دبیر قرارگاه حمایت از خانواده وزارت ورزش:

۱۳ میلیون جوان ایرانی در سن ازدواج مجرد هستند

مقایسه اجمالی آمار ازدواج در سال‌های اخیر و اوایل دهه90، به‌وضوح نشان می‌دهد آمار ازدواج به طور کلی پایین آمده است اما این‌که میان همین آمار، باز هم برخی از استان‌ها وضعیت بهتر و بعضی دیگر در وضعیت اصطلاحا قرمز قرار دارند، طبیعتا نشات‌گرفته از شرایط اقتصادی و فرهنگی متفاوت در هرکدام از آنهاست.
کد خبر: ۱۳۴۱۹۰۱

از میان این شرایط، وضعیت معیشتی حاکم در هر استان، اصلی‌ترین و ابتدایی‌ترین علت پایین بودن آمار ازدواج در کلانشهرهایی مانند تهران، اصفهان و... است.

طبیعتا در شهرهای بزرگ‌تر، فشار اقتصادی و معیشتی بر خانواده بیشتر است و تشکیل خانواده‌ای جدید دشوارتر است؛ از اجاره خانه بگیرید تا تهیه وسایل خانه و حتی خرید یک خودروی معمولی. بدیهی است بالا بودن هزینه‌های زندگی در این شهرها، باعث تاثیرات منفی بر نرخ ازدواج شده است؛ چرا که در چنین جامعه‌ای، هر خانواده،‌ به‌سختی از پس مخارج زندگی روزمره برمی‌آید چه برسد به این‌که فرزندان آن خانواده ازدواج و مخارج جدید و تازه‌ای را بر خانواده تحمیل کنند. پس منطقی است آمار ازدواج در چنین جوامعی، سیری نزولی پیدا کند.

از طرف دیگر مسائل فرهنگی هم در پایین بودن نرخ ازدواج در استان‌های قرمز و نارنجی دخیل هستند، به این صورت که به طور معمول، کلانشهرها، بیشتر از سایر شهرهای کشور، در جریان جهانی شدن ذوب شده‌اند و رنگ و بوی فرهنگ غربی و سرمایه‌داری را به خودشان گرفته‌اند.

آن‌وقت است که در چنین فرهنگی، افراد جامعه، از ساختارهای عرفی و کلاسیک مانند ازدواج دور شده به قول معروف توقعاتشان بالا رفته و انتظار یک زندگی مدرن را دارند. به بیان دیگر سبک زندگی این افراد تغییر کرده است و نوعی از زندگی را در پیش می‌گیرند که خواسته‌های خود شخص در اولویت قرار می‌گیرد.

نتیجه چنین اتفاقی این است که اغلب افرادی که در کلانشهرها زندگی می‌کنند و در چنین موقعیت فرهنگی روزگار می‌گذرانند از یک زندگی معمولی و به زعم خودش پر از دردسر که با ازدواج کردن حاصل می‌شود دوری می‌کنند. چنین فردی ترجیح می‌دهد همان زندگی همیشگی خودش و فارغ از هرگونه مسوولیتی را که ازدواج بر دوش او می‌گذارد، ادامه بدهد.


افزون بر این به نظر می‌رسد علت وضعیت بهتر آمار ازدواج در برخی استان‌ها مانند خوزستان، لرستان، کردستان و... به بافت سنتی و قدیمی آنها برمی‌گردد. برای مثال، چرا باید آمار ازدواج در استان سیستان و بلوچستان بالا باشد آن‌هم در شرایطی که خانواده‌ها از وضعیت معیشتی خوبی برخوردار نیستند؟ به نظر می‌رسد در چنین موقعیتی، توجیه و علتی به جز باورهای فرهنگی و اعتقادی وجود ندارد. در واقع باورهای موجود در این جوامع که نسبت به دیگر استان‌ها، سنتی‌تر، محلی‌تر و مذهبی‌تر هستند، منجر به بالا رفتن نرخ ازدواج شده است.

در نهایت هم این‌که فراموش نکنیم بالا بودن آمار ازدواج در این استان‌ها، نشان‌دهنده منطقی بودن سیاست‌های اجرایی در آنها نیست، بلکه ناشی از یک فرهنگ عمیق و جاافتاده میان افراد این استان‌های خاص است که نمی‌توانیم آن را به همه استان‌ها نسبت بدهیم؛ چراکه برای رشد صعودی آمار ازدواج در کل کشور، نیاز به شرایطی مساعدتر و سیاست‌هایی کاربردی‌تر داریم.

برای نمونه دولت باید برای بهبود شریط اقتصادی خانواده‌ ها تلاش و زمینه را برای اشتغال جوانان فراهم کند. این درحالی است که اجرای برنامه‌ای مناسب برای مدیریت بازار مسکن نیز ضروری به نظر می‌رسد، فراموش نکنیم تا وقتی خانواده‌ها و جوانان بستر لازم برای ازدواج را فراهم نبینند برای این مهم اقدام نمی‌کنند.

غفور شیخی - جامعه‌شناس / روزنامه جام جم 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها