این کار درست‌های دوست‌داشتنی

در کتاب «گپ‌ و گفت با کار درست‌ها»، مصاحبه‌های جذابی با آل ‌پاچینو، ریچارد برتون، رابرت دنیرو، جک لمون، جک نیکلسون، پل نیومن، داستین هافمن، رابرت ردفورد و مارلون براندو می‌خوانید.
کد خبر: ۱۳۵۵۲۸۵
اگر اهل سینما باشید، حتما قدم‌زدن سرخوشانه آل ‌پاچینوی ۸۱ ساله در بورلی‌هیلز را دیده‌اید که به‌تازگی رسانه‌ای شد. این شور زندگی غبطه‌برانگیز، بیانگر حسرتی مستتر و پنهان هم هست، این‌که با وجود این سرخوشی و همچنان بازی در فیلم‌های سینمایی ازجمله این اواخر حضور در نقش آلدو گوچی در خاندان گوچی، این بازیگر بزرگ به سال‌های پایانی زندگی و فعالیتش نزدیک می‌شود و چندان نمی‌توانیم به افزایش نقش‌های به‌ یادماندنی‌اش امیدوار باشیم. بنابراین ترجیح می‌دهیم فارغ از جبر روزگار و محدودیت عمر آدمی، نامیرایی و ماندگاری پاچینو و بازیگران و هنرمندان بزرگی چون او را در آثارشان بدانیم و ببینیم. این همه یادگاری و بازی‌های تماشایی پاچینو در سری فیلم‌های پدرخوانده، سرپیکو، مترسک، بعد از ظهر سگی، صورت‌ زخمی، گلن گری گلن راس، بوی خوش زن، راه کارلیتو، مخمصه، در جست‌وجوی ریچارد، دنی براسکو، وکیل‌مدافع شیطان و ... کافی نیست و نمی‌توان عمری را با مرور و دیدن دوباره و چندباره آنها سر کرد؟
بازیگرانی چون پاچینو، فارغ از توانایی در نقش‌های مختلف، شخصیت جذابی هم دارند و قدرت نمایشگری‌شان را حتی در فضای رسانه‌ای و گفت‌وگوهای مکتوب و تصویری هم حفظ می‌کنند. از این رو همیشه خواندن و دیدن مصاحبه‌های آنها جذاب است. اینجا ضمن مواجهه با همان کاریزما و شمایل آشنای فیلم‌ها، با افزوده‌های واقعی از زندگی و علایق و سلایق‌شان هم روبه‌رو می‌شویم. در عین‌ حال شاید بدون این‌که بخواهند، آموزش نرم و شیرین و لذتبخشی هم برای خیل علاقه‌مندان سینما و بازیگری و کارگردانی وجود دارد. به‌ جز این، تا حدودی رمز و رازهای مسیر پرسنگلاخ آنها از جوانی بی‌نام و نشان و جویای نام به ستاره‌ای افسانه‌ای، نه‌ تنها برای شیفتگان بازیگری و سینما بلکه برای هر جوان در پی موفقیتی، راهگشاست.
کتاب «گپ‌ و گفت با کاردرست‌ها» محصول نشر شورآفرین که با گردآوری و ترجمه هنگامه ناهید مدتی است روانه بازار نشر شده، از آن دست کتاب‌های خواندنی است که همه این جنبه‌های ذکرشده را در خود دارد. به‌ جز آل پاچینو، در این کتاب گفت‌ و گوهایی با چند بازیگر بزرگ و کاردرست دیگر سینما هم می‌خوانیم؛ ریچارد برتون، جک لمون، جک نیکلسون، داستین هافمن، مارلون براندو، پل نیومن، رابرت دنیرو و رابرت ردفورد.
یکی از ویژگی‌های بازیگران سینمای جهان این است که کمتر در مصاحبه‌ها دست به خودسانسوری می‌زنند و تقریبا بدون ملاحظات مرسوم اینجایی، واقعیت‌های زندگی خود را بیان می‌کنند. بیشترشان صراحت لهجه دارند و هیچ ترس این را ندارند که یک سوزن به خود بزنند و یک جوالدوز به همکاران دیگرشان. همین ویژگی هم به جذابیت و غافلگیری مصاحبه‌ها و اظهارنظرهایشان اضافه می‌کند. این ویژگی در گپ‌وگفت با کاردرست‌ها هم وجود دارد و آن را خواندنی‌تر می‌کند.
شاید تنها مورد تا حدودی غریب کتاب، اتخاذ لحن محاوره‌ای گفت‌وگوها باشد که چندان در ساحت و ساختار کتاب، مرسوم نیست و چه‌بسا خوانندگان را در نظر اول، پس بزند. چنین روشی برای زیرنویس کردن مصاحبه‌های تصویری و فیلم‌ها جواب می‌دهد و الزامی است اما در کتاب، نظم و عادت خوانندگان را تا حدودی به‌هم می‌زند اما نام بزرگ مصاحبه‌شونده‌ها و نکته‌ها و خاطرات و مسائلی که در کتاب مطرح می‌شود، به اندازه‌ای جذاب است که این مشکل کوچک را تاب بیاورید و بعد از چند صفحه به این شیوه خو بگیرید و با انبوه موارد خواندنی کتاب، همراه شوید.
چون سر صحبت را با آل پاچینو باز کردیم، بی‌مناسبت نیست که بخشی از صحبت‌های این بازیگر را در کتاب گپ‌وگفت با کاردرست‌ها بیاوریم. او جایی در پاسخ به این سوال که «کوپولا (کارگردان پدرخوانده) بعد از اولین تست برای این فیلم، تو را خودمخرب خواند. چرا؟» گفت: «خب، اون انتظار داشت من توی اون صحنه یه کمی فعال‌تر باشم. اون آروم‌ترین و کم‌تحرک‌ترین صحنه مایکل (نقش پاچینو در پدرخوانده) رو گرفت که صحنه عروسی‌ای بود که فیلم باهاش شروع می‌شد و منم بازی کردم ولی فرانسیس می‌خواست من بازی گل‌درشتی داشته باشم. نمی‌دونم چه انتظاری ازم داشت. اون توی صحنه‌های اشتباه آدم‌ها رو تست می‌کرد. اول فکر کردم من رو برای نقش سانی (پسر ارشد ویتو کورلئونه) می‌خواد. اون موقع برام مهم نبود نقش رو می‌گیرم یا نه. هرچی کمتر دنبال چیزی بری، بیشتر میاد سمتت. اگه قرار باشه چیزی بشه، می‌شه. هر وقت هر چیزی رو با زور و ضرب خواستم، بعدش فهمیدم به نفعم نبوده.»
 
علی رستگار - سینما / روزنامه جام جم 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها