مرور حواشی پیش آمده درباره گنجینه موزه هنرهای معاصر همزمان با انتشار یک کتاب آمریکایی

پهلوی‌ها نمی‌توانند ادعایی در مورد گنجینه داشته باشند

موزه هنرهای معاصر از آن جاهایی است که حتی اگر چندان درگیر فضای هنری هم نباشید و حتی یک‌بار در حاشیه غربی پارک لاله قدم زده باشید، آن را به‌خاطر می‌آورید. موزه 41 ساله‌ای که بخش زیادی از اهمیت آن به گنجینه‌ای برمی‌گردد که در دلش جاخوش کرده است. مجموعه‌ای پراهمیت که بارها از آن گفته‌ایم، از این که در خاورمیانه تک است، این که آثار بزرگ‌ترین‌های دنیا از پیکاسو و گوگن تا اندی وارهول، جکسون پولاک و... را در خود دارد و این روزها هم درگیر بازسازی شده که نمی‌توان چندان روی زمان پایان اعلام شده اش حساب باز کرد. در گزارش دیگری حتمابه داستان این بازسازی که مسؤولان آن چندان تمایلی به انتشار اخبارش ندارند، مفصل می‌پردازیم، اما امروز همزمان با انتشار یک کتاب در آن سوی مرزها می‌خواهم فقط از گنجینه پرابهامی بگویم که هنوز که هنوز است فهرست کامل و واضحی از آن منتشر نشده است. در واقع سال‌هاست که هر مدیر جدیدی که می‌آید از انتشار جزئیات کامل این گنج عزیز می‌گوید، اما هیچ کدام از این حرف‌ها تا به حال درست عملی نشده‌اند. تمام اینها در حالی است که بیشتر از 12 هزار کیلومتر آن طرف تر در لس آنجلس، نیویورک و بعد هم لندن از کتابی رونمایی شده که با عنوان «ایران مدرن، ملکه هنر» مخاطبش را به یک سفر مجازی در گنجینه‌ای می‌برد که اغلب اوقات در انبارهای موزه و دور از چشم خیلی‌ها خاک می‌خورد. یک کتاب از آثار گنجینه آن، آن هم زمانی که ما در این جا حتی یک فهرست مشخص از آنها نداریم.
کد خبر: ۱۱۸۸۳۷۷

شروع پیگیری‌های قانونی
این موضوع هم جای سوال دارد و هم جای تعجب و تأسف، این که چطور می‌شود با فاصله هزاران کیلومتر از موزه‌ای که در قلب ایران است، چنین کتابی منتشر شود و آن وقت دست خودمان همچنان خالی باشد؟ اصلا این اسناد و تصاویر چطور به دست دو نویسنده کتاب؛ ویولا ریخل بولوت و آماندا دارلینگ که با فرح دیبا همراه شدند، رسیده است؟ در این میان قانون کجاست؟ چون طبق صحبتی که در برخی از خبرگزاری‌ها مثل مهر هم به آن اشاره شده، آمریکا یا هر کشور دیگری برای انتشار چنین مجموعه‌ای باید از طرف مالک آن یعنی موزه مجوز داشته باشد.
هادی مظفری، مدیر کل هنرهای تجسمی در این‌باره می‌گوید: این موضوع از طریق معاونت حقوقی و مالکیت معنوی ارشاد حتما بررسی می‌شود و از تمام ظرفیت‌های قانونی برای آن استفاده خواهد شد. ما هم در حال پیگیری این موضوع هستیم و اطلاعاتی را که موجود بود را در اختیار معاونت حقوقی قرار دادیم. البته برای ادامه لازم است بتوانیم مطالب کل کتاب را به صورت ترجمه شده بررسی کنیم؛ به همین دلیل باید منتظر ماند و دید نتیجه چه می‌شود. همچنین بعد از تکمیل همین مرحله است که می‌توانیم بگوییم این اطلاعات دقیقا از چه طریق، آرشیو قدیمی خودشان، بنیاد‌های هنری یا راه‌های دیگر به دست آنها رسیده است.
فرح دیبا و ادعای مالکیت
در این بین جدا از بررسی‌های قانونی که شروع آن کلید خورده است و سؤالاتی که همچنان وجود دارد، بعضی‌ها هم اخبار و صحبت‌هایی را درباره تلاش پهلوی‌ها برای گرفتن و در واقع مصادره این آثار مطرح کرده‌اند. البته این صحبت‌ها تازگی ندارند و هر چند وقت یک‌بار به بهانه‌ای اوج می‌گیرد. برای پاسخ به این حرف و حدیث‌ها سراغ مجید ملانوروزی، مدیر سابق تجسمی و موزه رفتیم، کسی که در زمان اوج این اخبار، به واسطه تصمیمش برای نمایش آثار آن در کشورهای دیگر، درگیری‌های زیادی در این زمینه داشت.
ملانوروزی در پاسخ به این که اصلا فرح دیبا یا دیگر اعضای خاندان پهلوی می‌توانند چنین ادعایی برای مصادره آثار گنجینه داشته باشند، گفت: تا جایی که اطلاع دارم حتی همان زمانی که قرار بود آثار گنجینه به برلین بروند، فرح اعلام کرد که دخالتی در آن نمی‌کند. علاوه بر این ما بعد از 37 سال 14 تا از کارهایمان را از آمریکا پس گرفتیم. همه این‌ها به نام موزه هستند و در هیچ قرارداد و سندی اسمی از فرح دیبا برده نشده است. حتی پول هم به نام موزه از وزارت نفت و دولت گرفتند و چک موزه را برای پرداخت‌ها دادند، به همین دلیل اخبار چنین ادعایی درباره مالکیت آثار از سوی خاندان پهلوی تا 99 درصد غلط است. همچنین در یک‌سال گذشته که ما پیگیر نمایش گنجینه در برلین بودیم، فرح پهلوی بازهم در اطلاعیه‌ای که در همه جا منتشر شد، عنوان کرد این مجموعه ارتباطی با آنها ندارد.
شکایت معنایی ندارد
او می‌گوید واقعیت هم این است که این گنجینه برای ملت ایران است چون هزینه آن‌ها شخصی پرداخت نشده و حتی از بنیاد فرح آن زمان هم هزینه نشده بلکه درصدی از پول نفت که وزیر نفت آن زمان مصوب کرده بود در اختیار موزه قرار داده می‌شد و آن‌ها هم با آن پول اثر می‌خریدند. هیچ کدام از آثار هم به صورت شخصی وار موزه نشدند و تنها سفیران ایران در کشورهای مختلف مثل آمریکا کارها را تحویل گرفتند و این دلیل نمی‌شود که آن کار برای کسی باشد.
ملانوروزی حتی مطرح شدن شکایت در این زمینه را هم بیهوده می‌داند و می‌گوید: بازهم می‌گویم که تا الان نه شکایتی از طرف پهلوی‌ها شده و نه آن‌ها می‌توانند شکایتی کنند، چون این شکایت حتی مشروعیت هم ندارد.
در حاشیه این موضوع صحبت از چگونگی دریافت اطلاعات گنجینه برای انتشار چنین کتابی شد، مساله‌ای که ملانوروزی معتقد است در آن کشورها بنیادهایی به نام هنرمندانی مثل پولاک، وارهول و.. وجود دارد که از نظر اطلاعاتی خیلی غنی هستند و این از راه‌هایی است که می‌توانند برای انتشار کتاب از آن استفاده کنند. او که در زمانی از تصاویر و لیستی گفته بود که کامران دیبا، طراح موزه در اختیار دارد، در این باره هم می‌گوید: به هر حال کسانی هستند که از دست اندرکاران قدیمی موزه بوده و اطلاعات خرید و فروش و آثار را در اختیار دارند اما اصل این اسناد در موزه است. درباره کامران دیبا هم تا جایی که می‌دانم رابطه خوبی بین او و فرح وجود ندارد به همین دلیل بعید است در شکل‌گیری این کتاب نقشی داشته باشد.
و اما با تمام اینها حتی اگر پیگیری‌هایی که از سوی ایران انجام می‌شود در زمینه انتشار آن کتاب فایده‌ای داشته باشد، باز هم دردی از گمنامی جزئیات این گنجینه و فرهنگ ما دوا نمی‌شود، چون بیشتر از هر چیزی امروز به شفا‌ف‌سازی نیاز داریم که حرفش مدام هست، اما در واقعیت آنچنان که باید خبری از آن نیست.

فاطمه شهدوست

فرهنگ و هنر

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها