
حجتالاسلام سید حمید روحانی در گفتوگوی تفصیلی با «جامپلاس»:
برایم جالب است. چیزی به من نگفته بود. پیداست که یوسفی هم میشناسدش. میگوید: «بچه بودین وقتی ما جوان بودیم».
میگویم: «ببینین آقای یوسفی، این منطقه خیلی بکره. روش کار نشده. چی بهتر از این!»
بعد اشاره میکنم به راننده که دیگر اسمش را هم فهمیدهام بابک است و ادامه میدهم: «تصور کنین یه سال این آدم رو به کار بگیرین. چقدر فرهنگ مردم این عشایر رو میشه ضبط و ثبت کرد».
رئیس فرهنگ و ارشاد بیله سوار میگوید: «یه فرمهایی اومده برای ما. من هم خیلی علاقهمندم به فرهنگ مردم. خیلی وقتها میشینم و از پیرمردها و پیرزنان فامیل میپرسم و این فرمها رو پر میکنم».
مجوز را خودش تایپ میکند؛ رئیس فرهنگ و ارشاد اسلامی. از اینکه مجوز عکاسی و فیلمبرداری و گردآوری فرهنگ مردم را گرفتهام و دو روز میتوانم با نشان دادن این نامه، هر جا بروم، شاد هستم.
تا مینشینم توی پراید بابک میگوید: «بابک جان! تا غروب چقدر درمیاری؟»
20 هزار تومن.
خب امروز با هم منطقه را میگردیم.
تا نشستیم رادیو روشن شد. خوانندهای از جمهوری کشور همسایه و نگاهم آنقدر به مرز جمهوری آذربایجان ماند تا بابک به حرفم کشید: «ناچارم مسافرکشی کنم. ماهی 300 هزار تومن قسط دارم.»
میپرسم: «خب چرا نمیری جایی استخدام بشی؟»
نگاهم میکند. لابد حسودی میکند که من استخدام هستم و حالا دارم به او پز میدهم و داغش را تازه میکنم. میخندم و میگویم: «البته خود من الان ده یازده سالی یه، خبرنگار- مترجمم و هنوز هم دو ماه از سال رفته، باهام قرارداد یهساله بسته میشه که نمیدونم سال بعد همون قرارداد بسته میشه یا نه.»
دنده معکوس میدهد و ماشین آرام میشود. میگوید: «اینجا خیلی محیط بسته است. باید خیلی شانس داشته باشی که کاری پیدا کنی».
حرف را عوض میکنم: «کشت و صنعت خوب باعث معروف شدن دشت مغان شدهها.»
میگوید: «خب، بله.»
یوسف علیخانی
حجتالاسلام سید حمید روحانی در گفتوگوی تفصیلی با «جامپلاس»:
در گزارشی پشت پرده شبکه جاسوسی و تخریب نیروهای حامی در منطقه را بررسی کردهایم
گفتوگو با محمد فیلی:
به بهانه بحث درباره بودجه تولید مجموعههای فاخر تاریخی-مذهبی
معاون سیمای رسانه ملی مطرح کرد
گفتوگو با فواد ایزدی کارشناس مسائل آمریکا
در گفتوگو با حسن هانیزاده مطرح شد:
رایزن سابق فرهنگی ایران در مصر: