حرف از توجه شد؛ وقتی همین دو قسمت «مو به مو» را میبینی، آدمهایش برایت مصداق بیرونی پیدا میکند. گویی میشناسی یا حداقل در لایهای دورتر با آن مواجه شدهای! «مو به مو» همان حس واقعی، همان مکثها و همان نگاه بیتکلف شهبازی را در قالب یک روایت سریالی نشان میدهد؛ آثار او همیشه به تماشاگر نزدیک بوده است.
«مو به مو»ی شهبازی نه بازسازی است و نه کپیِ الگوهای رایج سریالهای خارجی؛ این اثر از دل همان جهان فکری و زیست اجتماعیای بیرون آمده که سالهاست امضای پرویز شهبازی را شکل داده است. شباهتهای فرمی احتمالی، اگر هم به چشم بیاید، حاصل زبان مشترک روایت در درام معاصر است، نه تقلید از یک نمونه مشخص. «مو به مو» قصهاش را بر بستر روابط، دغدغهها و موقعیتهایی بنا میکند که ریشه در جامعه امروز ایران دارند و از همین رو، هویت مستقلی دارد؛ هویتی که نه وامدار روایتهای خارجی است و نه متکی به فرمولهای امتحانپسداده، بلکه تلاش میکند با نگاهی بومی و صادقانه، داستانی آشنا اما تازه را روایت کند.
یکی از مهمترین ویژگیهای «مو به مو» این است که دیالوگها و لحن روایتش از زبان عادی جامعه فاصله نمیگیرد. شخصیتها همانطور حرف میزنند که در زندگی روزمره میشنویم؛ بیتکلف، قابل لمس و نزدیک به درک عمومی. همین نزدیکی زبانی باعث میشود مخاطب بدون نیاز به رمزگشاییهای پیچیده، با داستان همراه شود و خود را در دل موقعیتها ببیند. «مو به مو» در عین حال که قصهای دارد که تماشاگر را با خود میکِشد، از دیالوگهای تصنعی و فضاسازیهای پیچیده پرهیز میکند؛ انتخابی آگاهانه که سریال را از مردم دور نمیکند و ارتباطی مستقیم و صمیمی میان روایت و مخاطب میسازد.
میر سعید مولویان، که در «مو به مو» نقش منصور را ایفا میکند، شخصیتش را بهخوبی در فضای سریال جا انداخته و حضورش کاملاً باورپذیر است. بازی او فضاسازی را تقویت میکند و به مخاطب امکان میدهد با دغدغهها و موقعیتهای منصور همراه شود. همچنین بازیگر کودک سریال، که پیشتر در «پایتخت» نقش سالار معمولی را داشت، این بار متفاوت ظاهر شده و نشان داده که توانایی ایفای نقشهای جدیتری را هم دارد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد