در نشست نقد و بررسی کتاب «چه کسی لباس مرا پوشید» مطرح شد

سر قبری می‌رفتم که به اسم خودم بود!

«سرزمین بی‌فصل» به همت انجمن ادبی جرس و کتابخانه موزه انقلاب و دفاع مقدس، نقد و بررسی شد؛

حاج‌حمید همه جا حضور دارد

به گزارش قفسه کتاب، نشست ادبی نقد و بررسی کتاب «سرزمین بی‌فصل» با حضور سمیه عظیمی ستوده نویسنده، میثم رشیدی مهرآبادی و سمیه جمالی از منتقدان حوزه ادبیات (سه عضو انجمن ادبی جرس)، مرجان خالقی، مدیر کتابخانه باغ‌موزه دفاع‌مقدس و جمعی از علاقه‌مندان و اصحاب رسانه برگزار شد.
کد خبر: ۱۳۹۶۴۳۸

 به شهید متوسل شدم تا راوی را راضی کنم
در ابتدای این‌ مراسم سمیه عظیمی ستوده، نویسنده کتاب سرزمین بی‌فصل، درباره انگیزه نوشتن این روایت گفت: همه چیز به سال ۹۳ و زمان شهادت ایشان برمی‌گردد. بعد از آن‌که مستندی راجع به ایشان ساخته شد، متوجه شدم که ۳۰ سال روزه بوده است. برایم عجیب بود. سال ۹۵ به پروین مرادی، همسر شهید تماس گرفتم و مطلبی در روزنامه جام‌جم با تیتر «گلپری بیداری؟» منتشر شد. بعد از جست‌وجو و تحقیق علاقه داشتم زندگی ایشان را به رشته تحریر درآورم.
وی ادامه داد: بعد از تلاش‌های بسیار زیاد، بالاخره خانم مرادی راضی شدند که درباره زندگی حاج‌حمید صحبت کنند اما ایشان عاشقانه همسرش را دوست داشت و بعد از اولین مصاحبه به‌خاطر منقلب شدن حالش تماس گرفت و گفت که من دیگر نمی‌توانم مصاحبه کنم. سه هفته طول کشید تا ایشان را راضی کنم و به خود شهید متوسل شدم تا بتوانم ایشان را راضی کنم راجع به زندگی حاج‌حمید بنویسم.
این نویسنده گفت: بین مصاحبه‌ها احساس کردم برای این‌که خانم مرادی منقلب نشوند از زندگی کودکی خودشان بپرسم. این راه فراری بود که بتوانم با ایشان مصاحبه کنم. بعد از یک‌سال و اندی که گاهی هم سراغ همرزمان حاج‌حمید می‌رفتم، تصمیم گرفتم از زبان خانم مرادی بنویسم. جایی احساس کردم که این نوشتن ادای دینی از طرف حاج‌حمید به خانم مرادی است به خاطر همه سختی‌هایی که کشیدند و در نهایت کتاب ۶ دی ۱۴۰۰ رونمایی شد.
مجری برنامه «ماجرای امروز» افزود: ۶ دی زمان شهادت حاج‌حمید تقوی‌فر است. استقبال از کتاب بی‌نظیر بود. برای یک نویسنده جای خوشحالی دارد. 
به‌ویژه ‌که این  اولین کتابی بود که نوشته بودم. خوشحالم از این‌که به سمت یکی از منویات مقام معظم رهبری رفتیم و آن هم، راجع به همسر یک رزمنده نوشته بودم. خانم مرادی می‌گفت من صبح‌ها نمی‌توانم راجع به حمید صحبت کنم، چون غمی درون من از نبودن حاج‌حمید تازه می‌شود.
ستوده در پاسخ به این سوال که چرا مرکز اسناد را برای انتشار کتاب انتخاب کردید؟ گفت: چون علاقه‌مند به حوزه کتاب بودم، به چند نفر از دوستان برای انتشار کتاب سپردم که در این زمینه کمک کنند. حاج‌حمید پدیده‌ای است که همه جا حضور دارد و دستش برای کمک باز است. یکی از دوستانم انتشارات شهید کاظمی، روایت فتح و مرکز اسناد را برای انتشار کتاب پیشنهاد داد که در نهایت مرکز اسناد انتخاب شد. این اولین جلد است که مرکز اسناد می‌خواست زندگی‌نامه را به صورت داستانی منتشر کند.

 راوی کتاب سرزمین بی‌فصل خیلی جزئی‌نگر است
در ادامه میثم رشیدی مهرآبادی، منتقد درباره کتاب سرزمین بی‌فصل گفت: نوع شناخت من از شهید تقوی متفاوت است و من فکر می‌کنم ایشان خودش رسانه است. یک روز مدیرمسئول سایت خبری مشرق گفت یکی از دوستان حاج‌حمید ابراز تمایل کرده‌اند با ما صحبت کنند و حتی ایشان دوست نداشت نام‌شان در مصاحبه برده شود و بغضی در گلوی‌شان بود. 
بعد از آن گفت‌وگو من بیشتر از این‌که مجذوب شخصیت حاج‌حمید شوم برایم جالب بود که همسر ایشان چه کسی است که بسیار ساده‌زیست است و بیشتر همراهی همسر و فرزندان ایشان برایم موضوعیت پیدا کرد. جلوتر دیدم ایشان در فضای مجازی خیلی فعال هستند و بعد با کتاب خانم عظیمی ستوده آشنا شدم.
وی افزود: علاوه بر این‌که کتاب را خواندم اصل گفت‌وگوها را هم دیدم و در آنجا مشخص بود که راوی داستان خیلی جزئی‌نگر است. در برخی از گفت‌وگوها پیدا کردن تیتر خیلی سخت است، ولی در گفت‌وگو با خانم مرادی هر قسمت چند تیتر دارد و انتخاب از بین آنها سخت می‌شود.
نویسنده کتاب «صد روسی» گفت: یکی از نکات مهم دیگر، فاصله مناسبی است که از انتشار کتاب تا شهادت حاج‌حمید وجود دارد. اگر این فاصله کوتاه‌تر می‌بود حتما ایشان با چالش‌های بیشتری مواجه می‌شدند. خانم عظیمی ستوده، زیرکی کرده‌اند و روی جلد نوشته‌اند «روایت عاشقانه پروین مرادی» و این دست منتقدان را می‌بندد؛ به‌خاطر این‌که وقتی حرف از عشق می‌آید همه چیز مجاز است. این کتاب با این‌که عاشقانه است، ولی از کتاب‌های عاشقانه صورتی، فاصله معناداری دارد. ویراستاری کتاب نیز باید ستوده شود، همچنین فضای احساسی و ماجرایی خوب تفکیک شده و جزو نقاط مثبت کار است.
این منتقد گفت: ناشر کتاب برای طراحی روی جلد از المان‌های مناسبی استفاده نکرده است. باید از کلمه نویسنده برای مؤلف کتاب استفاده می‌شد، با توجه به این‌که سرزمین بی‌فصل کتاب پروین مرادی است، جا داشت تصویر ایشان روی کتاب چاپ  می‌شد.
رشیدی مهرآبادی همچنین درباره انجمن ادبی جرس گفت:‌ این انجمن توسط بنده، خانم جمالی و خانم عظیمی تأسیس شده و با توجه به تمرکز ما بر مسأله کتاب و رسانه تصمیم گرفتیم برای دیده‌شدن کتاب‌های خوب و تلاش نویسندگان گمنام، میزهای نقد را در موقعیت‌های مختلف تشکیل دهیم و امروز، اولین میز نقد با همیاری کتابخانه باغ‌موزه انقلاب و دفاع‌مقدس تشکیل شد.

 زبان شاعرانه باید زبان راوی نویسنده باشد نه زبان نویسنده
در ادامه سمیه جمالی، منتقد کتاب گفت: گاهی افرادی با یک نوقلم تماس می‌گیرند و از او می‌خواهند برای‌شان تولید محتوا کند و در آخر راجع به پول و کار فرهنگی که صحبت می‌شود کنار می‌کشند. 
در کار فرهنگی، گرفتن پول حرام نیست، بلکه واجب است. تعهد و تخصص به‌ویژه در کارهای فرهنگی باید در کنار هم قرار بگیرند.
وی ادامه داد: خواندن این کتاب برای من با لذت همراه بود. زبان شاعرانه کتاب سرشار از توصیف و تشبیه است، گاهی این گستردگی استعاره‌ها ما را از موضوع اصلی دور می‌کند. زبان عاشقانه روی شخصیت حاج‌حمید سایه انداخته و نمی‌توانیم ایشان را ببینیم و پاورقی‌های بی‌مورد در متن زیاد دیده می‌شود. همچنین فضای غم بر داستان چیره شده است.
جمالی در پایان گفت: زبان شاعرانه باید زبان راوی نویسنده باشد نه زبان نویسنده، همچنین انتخاب زاویه دید دوم شخص نیز مناسب نبوده است، در واقع در ادبیات دفاع‌مقدس جای خالی فرم دیده می‌شود که خانم عظیمی سعی کرده در این زمینه با راه‌ها و قرارها ساختارشکنی کنند.

منبع: ضمیمه قفسه کتاب روزنامه جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها