آمریکا در آتش تورم
اقتصاد آمریکا خیلی زودتر از پیش‌بینی‌ها با شوک اقتصادی جنگ مواجه شد

آمریکا در آتش تورم

تنگه هرمز؛ گلوگاه اقتصاد جهان

در دنیای پیچیده و در هم تنیده امروز، سرنوشت اقتصاد تریلیون دلاری غول‌های صنعتی جهان به آبراه‌ باریکی گره خورده است. تنگه هرمز، گذرگاه استراتژیک جنوب ایران، همان نقطه‌ای است که نبض اقتصاد جهانی در آن می‌تپد و از آن عبور می‌کند.
در دنیای پیچیده و در هم تنیده امروز، سرنوشت اقتصاد تریلیون دلاری غول‌های صنعتی جهان به آبراه‌ باریکی گره خورده است. تنگه هرمز، گذرگاه استراتژیک جنوب ایران، همان نقطه‌ای است که نبض اقتصاد جهانی در آن می‌تپد و از آن عبور می‌کند.
کد خبر: ۱۵۰۷۹۱۶
نویسنده سجاد طاهری - گروه اقتصاد
 
این شاهرگ حیاتی که خلیج‌فارس را به آب‌های آزاد متصل می‌کند، تنها یک مسیر لجستیکی نیست، بلکه یک اهرم قدرتمند ژئوپلیتیک است که هرگونه لرزش در آن، می‌تواند سونامی بحران را از توکیو تا واشنگتن به راه اندازد. در حالی که تنش‌های منطقه‌ای بار دیگر نگاه‌ها را به این نقطه معطوف کرده‌، برای درک عمق وابستگی جهان به این آبراه، باید اعداد را به سخن واداشت. آمار و ارقام مربوط به تجارت عبوری از تنگه هرمز، تصویری خیره‌کننده از اهمیت آن را به نمایش می‌گذارد.
بر اساس آخرین داده‌های اداره اطلاعات انرژی آمریکا (EIA) برای اواخر سال ۲۰۲۴ و اوایل ۲۰۲۵، روزانه حدود ۲۱ میلیون بشکه نفت خام و میعانات گازی از تنگه هرمز عبور می‌کند. این رقم به تنهایی معادل یک‌سوم کل نفت حمل‌شده از طریق دریا و حدود ۲۰ تا ۲۱ درصد از کل مصرف روزانه جهان است. به عبارت دیگر، از هر پنج بشکه نفتی که در جهان مصرف می‌شود، یک بشکه سفر خود را از این تنگه آغاز می‌کند.
علاوه بر نفت خام، این تنگه مسیر اصلی صدور گاز طبیعی مایع (LNG) است. حدود ۲۰ درصد  کل تجارت جهانی LNG، عمدتا از مبدأ قطر، از این گذرگاه به بازارهای جهانی می‌رسد. این گاز برای تولید برق و گرمایش بسیاری از کشورهای صنعتی حیاتی است.ارزش این تجارت عظیم انرژی چقدر است؟ گزارش بانک جهانی درسال۲۰۲۳ هشدار داد که یک اختلال طولانی در تنگه هرمز می‌تواند صادرات سالانه نفت به ارزش ۱.۲تریلیون دلار را متوقف کند. با یک محاسبه ساده و با فرض قیمت متوسط ۷۵ دلار برای هر بشکه، ارزش روزانه نفت عبوری از این تنگه به ۱.۵۷میلیارد دلار می‌رسد.
 
تجارت غیرنفتی؛ حلقه پنهان اما حیاتی
اهمیت تنگه هرمز فراتر از حوزه انرژی است. این تنگه، دروازه اصلی واردات و صادرات کشورهای حاشیه خلیج‌فارس است. کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‌فارس (GCC) برای بقای اقتصادی خود به این مسیر وابسته‌اند و حدود ۹۰ درصد مواد غذایی و کالاهای مصرفی خود را از طریق دریا وارد می‌کنند.
‌تحلیل‌های شرکت معتبر S&P Global نشان می‌دهد در صورت بروز اختلال در این تنگه، هزینه حمل و نقل کانتینری (Freight Costs) به مقاصد کلیدی مانند هند را ۱۵ تا ۲۰ درصد افزایش می‌دهد.حتی در شرایط عادی هم کشتی‌ها برای عبور از این منطقه باید حق بیمه ریسک جنگ (War Risk Premium)  بپردازند که در صورت افزایش تنش، این نرخ به صورت تصاعدی بالا رفته و هزینه تجارت را برای همگان غیر اقتصادی می‌کند.
 
پیامدهای یک بحران
برای تحلیل عمیق‌تر پیامدهای این اعداد، با امین مرادی، کارشناس ارشد حوزه انرژی وژئوپلیتیک گفت‌و‌‌گوکردیم. امین مرادی ابتدا تصریح کرد که درک پیامدهای بحران در تنگه هرمز نیازمند خروج از درصدهای انتزاعی و ورود به دنیای واقعی اقتصاد است و سپس گفت:وقتی می‌گوییم بسته شدن تنگه می‌تواند۰.۴درصد ازGDP( تولید ناخالص داخلی)چین بکاهد، این عدد به معنای از دست رفتن ده‌ها میلیارد دلار تولید، لغو شدن هزاران پروژه زیربنایی وصنعتی و مهم‌تر از همه، افزایش نرخ بیکاری برای میلیون‌ها نفر است.
این عدد یعنی یک شوک بزرگ به موتور محرکه اقتصاد چین که می‌تواند به نارضایتی‌های اجتماعی دامن بزند. برای هند هم با هر  ۱۰دلار افزایش قیمت نفت، کسری بودجه‌اش ۰.۳درصد GDP بیشتر می‌شود، این به معنای تورم لجام‌گسیخته، سقوط ارزش روپیه و توقف برنامه‌های توسعه‌ای دولت است.
این کارشناس انرژی با اشاره به بحث‌های مطرح شده پیرامون مسیرهای جایگزین افزود: این یک تصور اشتباه و خطرناک است. بیایید دوباره به اعداد نگاه کنیم. از تنگه هرمز روزانه ۲۱ میلیون بشکه نفت عبور می‌کند. مجموع حداکثر ظرفیت خطوط لوله‌جایگزین عربستان وامارات حدود۶.۵میلیون بشکه است.این یعنی دربهترین حالت،یک شکاف عرضه ۱۴.۵میلیون بشکه‌ای در بازار باقی می‌ماند. مثل این که برای جلوگیری از خونریزی یک شاهرگ اصلی، از چسب زخم استفاده کنیم! این مسیرها تنها برای کاهش آسیب به خود این دو کشور طراحی شده‌اند و یک راه‌حل جهانی نیستند.
مرادی در ادامه به وضعیت شکننده ژاپن و کره‌جنوبی پرداخت و خاطرنشان کرد: وضعیت برای این دو کشور به مراتب وخیم‌تر است. وی گفت: «نفت را شاید بتوان با ذخایر استراتژیک برای مدتی مدیریت کرد، اما برای LNG، داستان متفاوت است. هیچ مسیر جایگزین زمینی یا خط لوله‌ای برای صادرات LNG قطر به شرق آسیا وجود ندارد.بسته شدن تنگه هرمز به معنای قطع کامل و فوری جریان گاز به نیروگاه‌ها و صنایع ژاپن و کره‌جنوبی است. این یعنی خاموشی‌های گسترده و فلج شدن صنایع سنگین و پیشرفته‌ای مانند سامسونگ، تویوتا و هیوندای.
امین مرادی، مصونیت آمریکا را یک افسانه خواند و تاکید کرد: «این بزرگترین اشتباه محاسباتی کاخ سفید بود که مرتکب شد، زیرا بازار نفت جهانی است و وقتی ۲۱ میلیون بشکه نفت از بازار حذف شود، قیمت‌ها به ۱۵۰ دلار یا بیشتر جهش می‌کند. این شوک قیمتی، تورم را در آمریکا به سطوح بحرانی می‌رساند و اقتصاد را مستقیما به سمت رکود تورمی سوق می‌دهد. مدل‌های اقتصادی نشان می‌دهد که افزایش ۱۰۰ درصدی قیمت نفت می‌تواند تا ۵ درصد از GDP آمریکا بکاهد. آنها از طریق بازار جهانی، به همان اندازه آسیب‌پذیر هستند.
تحلیل‌های کارشناسان، اهمیت اعداد را دوچندان می‌کند. وابستگی اقتصادهای صادرات‌محور آسیا به جریان انرژی ارزان، پاشنه آشیل آنهاست. 
‌چین (اژدهای تشنه): با وابستگی ۴۳ درصدی به نفت عبوری از هرمز، زنجیره تامین صنعتی چین در صورت بروز بحران، از هم خواهد پاشید.
هند (موتور رو به خاموشی): وابستگی ۶۰درصدی به نفت خلیج‌فارس، اقتصاد هند را در لبه تیغ قرار داده و می‌تواند رشد اقتصادی سریع این کشور را متوقف کند.
ژاپن و کره‌جنوبی (ببرهای در قفس): این دو کشور با وابستگی بیش از ۹۰ درصدی (ژاپن) و ۷۰ درصدی (کره‌جنوبی) به نفت منطقه و وابستگی مطلق به LNG قطر، در عمل هیچ گزینه‌ای جز پذیرش واقعیت‌های ژئوپلیتیکی منطقه ندارند.

آمریکا و دومینوی رکود تورمی
مصونیت آمریکا از بحران هرمز، با نگاهی به داده‌های واقعی، یک توهم است. ضربه به اقتصاد این کشور نه از طریق کاهش واردات مستقیم، بلکه از کانال شوک قیمتی جهانی و با اعداد و ارقام زیر وارد خواهد شد.
 با فرض قیمت نفت خام حدود ۷۵ دلار برای هر بشکه، یک بحران در تنگه هرمز و جهش قیمت به محدوده ۱۵۰ دلار، یک افزایش ۱۰۰ درصدی را رقم می‌زند و این یعنی جهش قیمت بنزین.
این شوک، قیمت بنزین را برای مصرف‌کننده آمریکایی به شدت بالا می‌برد. قیمت متوسط هر لیتر بنزین که امروز در آمریکا حدود ۸۵ سنت است، با این سناریو به بیش از ۱.۴دلار جهش خواهد کرد. این افزایش ۶۵ درصدی در قیمت بنزین، به سرعت به تمام سطوح اقتصاد منتقل می‌شود.
شعله‌ور شدن تورم به بخش‌های دیگر اقتصاد هم سرایت می‌کند. بر اساس مدل‌های فدرال رزرو، یک جهش ۱۰۰ درصدی در قیمت نفت می‌تواند به تنهایی نرخ تورم کل (CPI) را طی یک تا دو سال آینده ۳ تا ۴ واحد درصد افزایش دهد. اگر نرخ تورم فعلی آمریکا حدود ۳ درصد باشد، این شاخص به ۶ تا ۷ درصد خواهد رسید که برای اقتصاد این کشور یک وضعیت بحرانی محسوب می‌شود.
این تورم افسارگسیخته، قدرت خرید مردم را مستقیما هدف قرار می‌دهد. افزایش هزینه بنزین و انرژی، به معنای تحمیل هزینه‌ای بالغ بر ۲۰۰۰ تا ۲۵۰۰ دلار در سال تنها برای حمل و نقل یک خانواده متوسط آمریکایی است. با احتساب تورم در مواد غذایی و سایر کالاها، این رقم به معنای کاهش قدرت خرید سالانه به میزان ۳۰۰۰ تا ۴۰۰۰ دلار برای هر خانوار خواهد بود که یک رکود مصرفی جدی را کلید می‌زند.
در مواجهه با چنین تورمی، بانک مرکزی آمریکا چاره‌ای جز افزایش شدید نرخ بهره نخواهد داشت. این سیاست انقباضی، هزینه استقراض را برای کسب‌وکارها و خریداران مسکن به شدت بالا برده و سرمایه‌گذاری را متوقف می‌کند. ترکیب این عوامل، همان‌طور که مدل‌های اقتصادی نشان داده‌اند، می‌تواند منجر به انقباض ۵درصدی در تولید ناخالص داخلی (GDP) آمریکا شده و این کشور را وارد یک دوره رکود تورمی عمیق و دردناک کند.
 
تنگه هرمز، متغیر تعیین‌کننده
ثبات اقتصاد جهانی به امنیت و آرامش در تنگه هرمز گره خورده است. این آبراه استراتژیک که در کنترل کامل ایران قرار دارد، یک اهرم قدرتمند بازدارندگی در برابر فشارهای خارجی است. درک این واقعیت که هزینه هرگونه ماجراجویی در این منطقه، نه فقط برای ایران، بلکه برای تمام قدرت‌های اقتصادی جهان سرسام‌آور خواهد بود، کلید حفظ ثبات و جلوگیری از بحرانی است که هیچ برنده‌ای نخواهد داشت. در نهایت، اعداد نشان می‌دهند که تنگه هرمز بیش از یک گذرگاه جغرافیایی، یک متغیر تعیین‌کننده در معادلات قدرت و اقتصاد قرن بیست و یکم است.

بحران انرژی در صورت گسترش جنگ
نشریه آمریکایی استریت در گزارشی نوشت: با حملات اخیر آمریکا به تأسیسات هسته‌ای ایران و افزایش تهدیدات تهران در خصوص بستن تنگه هرمز، پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد در صورت این اقدام، قیمت نفت در بازارهای جهانی با جهشی بی‌سابقه روبه‌رو خواهد شد.در پی جنگ تجاری جهانی که با تعرفه‌های دونالد ترامپ شروع شد و نگرانی‌هایی را درباره رشد اقتصادی جهان برانگیخته بود، اکنون جنگ میان ایران و اسرائیل، تهدیدی جدی برای تأمین منابع نفتی جهان شده است.این وضعیت می‌تواند منجر به بحران انرژی بزرگی شود زیرا در صورت تداوم تنش‌ها و گسترش جنگ در منطقه، احتمال مسدود شدن حمل‌ونقل دریایی نفت از طریق تنگه هرمز وجود دارد و حتی ممکن است نفت ایران از بازار جهانی خارج شود. این نگرانی‌ها باعث افزایش شدید قیمت نفت برنت و وست تگزاس اینترمدیت شده است. در ماه جاری میلادی، قیمت هر بشکه نفت برنت با افزایش ۱۸ درصدی به ۷۹دلار رسیده است و قیمت نفت وست تگزاس اینترمدیت نیز با رشد ۲۱ درصدی به حدود ۷۵ دلار رسیده است. این افزایش قیمت‌هابر بازارجهانی نفت و بر اقتصاد جهان تأثیر چشمگیری گذاشته است.تحلیلگران بانک‌هایی مانند سیتی‌گروپ، جی‌پی‌مورگان و گلدمن ساکس در واکنش به این وضعیت، اهداف قیمت نفت خود را مجددا تنظیم کرده‌اند. به گفته آنها، خطری جدی در حال حاضر بازار نفت جهان را تهدید می‌کند که در صورت ادامه یافتن درگیری‌ها، می‌تواند عرضه نفت را مختل کرده و قیمت‌ها را به سطوح بالاتری برساند.نزدیک بودن این تنگه به ایران به این معناست که در صورت تصمیم ایران به مسدود کردن آن، می‌تواند به یک مسیر تراکم نفتی تبدیل شود که تأثیر زیادی بر عرضه جهانی نفت خواهد داشت.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها