، این که اعراب (مسلمانان) تروریست هستند، این که می‌توان آنان را اعدام کرد، این که تروریست‌های زنده را باید شکنجه کرد، این که هر چیزی را که یک فرد شکنجه شده می‌گوید، می‌توان باور کرد، این که حمله کردن به یک کشور مستقل و شنیدن مکالمات تلفنی مردم آمریکا کاری مشروع است.

همانطور که باب هربرت چند سال پیش در نیویورک‌تایمز نوشت دولت بوش از مکالمات یک چینی و یک هندی در جشن تولد آنان می‌خواست برای یافتن بن‌لادن استفاده کند. وقتی نوبت به زیر پا گذاشتن قانون اساسی آمریکا می‌رسید هیچ چیز جلودار بوش نبود. آنچه که تازگی داشت این بودکه او همان بی‌احترامی را نسبت به آزادی در آمریکا نشان می‌داد که در بقیه جهان نشان داده بود.

اما باراک اوباما چگونه می‌خواهد خسارات عظیمی را که سلف شرور و دروغگوی او در سراسر جهان و خود آمریکا به بار آورده، برطرف کند؟

جان‌اف کندی زمانی گفت که «ایالات متحده، همچنان که مردم دنیا می‌دانند، هرگز جنگی را شروع نخواهد کرد.» پس از سیاست‌های وحشت آفرین بوش و رامسفلد و ابوغریب و بگرام و گوانتانامو و زندان‌های مخفیانه آمریکا در کشورهای دیگر، اوباما چگونه باید اعتبار آمریکارا بازگرداند؟

علاقه نخست‌وزیر انگلیس برای پی بردن به مراسلات الکترونیکی و ارتباطات مردم این کشور نمونه دیگری از این است که روابط بیمار لرد تونی بلر با بوش چگونه هنوز صحنه سیاسی و زندگی انگلیس را آلوده نگهداشته است.

چند روز قبل از رها شدن نهایی(20 ژانویه اول بهمن) از این رئیس‌جمهوری بی‌نهایت بد، مجلس قانونگذاری جدید آمریکا تضمین خواهد کرد که شهروندان انگلیس، این متحد سربزیر و بی‌اراده دیگر نتوانند بدون رعایت مسائل امنیتی ویژه به آمریکا بروند.

آیا بوش پیش از 20 ژانویه شگفتی دیگری برای ما دارد؟ در واقع، آیا باز هم چیزی می‌تواند برای ما شگفت‌آور باشد؟ اوباماگفته است گوانتانامو را تعطیل می‌کند.

او باید راهی برای عذرخواهی از جهان برای جنایات سلف خود پیدا کند که این برای مردی که باید در داخل کشورش غرور و افتخار نشان دهد، کاری آسان نیست اما عذرخواهی – در سطح بین‌المللی – کاری است که باید انجام دهد اگر قرار باشد تغییری که در داخل از آن صحبت کرده مفهومی در خارج از مرزهای آمریکا داشته باشد.

او باید درباره کل جنگ با ترور دوباره فکر کند و مفهومی تازه برای آن بیابد. او باید از عراق خارج شود و باید از پایگاه‌های هوایی عظیم آمریکا در عراق بکاهد و فکری برای سفارت‌خانه 600 میلیون دلاری خود در این کشور بکند.

او باید به کشتار مردم بی‌دفاع افغانستان در حملات هوایی آمریکا خاتمه دهد و باید حقایقی را به اسرائیل بگوید: این که آمریکا دیگر نمی‌تواند در مقابل توحش ارتش اسرائیل و مستعمره کردن زمین‌های اعراب برای یهودیان بی‌تفاوت بماند.

اوباما ناچار است سرانجام در برابر لابی اسرائیل (در واقع لابی حزب لیکود اسرائیل) بایستد و قبول ادعای اسرائیل نسبت به بخش عظیمی از اراضی کرانه غربی به وسیله بوش را در سال 2004 پس بگیرد و مسوولان آمریکایی بایدبا مسوولان ایرانی – و مسوولان حماس، برای آن موضوع، گفتگو کنند. اوباما باید به حملات آمریکا به داخل پاکستان – و سوریه – خاتمه دهد.

در واقع، نگرانی فزاینده‌ای بین متحدان آمریکا در خاورمیانه وجود دارد که ارتش آمریکا باید بار دیگر تحت کنترل درآید و در واقع دلیل اصلی انتصاب اولیه ژنرال دیوید پترائوس در عراق بیشتر بازگرداندن انضباط به 150 هزارنظامی و تفنگداری بود که سیاست‌های بوش ماموریت و روحیه آنان را نابود کرده بود نه این که «افزایش نیروهای» آمریکا را سازمان بدهد.

شواهدی وجود دارد که، مثلا حمله اخیر آمریکا به سوریه – که موجب کشته شدن هشت نفر شد – اگر نگوئیم عملیاتی متمردانه بود، قطعا به تصویب واشنگتن یا حتی فرماندهان آمریکا در بغداد نرسیده بود.

اوباما قادر نخواهد بود تحولی اساسی در این زمینه‌ها ایجاد کند. او می‌خواهد برای تمرکز بیشتر در افغانستان از نیروهای آمریکا در عراق کم کند. او خیال ندارد با لابی اسرائیل در واشنگتن در بیفتد یا نمی‌خواهد جلوی شهرک‌سازی بیشتر در اراضی اشغالی را بگیرد یا  با دشمنان اسرائیل گفتگو کند.

اوباما با انتخاب رام امانوئل، حامی بزرگترین تشکیلات حامی اسرائیل در آمریکا به عنوان رئیس ستاد جدید خود، که روزنامه اسرائیلی معاریو وی را «مرد ما در کاخ سفید» توصیف کرد، از حدود رایج تجاوز نخواهد کرد و البته، این اندیشه وحشتناک وجود دارد که بن‌لادن ممکن است در اندیشه شرارتی دیگر برای استقبال از ریاست جمهوری اوباما باشد.

اگرچه یک مشکل کوچک وجود دارد و آن زندانیان«ناپدید شده» است. منظور فقط کسانی نیستند که در گوانتانامو شکنجه شده‌اند. بلکه هزاران نفری است که در اسارت آمریکا در خارج یا با کمک آمریکا در زندان‌های متحدان آمریکا ناپدید شده‌اند.

بعضی از گزارش‌ها حاکی از ناپدید شدن 20هزار نفر است که بیشتر آنان عرب، همه‌شان مسلمان هستند. آنها کجا هستند؟ آیا می‌توان حالا آزادشان کرد؟ یا مرده‌اند؟ اگر اوباما پی ببرد که دارد گورهای دسته جمعی را از جورج بوش به ارث می‌برد، باید فراوان عذرخواهی کند.

علی ایثاری کسمایی
ایندپندنت

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها