در «زوم» این هفته میپردازیم به این مسأله که آیا باید از زبان فارسی حفاظت کرد و آن را از هر واژه بیگانهای محفوظ نگاهداشت یا اینکه نه، میتوانیم هر بلایی که دلمان میخواهد سر این عسل شرقی بیاوریم. خلاصه که این شما و این زوم این هفته.
فارسی خالص
زبان فارسی همیشه محل بحث برای افراد متخصص و غیرمتخصص بوده است. به نظر میرسد که همه سعی دارند تا بهنوعی سربهسر این زبان بگذارند و در مورد آن تصمیمگیری کنند. این موضوع بهویژه در سالهای اخیر، با گسترش رسانههای اجتماعی و افزایش ارتباطات بینالمللی، به بحثی داغ تبدیل شده است. عدهای از افراد بر این باورند که زبان فارسی را باید از هر کلمه مازاد خارجی حذف کرد و آن را به نسخههای پیشین خود برگرداند. این دیدگاه نهتنها به ریشههای تاریخی زبان برمیگردد بلکه به هویت فرهنگی و ملی ما ایرانیها وابسته است. اصلا هم ربطی به این مسأله ندارد که چقدر این کار ساده است یا سخت. شاید از دور این مسأله خیلی غیرممکن به نظر برسد و شاید هم واقعا ناممکن باشد اما بااینحال، موافقان این دیدگاه بر این باورند که زبان فارسی را باید تا حد ممکن از کلمات خارجی پاک کرد و آن را خالص نگاهداشت. این تلاشها بهویژه در شرایطی که زبانهای دیگر، بهویژه انگلیسی، بهطور فزایندهای در زندگی روزمره و فرهنگ ما نفوذ کردهاست، بیشتر به چشم میآید. البته که برخی از این افراد توجه ویژهای به حضور کلمات عربی در زبان فارسی دارند. افراد هم تمام تلاش خود را در انجام این کار میکنند و تا حد ممکن میکوشند از کلمات عربی و دیگر زبانها استفاده نکنند و کلمات فارسی کهن را جایگزین نمایند. برای مثال، بهجای «کلمه» از «واژه» استفاده کنند یا بهجای «سلام»، «درود» بگویند. معتقدان به این مسأله دلایل متفاوتی هم برای این موضوع دارند. از باور به اینکه افرادی در دنیا سعی در نابودی زبان فارسی دارند گرفته تا میهنپرستی و حتی در مواردی رنگین دیدن خون خود. برخی معتقدند که هرگونه تغییر در زبان میتواند در اثر یا به جهت تضعیف این هویت باشد.
نوجوانهای
مثل تمام زومهای دیگر، نوجوانه نظر خودش را دارد. ما بر این باوریم که زبان ما حاوی تاریخ، فرهنگ و هویت ماست و بنابراین نباید آن را به دست خودمان نابود و حذف کنیم. زبان فارسی، با تمام زیباییها و پیچیدگیهایش، بازتابدهنده ارزشها، باورها و تجربیات نسلهای مختلف ایرانی است. این زبان، نهتنها وسیلهای برای ارتباط است بلکه حامل میراث فرهنگی و تاریخی ما نیز هست. از این رو، حفظ و نگهداری آن وظیفهای است که بر عهده همه ماست. از طرفی، باید بپذیریم که زبان یک مسأله پویا و زنده است که خود را با نیازهای جامعه تطبیق میدهد و زنده نگهمیدارد. زبانها بهطورطبیعی در حال تغییر و تحول است و این تغییرات میتواند ناشی از نیازهای جدید اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی باشد. بهعنوانمثال، با گسترش فناوری و رسانههای اجتماعی، واژگان و اصطلاحات جدیدی وارد زبانها میشود که ممکن است در ابتدا بیگانه به نظر برسد، اما بهتدریج در زبان محلی جامیافتد و بخشی از هویت زبانی آن جامعه میشود. از طرفی، پاککردن هر زبانی از کلمات خارجی ناممکن است، زیرا زبانها و فرهنگها با هم داد و ستد دارند و همین مسأله است که آنها را زنده نگهمیدارد. این تبادل نهتنها زبانها را غنیتر میکند، بلکه به فهم متقابل و گسترش فرهنگها نیز منجر میشود. بنابراین، تلاشهای بیهوده به جهت حذف کلمات واردشده را ما نمیپذیریم. این تلاشها ممکن است بهجای حفظ زبان، به تضعیف آن منجر و باعث ایجاد فاصله بین نسلها و فرهنگها شود. درعوض، باید بهدنبال راههایی باشیم که بتوانیم از کلمات و عبارات جدید بهطور هوشمندانه استفاده کنیم و درعینحال هویت و اصالت زبان فارسی را حفظ کنیم. از طرفی هم تلاش برای استفاده از کلمات دیگر در زبان فارسی را قبول نمیکنیم. این به معنای آن نیست که ما بهطور کامل از کلمات خارجی پرهیز کنیم بلکه باید آگاهانه و با درنظرگرفتن تأثیرات آن بر زبان مادری خود از آنها استفاده کنیم. باید بهدنبال ایجاد تعادل باشیم؛ به گونهای که زبان فارسی بتواند با حفظ هویت فرهنگی و تاریخیاش، بهروز و متناسب با نیازهای جامعه باقی بماند.
بیفارسی
در این قسمت به نقطه مقابل آن سمت از گفتوگو میپردازیم، یعنی افرادی که با هربار صحبتکردنشان، یکبار قلب زبان فارسی تیر میکشد. این دسته از افراد، چه خواسته و چه ناخواسته، با استفاده بیش از حد و بدون دلیل از کلمات و اصطلاحات دیگر زبانها، به زبان فارسی آسیب میزنند. این آسیبها میتواند بهتدریج به تغییرات بنیادین در ساختار و هویت منجر زبان شود. احتمالا اکثر این افراد ناخواسته این کار را میکنند یا حتی دلیل خود را برای شکستن تکیهکلامهای دیگر در میان گفتوگوهای خودشان را ندانند. در بسیاری از موارد، این افراد بهطور ناخودآگاه کلمات و عبارات خارجی را وارد گفتوگوهایشان میکنند. دلایل متعددی برای تخریب زبان و استفاده از کلمات خارجی وجود دارد. یکی از آنها، احساس باکلاسبودن است. برخی افراد بر این باورند که استفاده از کلمات و عبارات زبانهای دیگر، بهویژه زبان انگلیسی، آنها را در چشم دیگران متمایز و مدرنتر جلوه میدهد. این نگرش میتواند بهتدریج به یک فرهنگ تبدیل شود (شده) که در آن استفاده از زبان مادری بهعنوان نشانهای از پایینبودن سطح اجتماعی یا فرهنگی تلقی میشود. دیگر دلایل شامل کاهش عزت اجتماعی و ضدارزششدن زبان فارسی در برابر دیگر زبانهاست. در دنیای امروز، زبانهای بینالمللی مانند انگلیسی بهعنوان زبانهای علمی، تجاری و فرهنگی شناخته میشود و این امر میتواند به تضعیف جایگاه زبان فارسی بینجامد.