۲همشهری بعد از ۱۰۰۰سال به هم رسیدند

دیوانه‌واران عاشق ایران

شاعرانی که مرزها را درنوردیدند

سه شاعر فرامرزی!

۱- آن شاعر شیرین سخن، آن نه معاصر نه کهن، آن از ستون‌های ادبیات، آن که معروف است به غزلیات، آن ابومحمد مشرف‌الدین مصلح بن‌عبدا... بن مشرف، آن مکلف، آن حضرت کلمه، آن که خوب شعر می‌سرود به نظر همه، آن بهتر از هر شاعر قبلی و بعدی، شیخ اجل، جناب سعدی، از آن دسته مردم بود که اگر نبود شعر فارسی نه بوستان داشت نه گلستان! درباره سعدی زیاد نوشته‌اند و دانسته‌اند این‌چنین درباره او که برای علم‌آموزی مرزهای زیادی را عبور کرد و سفرهای زیادی کرد. بنابر روایات، در حدود سال۶۲۰هجری قمری و در پی حمله‌ غیاث‌الدین پسر سلطان محمد خوارزمشاه به شیراز، سعدی شیرازی برای تکمیل تحصیلات به بغداد رفت و در نظامیه بغداد به کسب علوم و معارف گوناگون مشغول شد.
کد خبر: ۱۴۲۳۴۱۵
تحصیل در نظامیه‌ بغداد، سوای آموزه‌های علمی و معرفتی برای او، فرصت آشنایی با نظرات بزرگانی چون شهاب‌الدین سهروردی و امام‌محمدغزالی و همچنین آشنایی بیشتر با عرفان و تصوف را درپی‌داشت. پس از پایان تحصیلات، مصلح‌الدین سعدی شیرازی شغل واعظی را پیشه کرد و برای خطابه و ارشاد مردم، سفرهای دورودرازی را آغاز کرد، سفرهایی از شهرهای مختلف سرزمین شام گرفته تا آسیای صغیر. پس از ۳۵سال سفر و دوری از زادگاهش، یعنی شیراز، سعدی شیرازی در حالی که عشق به زادگاهش را در سینه داشت، در سال۶۵۵ به شیراز بازگشت و توانست به درگاه حاکم فارس رفت‌و‌آمد پیدا کند. در همین دوران و آرام گرفتن پس از سفر بود که سعدی شیرازی ابتدا کتاب «بوستان» را در سال ۶۵۵ قمری و پس از یک‌سال، «گلستان» را نوشت. بر سر تاریخ مرگ سعدی شیرازی اختلافاتی وجود دارد و زمان مرگ او را در منابع متعدد بین سال‌های ۶۹۰ تا ۶۹۵ هجری قمری ذکر کرده‌اند. گرچه اکثر منابع بر تاریخ ۶۹۰هجری قمری اتفاق‌نظر دارند. پیکر او در حومه آن زمان شهر شیراز و در همان خانقاهی که در آن اقامت داشت به خاک سپرده شد. آرامگاه سعدی امروز در شهر شیراز قرار دارد و هر ساله پذیرای جمع بزرگی از عاشقان شعر و ادب فارسی است. باید بدانیم که سعدی شیرازی در زمانه‌ای زندگی می‌کرد که اغلب شاعران و سخنوران به استفاده از انواع آرایه‌های ادبی و پیچیدگی‌های زبانی روی آورده بودند. درست در همین دوره‌ زمانی، سعدی شیرازی سادگی را برای زبان اشعارش انتخاب کرد، سادگی‌ای که می‌توانیم نمونه‌های آن را در اشعار رودکی و ابوالقاسم فردوسی ببینیم. همین سادگی در عین پیچیدگی یکی از نقاط تمایز آثار اوست. سعدی شیرازی از تخیلی پیچیده بهره می‌برد و این پیچیدگی را با ساده‌ترین زبان در اختیار مخاطب قرار می‌داد. به همین دلیل است که در نگاه اول ممکن است نگارش آثاری مانند آثار او ساده به‌نظر برسد اما در عمل تقلید از او یا پدید‌آوردن اثری مشابه تقریبا غیرممکن است. 
 
۲- آن بنیانگذار سبک شعر، آن مرد پرمهر، آن که وامدارش‌اند خیلی‌ها، آن که اسمش بود نیما، آن شاعر ترا من چشم در راهم شباهنگام، که می‌گیرند در شاخ تلاجن سایه‌ها رنگ سیاهی وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم، آن که یک پا در سنت داشت و یک پا در تجدد، آن که شاعر بزرگی در تاریخ ادبیات شد، آن مرد مازندرانی، پدر شعر نو، آقای علی اسفندیاری از آن دسته مردم بود که معروف به نیما یوشیج است. گذر از مرز شعر کلاسیک و پایه‌گذاری شعر نو فارسی مصداق عبور از مرز این شاعر بود. نیما در سال۱۳۰۰ منظومه قصه رنگ پریده را که یک‌سال پیش سروده بود در هفته‌نامه قرن بیستم میرزاده عشقی به چاپ رساند. این منظومه مخالفت بسیاری از شاعران سنتی و پیرو سبک قدیم مانند ملک‌الشعرای بهار و مهدی حمیدی شیرازی را برانگیخت. شاعران سنتی به مسخره و آزار وی دست زدند. عبدالعلی دستغیب، منتقد ادبی، معتقد است که نیما حتی در ابتدا که به سبک قدیم شعر می‌سرود، توانایی خود را نشان داد. هرچند این اشعار از نظر فرم کهن هستند، نیما معانی و موضوعات جدیدی در آنها گنجانده‌ است. در پاییز۱۳۰۱ شعر «ای شب» را در روزنامه هفتگی نوبهار منتشر کرد. نیما دراین رابطه می‌گوید: «در پاییز سال۱۳۰۱ نمونه دیگری از شیوه کار خود «ای شب» را که پیش از این تاریخ سرودم و دست به دست و مردود شده بود، در روزنامه هفتگی «نوبهار» دیدم.» شیوه کار در هر کدام از این قطعات تیر زهرآگینی به‌خصوص در آن زمان به طرفداران سبک قدیم بود. نیما پس از مدتی به تدریس در مدرسه‌های مختلف از جمله مدرسه عالی صنعتی تهران و همکاری با روزنامه‌هایی چون مجله موسیقی و مجله کویر پرداخت. انقلاب نیما با دو شعر «ققنوس»(بهمن۱۳۱۶ش) و «غراب»(مهر۱۳۱۷ش) آغاز شد و او این دو شعر را در مجله «موسیقی» که یک مجله دولتی بود، منتشر کرد. مجله موسیقی سال‌های۱۳۲۰ـ۱۳۱۸، شعرهای جدی‌تر او را دربرداشت. گذشته از «صدای چنگ»، «قو»، «شمع کرجی» و فضای بیچون»‌ - که شعرهای سال‌های ۱۳۱۰ـ۱۳۰۵است‌ -شعرهای سال‌های ۱۳۱۹ـ۱۳۱۶ ــ «گل مهتاب»، «ققنوس»، «مرغ غم»، «پریان»، «عنکبوت رنگ» و «خنده سرد»‌ - چاپ می‌شود. او در ۶۴سال زندگی خود توانست معیارهای هزارساله شعرفارسی را که تغییرناپذیر، مقدس وابدی می‌نمود، با شعرهایش تحول بخشد.
 
۳- آن دیپلمات، آن شاعر، آن نویسنده و ناشر آن سوری آن که سبک شعری او ترکیبی از سادگی و ظرافت در کاوش موضوعات عشق، اروتیسم، فمینیسم، دین و ناسیونالیسم عربی بود آن شاعری که با شعرهای عاشقانه‌اش مشهور است؛ آن کسی که زن و عشق موضوع اصلی شعر اویند، آن که ماندگار در هر زمانی و مکانی، آن شاعر احساسات عربی، نزار توفیق قبانی از آن دسته بود که خیلی بر حال آدمیزاد تاثیرگذار بود. علاقه او به مرز کشورش بر همگان روشن است‌. هنگامی که ۱۵ساله بود خواهر ۲۵ساله‌اش به علت مخالفتش با ازدواج با مردی که به او تحمیل شده بود، خودکشی کرد. در حین مراسم خاکسپاری خواهرش تصمیم گرفت که با شرایط اجتماعی که او آن را مسبب قتل خواهرش می‌دانست بجنگد. این شاعر در پاسخ به این سؤال که آیا شما یک انقلابی هستید یا خیر، پاسخ داد: «عشق در جهان عرب مانند یک زندانی است و من می‌خواهم آن را آزاد کنم. من می‌خواهم با شعرم روح، حس و جسم عرب را آزاد کنم. روابط زن و مرد در جامعه ما سالم نیست.» او به‌‌عنوان یکی از فمینیست‌ترین و مترقی‌ترین روشنفکران زمان خود شناخته می‌شود. نزار قبانی دانش‌آموخته دانشگاه دمشق بود. وی به زبان‌های فرانسوی، انگلیسی و اسپانیولی نیز مسلط بود و مدت ۲۰سال در دستگاه دیپلماسی سوریه خدمت کرد. نزار در کتاب داستان «من و شعر» می‌نویسد: «بیشتر اشعارم را به سفر مدیونم اگر مانند میخ خیمه در خاک وطنم فرو مانده بودم چهره شعرم به چه حالتی درمی‌آمد.» و «از دمشق دور افتادم. زبان‌های دیگری آموختم. اما الفبای دمشقی‌ام چسبیده به انگشتان، گلو و جامه‌هایم. همان کودکی ماندم که آنچه در باغچه‌های دمشق از نعناع، نیلوفر و نسترن بود، هنوز در کیف دستی خود دارد. در هر مهمانخانه جهان که رفتم دمشق را با خود بردم و با او روی یک تخت خوابیدم.»
newsQrCode
برچسب ها: شعر ادبیات اشعار
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها