این جایزه اسفند۱۳۹۶ درمراسم رونمایی و شهریور۱۳۹۸ هم، اولین دوره آن برگزار شد. حالا سومین دوره جایزه شهید اندرزگو به ایستگاه پایانی خود رسیده و در سهبخش رمان بزرگسال، داستان کودک و نوجوان و روایت تاریخ و تاریخشفاهی آثار منتخب هیاتهای داوری و نخبگانی معرفی شدند.
آثار منتخب و برگزیده هیاتهای داوری سومین دوره جایزه شهید اندرزگو
در بخش داستان بلند و رمان بزرگسال از بین پنج اثر چینیبندزن، داشی، فصل بیهراسی، فصل توتهای سفید و گلوله فیروزهای، دو کتاب گلوله فیروزهای و فصل توتهای سفید توانستند بیشترین آرای هیات نخبگانی را دریافت کنند. در بخش کودک و نوجوان دو کتاب «چاپید شاه» و «بزرگ شدی ریزهمیزه» نامزد این دوره بودند که هیاتنخبگانی سومین دوره جایزه شهید اندرزگو بیشترین آرای خود را به کتاب چاپید شاه داد و این اثر منتخب این بخش معرفی شد. داوران بخش روایت تاریخ و تاریخشفاهی از بین آثار راهیافته به دبیرخانه، سه اثر پرده دوم، ننگسالی و مبارزه به روایت شهید سیداسدا... لاجوردی را بهعنوان آثار نامزدشده معرفی کردند که در این میان کتاب مبارزه به روایت شهید سیداسدا... لاجوردی انتخاب نهایی هیاتنخبگان این بخش شد. همچنین در بخش «جایزه ویرایش» از سرکار خانم فهیمه پوریا، ویراستار کتاب گلوله فیروزهای تقدیر شد. بنابر اعلام دبیرخانه جایزه شهید اندرزگو در این دوره به نویسندگان آثار منتخب یک لوح تقدیر به همراه ۵۷۰میلیون ریال جایزه نقدی بهعلاوه سفر زیارتی حج عمره و به نویسندگان تمامی آثار نامزدشده یک لوحتقدیر به همراه مبلغ ۴۷۰میلیون ریال جایزه نقدی اهدا شد. همچنین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نهاد کتابخانههای عمومی کشور از تمامی آثار نامزدشده ۲۰۰۰نسخه میخرند.
تقدیر از نوقلمان در جایزه شهید اندرزگو
شورای سیاستگذاری جایزه شهید سیدعلی اندرزگو در راستای حمایت از نوقلمانی که وارد حوزه روایت و داستان انقلاب شدند و درباره تاریخ معاصر در حال تلاش برای روایت صحیح هستند، تصمیم گرفت از ۲۰نوقلمی که آثار خود را به دبیرخانه دومین دوره جایزه اندرزگو ارسال کرده بودند نیز تقدیر کند. سمانه داوودی، امیرحسین عربزاده، فائزه بقایی، فاطمه بقایی، عفت خادمیپور بغداده، اکرم یعقوبی، سمانه آتیهدوست، مهناز کوشکی، محمدهادی زرگری، محمدباقر سروستانی، محمدامین رفیعی، جبار امرائی، سارا فرهمند، زینب سالمیفر، مریم فهیمی و فاطمه بهبهانی ۱۶ نوقلمی بودند که از آنها قدردانی شد.
اجازه عزاداری برای شهید اندرزگو را نداشتیم!
کبری سیلسهپور، همسر مجاهد و مبارز شهید سیدعلی اندرزگو، سخنان خود را ضمن تشکر از حضور همه افراد حاضر در جمع آغاز کرد و گفت: «من هرچه از شهید خواستهام، به من دادهاند. شما هم اگر برایتان گرفتاری پیش آمد، به شهید بگویید یا صلواتی برایش نذر کنید؛ حتما حاجتروا میشوید، چراکه شهید اندرزگو با شهدای دیگر متفاوت است. شهید اندرزگو را ساواک در زمان پهلوی به شهادت رساند. او با لباس به خاک سپرده شد و به ما حتی اجازه عزاداری و برگزاری مراسم را هم ندادند. شهید خیلی غریب بود.»
کبری سیلسهپور با شرح زندگی مشترک خود با شهید بیان کرد: «من با شهید ۹سال زندگی کردم و ثمره زندگی ما چهار پسر است که زمان شهادت پدر شش، پنج و دوونیمساله و هفتماهه بودند. ساواک پس از شهید کردن ایشان در تاریخ نوزدهم ماه رمضان به خانه ما آمد و هرچه وسیله داشتیم، برد و سه روز در منزل ما نشستند. پس از آن من و چهار فرزندم را به اسارت گرفتند و از مشهد به زندان آمل و زندان اوین بردند.»
وی درباره فقر و سختی زندگی خود افزود: «ما در فقر کامل بودیم. حتی من خیلی چیزها را به فرزندانم نگفته بودم اما سهچهار سال پیش که حضرت آقا به منزل ما آمدند، با توجه به اینکه ایشان شناخت کاملی از زندگی ما داشتند، گفتند: «اینها خیلی سخت زندگی میکردند و ما هم دستمان نمیرسید که کمکشان کنیم.» ما هفت سال از ۹ سال زندگی مشترکمان را در حال فرار و پنهان شدن بودیم؛ تا جایی که شهید تصمیم گرفت به افغانستان برویم. با چه سختی به افغانستان رفتیم و مدتی آنجا زندگی کردیم تا برای ما گذرنامه افغانی درست کنند و بتوانیم از مرز خارج شویم که البته درست نشد و مجبور شدیم به ایران برگردیم. من باردار بودم و اسلحهها را قایم میکردم و از پاسگاهها رد میشدیم. میترسیدم و استرس داشتم اما زمانی که به شهید گفتم، ایشان گفتند که من با مادرم حضرت زهرا(س) درددل کردم و ازایشان خواستم که ما اینجا لو نرویم ونرفتیم. ایشان در طول زندگی خود زجر زیادی کشید. چهره عوض میکرد. ما دریک سال هفت بار جا عوض کردیم برای اینکه ساواک ایشان را شناسایی نکند.»
همسر شهید ادامه داد: «من میبینم که کمی ناشکری میشود و این خیلی بد است. ناشکری باعث میشود بلابهسرمان بیاید. شهید معتقد بود همه کارهایمان را باید برای خدا انجام بدهیم. برای اسلام کار کردن این شکلی است. حتی لباس تن ایشان را هم به او بخشیده بودند و در فقر واقعی بود و مدام تغییر چهره میداد که توسط ساواک شناسایی نشود. عمرش به ۴۰ رسیده بود که در روز نوزدهم ماه مبارک رمضان به شهادت رسید. با کاغذها و یادداشتهای رفقایش روزه خود را افطار نمود تا آنها گیر نیفتند. غربت بسیاری کشیدیم تا الحمدلله جمهوری اسلامی شکل گرفت و پهلوی از بین رفت. شکرگزار باشید. هرکه بد این نظام را بخواهد، خدا او را نخواهد بخشید. برای هر چیز بهانهگیری نکنید. برای اسلام کارکردن اینگونه است.»
نتوانستیم اهمیت انقلاب را تبیین کنیم!
در این مراسم اختتامیه، دکتر محسن پرویز، دبیر علمی سومین جایزه ادبی شهید سیدعلی اندرزگو درباره پیشینه این جایزه بیان کرد: «این جایزه با وجود ایام سخت و فشارهای بسیار با همت دوستان راهاندازی شد. متأسفانه ما همچنان با کسانی که تلاش میکنند تا پیشرفتهای جمهوری اسلامی را بپوشانند و نادیده بگیرند روبهرو هستیم. جوانان و نوجوانانی هم که رژیم ستمگر پهلوی را ندیدهاند، تحتتأثیر حجم بالای تبلیغات قرار میگیرند و شک و تردید در ذهنشان ایجاد میشود. البته ما هم متأسفانه قصور کردیم و نتوانستیم چرایی انقلاب را به نسل بعد از خودمان منتقل کنیم که اگر همهچیز آرام و گل و بلبل بود، چرا مردم باید انقلاب میکردند و هزاران کشته میدادند. ما دراین مسیر کوتاهی کردیم و نتوانستیم اهمیت انقلاب را به جوانان و نوجوانان منتقل و برایشان تبیین کنیم.»
وی روال جایزه اندرزگو را شرح داد و گفت: «این جایزه دوسالانه است و هر دو سال یکبار فراخوان داده شده و آثار مرتبط با پهلوی و انقلاب جمعآوری میشود. سپس سه داور منتخب جایزه در هر گروه آثار را داوری میکنند و چند اثر بهعنوان نامزدهای بخشهای مختلف جایزه که شامل بخش روایت تاریخ و تاریخشفاهی، داستان بلند و رمان بزرگسال و داستان کودک و رمان نوجوان است، معرفی میشوند. درمرحله بعدی، گروهی ازنخبگان به جمع داوران اضافه میشوند و ازبین نامزدها آثاری را بهعنوان برگزیده معرفی میکنند.»
پرویز بیان کرد: «۳۰۵اثر به دبیرخانه ارسال شدند که ۲۹۲عنوان به مرحله داوری رسیدند. در این میان ۴۵اثر در بخش داستان بلند و رمان بزرگسال و ۴۴اثر در بخش داستان کودک و رمان نوجوان و ۲۰۳اثر در بخش روایت تاریخ و تاریخشفاهی قرار گرفت.»