چند نکته درباره استاد جلال‌ ستاری که نگاه ما را به اسطوره و قصه‌های هزار و یک شب تغییر داد

رمزگشای اسطوره‌ها

درباره زنان و مردانی در فرهنگ و ادبیات ایران که خلاف باور رایج درباره «تزلزل سلبریتی‌ها در زندگی مشترک و طلاق زودهنگام» تا همیشه به هم وفادار ماندند

توافق دائمی بر سر عشق و کلمه

چهره‌‌ها، به‌ ویژه چهره‌های سینمایی متهم‌اند به زندگی‌های مشترک متزلزل.
کد خبر: ۱۳۲۶۲۶۴
عموم مردم گمان می‌کنند سینماگران و اهالی موسیقی در زندگی مشترک خود پایدار نیستند و مُهر پیمان‌نامه‌های ازدواج‌شان، خشک‌ نشده باطل می‌شود. واضح است که چنین گمانه‌ای، قابلیت تسری به یک گونه از هنر، مثلا سینما یا موسیقی را ندارد. در ذات هنر، چیزی نیست که هنرمند را به تزلزل در زندگی مشترک سوق دهد. شاید در مسامحه‌ جو‌یانه‌ترین نوع نگاه به این ماجرا، بتوانیم بگوییم نه صرفا هنر، بلکه هر آنچه به سلبریتی‌ شدن فرد منجر می‌شود، از هنر گرفته تا سیاست یا ورزش، برخی را در مسیر ازدواج‌های کوتاه‌ مدت‌تر قرار داده است. چهره‌ها بیش از دیگران در مظان چنین اتهامی قرار می‌گیرند. چه‌ بسا آمار طلاق در میان آنها از متوسط و میانگین طلاق در جامعه بیشتر هم نباشد، اما چون زندگی آنها پیش روی مردم و مورد توجه آنهاست، طلاق‌های‌شان نیز مانند دیگر شؤونات زندگی‌شان بیشتر به چشم می‌آید.
با این‌ حال، ما در این گزارش، سراغ یک‌سری از چهره‌های ادبیات و هنر رفته‌ایم که اهل موسیقی، سینما، ورزش و سیاست نیستند؛ اهل ادبیات و فرهنگ‌اند. حوزه فعالیت آنها باعث شده هیچ‌گاه به مانند یک بازیگر، ورزشکار یا سیاستمدار سلبریتی نباشند، اما خب در آدم‌ حسابی ‌بودن‌شان کسی تردید نمی‌ورزد. شما این گزارش را با این انگاره بخوانید که شاید ما خواسته باشیم این‌طور القا کنیم که: «اگر قرار است چهره‌ها را الگو قرار داده و به این نتیجه برسیم که آنها بر ارزش‌هایی چون خانواده چندان پایبندی نشان نمی‌دهند، خب این چند نفر که به آنها خواهیم پرداخت نیز سلبریتی هستند و پایبند به اشتراک در عواطف خانوادگی؛ چهره‌های حوزه فعالیت خود، چهره‌های کلمات».

وجه اشتراک؛ مخالفت با نیما!
امیربانو کریمی و مظاهر مصفا
هر دو پژوهشگر ادبیات
سال‌های ازدواج: از ۱۳۴۲ تا ۱۳۹۸
یک‌ بار در جام‌جم از خاندان مصفا و کریمی‌ فیروزکوهی نوشتیم؛ از این‌که چقدر فرهیخته و هنرمند از خودشان صادر فرموده‌اند. امیربانو کریمی از استادان بازنشسته ادبیات فارسی دانشگاه تهران، متخصص در شعر سبک هندی و صائب‌شناس، سال‌ها همسر و همکار مظاهر مصفا بوده است.توافق دائمی بر سر عشق و کلمه
دختر بزرگ سیدالشعرا امیری‌ فیروزکوهی، قصیده‌ سرای نامدار معاصر از پیش از دانشگاه با مصفا همکلاس بود. او گفته در سال ششم ادبی در دارالفنون، مصفا مبصر کلاس‌شان بوده است. همان موقع، هر دو ازدواج می‌کنند، منتها با دیگری. هر دو ازدواج پنج شش سالی بیشتر دوام نمی‌آورد و امیربانو با دختری از همسر اول، طلاق می‌گیرد و با مظاهر ازدواج می‌کند. کریمی یک سال پیش از درگذشت مصفا، درباره زندگی‌شان گفته بود: «آدم با یک آدم هنرمند ازدواج کند، خیلی اذیت می‌شود؛ خیلی سخت بود. خلقیات و روحیاتی خاص دارند، البته دکتر مصفا مرد عاقلی است. در زندگی اهل خانواده و اهل زندگی و بچه و... است. البته کج‌خلقی‌هایی داشت که من را اذیت می‌کرد، آدم خیلی مسؤولیت‌پذیر و باغیرتی است، الحمدا... از سال ۴۲ تا الان که ۵۵ سال می‌شود، با هم زندگی کردیم. از طرفی هم چون در دانشگاه با هم همکار بودیم، در خیلی از موارد سلیقه‌های نزدیک به هم داریم. یعنی نه این‌که سلیقه‌ ما بعد از این‌که با هم ازدواج کردیم، مثل هم بشود؛ بلکه سلیقه ما در زمینه ذوقی، شعری، ادبی و این مسائل، قبل از این‌که با هم ازدواج کنیم به طور طبیعی بود، غالبا با هم شعر می‌خواندیم و نقد و بررسی می‌کردیم. مثلا هر دوی ما با شعر نو و این مسائل موافق نبودیم، چون من هم تحت‌تاثیر پدرم بودم، موافق نبودم. اصلا من و مصفا با این شعر نویی‌ها ارتباطی نداشتیم».

آن خانه دنج مهرشهر
جلال ستاری و لاله تقیان
اسطوره‌شناس/ کارگردان و پژوهشگر تئاتر
سال‌های ازدواج: از دهه‌ها پیش تاکنون
لاله تقیان یکی از معدود زنان نظریه‌پرداز در تئاتر ماست؛ همان‌طور که همسرش جلال ستاری یکی از معدود اسطوره‌شناس‌های محقق و متفکر ماست که از همین رشته به مباحث بنیادین دیگری نیز پل زده است. تقیان، در چند دهه اخیر آنقدر بر تبیین نظری هنر تئاتر و به‌ ویژه فلسفه و تئوری تئاتر حماسی اصرار ورزیده که سرانجام این مباحث به صورت جدی در تئاتر ایرانی دنبال شده‌اند. رسانه تئاتر، انتشار دو نشریه «نمایش» و «تئاتر» را مدیون اوست. او سال‌هاست با جلال ستاری مترجم و اسطوره‌شناس زندگی می‌کند و از وقتی حضرت استاد دچار عارضه‌هایی است، تحقیق‌های او را هم سامان می‌دهد. آنها چند سالی است در خانه‌ای دنج در مهرشهر کرج زندگی می‌کنند و از کار باز نمی‌ایستند.

همسرانِ نور
زهرا کیا و پرویز ناتل‌خانلری
سیاستمدار و پژوهشگر ادبیات/ پژوهشگر ادبیات
سال‌های ازدواج: ۱۳۲۰ تا ۱۳۶۹
این ازدواج هم مانند چند گزینه دیگری که در این گزارش آورده‌ایم، ازدواجی درون‌ گفتمانی است؛ ازدواجی که حلقه وصل آن آکادمی است... ازدواج دانشجویان ادبیات که بعدها قرار است هم‌ پژوهشگر و همسر شوند. پرویز ناتل‌خانلری هنگامی که در دانشکده ادبیات فارسی دانشگاه تهران به تحصیل پرداخته بود، با زهرا کیا از خانواده‌های سرشناس نور مازندران آشنا شد و این آشنایی به ازدواج رسید. خانلری در این‌باره چنین نوشته ‌است: «ضمن تحصیل در دوره دکتری زبان و ادبیات فارسی، با دختری که هم‌درسم بود، آشنا شدم که او را آراسته به صفاتی دیدم که من می‌خواستم و می‌پسندیدم و ارتباط ما به همسری کشید. اگر آسایشی در طی عمر داشته‌ام، مدیون مهربانی‌های اوست. او بود که مرا به تألیف بعضی از آثارم واداشت و همه عمر شکرگزار او هستم». خانلری سیاست را حتی تا نشستن بر کرسی وزارت فرهنگ ادامه داد و زهرا کیا نیز تا واپسین سال عمر به تحقیق و پژوهش پرداخت.

نفر اول و دوم دکترا
عبدالحسین زرین‌کوب و قمر آریان
هر دو پژوهشگر ادبیات
سال‌های ازدواج: از ۱۳۳۲ تا ۱۳۷۸
سال ۱۳۸۳ در همین روزنامه جام‌جم با قمر آریان به گفت‌ و گو نشستیم و درباره زرین‌کوب از او پرسیدیم.
توافق دائمی بر سر عشق و کلمه
آن روز قمر آریان به ما گفت که در سال‌های ورودش به دانشکده با عبدالحسین زرین‌کوب آشنا شده است. او تعریف کرد آشنایی آنها در فضای دانشکده نزدیک به ۹ سال ادامه یافته بود تا آن‌که سرانجام عبدالحسین زرین‌کوب که ۳۰ ساله شده بود، از آریان خواستگاری کرده است.
به گفته خودش، زمانی که ماجرا را با پدرش مطرح کرد، شنید که پدرش به‌ خوبی با زرین‌کوب آشناست و مقالاتی از او خوانده، اما فکر می‌کرده نویسنده آن مقالات باید مردی ۵۰ ساله باشد.
آنها بعد از ازدواج، تحصیلات‌شان را تا دکتری ادامه دادند؛ زرین‌کوب نفر اول و آریان نفر دوم در کنکور دکترا بود.
 
 
صابر محمدی - ادبیات و هنر / روزنامه جام جم 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها