یادداشت

اورهان پاموک، ایرانی است

خبر کوتاه بود و دیدن تیترش هم شوقی در دل ایجاد می‌کرد. اما این یکی دو هفته پیش که به برگزاری نمایشگاه کتاب نزدیک شده‌ایم، آن‌قدر تیترهای مشابهش را دیده‌ایم و هر چند می‌دانستیم احتمالش خیلی کم است که فلان نویسنده مشهور به نمایشگاه کتاب تهران بیاید، گاهی خبر را با شادمانی خوانده ایم و متوجه شده‌ایم ای‌بابا! قرار نیست او به ایران بیاید. ترجمه یکی از کتاب‌هایش به نمایشگاه می‌آید نه خودش!
کد خبر: ۱۱۳۹۴۴۳

خبر کوتاه روز گذشته را بر خلاف دیگر اخبار مشابه سرسری خواندم. چون مخاطب جدی آثار اورهان پاموک، نویسنده ترک برنده جایزه نوبل هستم، خبر انتشار کتابی دیگر هم از او در ایران برایم غنیمت بود. خبر را باز کردم و دیدم این بار ماجرا متفاوت است و پاموک 20 اردیبهشت در نمایشگاه کتاب تهران حضور خواهد داشت. جزئیات مربوط به این خبر در صفحه 10 روزنامه منتشر شده و می‌توان تصور کرد پاموک خوان‌های ایرانی تا چه اندازه از حضورش در ایران خوشحال شوند.

پاموک، برنده نوبل ادبیات 2006 است. در ایران کتاب‌های بسیاری از او ترجمه شده که از میان آنها می‌توان به نام من سرخ، موزه معصومیت، قلعه سفید، زندگی نو و ... اشاره کرد. تازه‌ترین اثر او هم با نام «زنی با موهای سرخ» سال گذشته در ایران منتشر شد که از نظر مضمون اثری قابل توجه برای ایرانیان بود.

این نویسنده ترک را می‌توان از چهره‌های مهمی دانست که به دلیل نزدیکی فرهنگ ایران و ترکیه در پرداخت شخصیت‌ها و اتفاقات رمان هایش خواه ناخواه به ایران هم گریزی زده است. به طور مثال در آخرین کتابی که از او منتشر شده، می‌توان روایتی مدرن از داستان «رستم و سهراب» را خواند، روایتی که البته نعل به‌ نعل با آنچه حکیم فردوسی نوشته است، یکسان پیش نمی‌رود، اما مشخص است نویسنده در نگارش آن از این داستان بهره گرفته است. البته خود در روایت داستان به این موضوع می‌پردازد. نام من سرخ هم، دیگر اثر پاموک است که در بستر بخشی از تاریخ امپراتوری عثمانی در زمان سلطان مراد سوم می‌گذرد. در این رمان، شیوه چندصدایی یا پلی‌فونی روایتِ حوادث مختلف را توسط شخصیت‌های رمان ممکن کرده‌ است.

پاموک در این رمان نقطه مشترک تاریخ عثمانی و ایران را در نظر داشته‌است و در خلال روایت آنچه میان نقاشان و نگارگران آن دوران می‌گذرد، به روایت داستانی می‌پردازد که محور اصلی‌اش عشق و قتل است. چگونگی روابط بین دو فرهنگ غرب و شرق از دیگر موضوعات این رمان است که از زبان نقاشان روایت می‌شود. او تا حدی در داستان هایش فرهنگ ایران را می‌شناسد که گویی یک نویسنده ایرانی است.

خواندن رمان‌های پاموک بویژه موزه معصومیت، جذابیت عجیبی دارد. او استاد بیان جزئیات، درگیری و بازی با آنها و توصیفشان است. خوب بلد است به هر چیزی چطور شخصیت بدهد و چگونه از یک ملحفه یا یک درختی که گوشه یک کاغذ نقاشی‌شده، شخصیتی بسازد و مخاطب را دنبال خود بکشاند.

جزئی نگریستن، نگاه کردن متفاوت به اتفاقات و خلق شخصیت از هیچ، موضوعاتی است که نویسندگان ایرانی می‌توانند درباره‌اش با پاموک حرف بزنند و رازهای جهانی شدن او را جویا شوند. می‌شود که این سفر تنها یک شوی تبلیغاتی صرف نباشد و بهره‌های بیشتری از آن برد. بهره‌هایی که به چیزی فراتر از فروش بیشتر کتاب‌هایش در ایران بینجامد و گام‌هایی برای دعوت از نویسندگان برجسته دیگر برای حضور در نمایشگاه کتاب ایران باشد.

زینب مرتضاییفرد

روزنامه‌نگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها