به گزارش
جام جم آنلاین به نقل از روزنامه جام جم، آنچه مسلم است اینکه تلآویو و حامیان غربی آن، هرگز خواستار ایجاد ثبات و امنیتی در کشور لیبی و دیگر کشورهای منطقه شمال آفریقا نیستند. در خصوص آنچه امروز در لیبی میگذرد و همچنین مناسبات تهران-طرابلس، علی جمعه سفیر کشور لیبی در کشورمان ضمن حضوری صمیمانه در روزنامه جامجم، گفتوگویی با ما صورت داده است:
سطح تعلقات و مناسبات ایران و لیبی را در طول تاریخ روابط تهران - طرابلس چگونه تحلیل و ارزیابی میکنید؟
واقعیت این است میان ایران و لیبی، بهخصوص ملتهای دو کشور، از دیرباز روابط حسنهای وجود داشته است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) این مناسبات وارد فاز گستردهتری شد. با اینکه حضور معمر قذافی در راس معادلات سیاسی و حکومتی در لیبی، مناسبات ایران و لیبی را سرد کرده بود، اما علقه ملتها و انقلابیون دو کشور نسبت به یکدیگر، به قوت خود باقی بود. قذافی، فردی دیکتاتور و غیرقابل اعتماد بود.
فردی که در ربوده شدن امام موسیصدر، روحانی برجسته ایرانی دست داشت و وجود او، لطمههای زیادی را به ملت لیبی و دیگر کشورهای منطقه زد. اگرچه برخی بازیگران خارجی، همواره سعی کردهاند مانع تشدید علقه ملتهای ایران و لیبی نسبت به یکدیگر شوند، اما اشتیاق طرفین نسبت به یکدیگر به قوت خود باقی است. این علقه، خود را در عرصههای فرهنگی و تاریخی به شکلی خاص نشان داده و در آینده نیز انشاءا... گستردهتر خواهد شد. در هر حال، پس از سقوط قذافی، زمینههای گستردهای برای همکاریهای ایران و لیبی در ابعاد و زمینههای مختلف وجود دارد که امیدواریم شاهد تحقق آنها باشیم.
به خسارات ناشی از حضور قذافی در طرابلس برای ملت لیبی و سایر مسلمانان منطقه اشاره کردید. جنبههای راهبردی و استراتژیک این خسارات را چگونه میتوان محاسبه کرد؟
باید بگویم از ابتدای هزاره سوم کشورهای غربی و در راس آنها ایالات متحده آمریکا، روی کلید واژهای به نام خاورمیانه جدید با خاورمیانه بزرگ متمرکز بودند. قذافی عملا در همین پازل بازی میکرد. به عبارت بهتر، خسارات ناشی از حضور قذافی در لیبی، صرفا معطوف به دیکتاتوری وی در ابعاد حکومتداری و خفقان به وجود آمده توسط وی نبود، بلکه او عملا به عاملی برای پیادهسازی نقشههای استراتژیک دشمنان ملت لیبی تبدیل شده بود. بدیهی است مردم لیبی، اکنون(پس از سقوط قذافی) به دوران جدیدی میاندیشند که دارای عزت، آزادی و استقلال واقعی باشند.
همانگونه که مستحضرید، گروه تکفیری- تروریستی داعش نه تنها در غرب آسیا، بلکه در شمال آفریقا از جمله در مناطقی از لیبی حضور داشته و جنایات زیادی را صورت داده است. ریشه و دلیل حضور تروریستهای تکفیری در لیبی را چه میدانید؟
در پاسخ به این سوال، ابتدا وظیفه خودم میدانم یادی از شهدای بزرگ لیبی کنم. شهدایی که جان خود را در مسیر آزادی و مبارزه با دشمنانی مانند داعش و تروریستها تقدیم کردند. آنها با شرافت و اصالتی که داشتند، در مقابل دشمن سینه سپر کردند تا میراث بزرگ ملت لیبی پایدار باقی بماند. باید بگویم داعش و سایر گروههای تروریستی، به صورتی هدفمند وارد منطقه شدهاند و تحرکات آنها نیز از سوی کشورها و بازیگرانی که خواستار تزریق بحرانهای مزمن امنیتی در منطقه هستند، هدایت میشود. ملت لیبی هرگز تسلیم داعش و حامیان آن نمیشود و به حرکت روبه جلوی خود در مسیر استقلال و آزادی ادامه میدهد.
با توجه به آنچه در لیبی میگذرد و البته منازعاتی که کماکان در مناطقی از این کشور وجود دارد، چه چشمانداز و آیندهای را برای این کشور پیشبینی میکنید؟
قطعا آینده در دستان خداوند است و البته خداوند نیز به اراده ملتها نظر میکند. قطعا ملت لیبی خواستار استقلال و عزت خویش است. آنها بارها به کسانی که خواستار دخالت و ایجاد بحران در کشورشان هستند اثبات کردهاند که تسلیمپذیر نیستند. باید صراحتا بگویم لیبی تسلیم توطئه شیاطین نخواهد شد و به اذن الهی، مسیر پیشرفت و ثبات و صلح را بهخوبی در آینده طی خواهد کرد. ما نیاز به احصای ظرفیتهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و ساختاری جدیدی هستیم که بر مبنای آنها بتوانیم آینده کشور خود را بسازیم. این مسیر اگرچه دشوار است، اما باید بگویم ملت لیبی در طی کردن آن مصمم و استوار خواهد بود.