اقتصاد کوچک در برابر ظرفیت‌های بزرگ انقلاب

ایران در زمان پهلوی دوم یکی از کشورهای گوش به فرمان آمریکا بود که چند جنگ نیابتی انجام داد. ایران در این زمان ژاندارم منطقه بود و البته نماینده آمریکا. نماینده‌ای که در امور داخلی‌اش حق استقلال نداشت و آمریکا در آن دخالت می‌کرد.
کد خبر: ۱۱۱۹۶۶۹

قطعا ایران یک کشور قدرتمند با حمایت آمریکا بود اما بیشتر از آن‌که بخواهد از این قدرت برای مردم خود استفاده کند توهم قدرت داشت. اکنون چهل سال از انقلاب اسلامی می‌گذرد و هر زمانی که سخن از گذشته می‌شود مردم تصویر روشنی از آن روزها ندارند. مهم‌ترین آن حوزه برق است که همه خانه‌ها برق نداشت. در حوزه گاز که ایران اولین کشور دارنده ذخایر گازی است از نعمت گاز محروم بودند و خانه‌ها با سوخت نفت گرم می‌شد. این در حالی است که در حوزه لوله‌کشی آب شهری نیز همه خانه‌ها دارای این نعمت نبودند و برای استحمام و شست و شوی باید به مکان‌های مشخص شده مراجعه می‌کردند در حالی که اکنون چنین موضوعاتی مشاهده نمی‌شود و فرزندان ما بی برقی را ندیدند. در زمان پهلوی دوم ایران مجری دستورات آمریکا بود و در منطقه به عنوان ژاندارم معرفی شد اما هیچ اختیار تامی حتی برای امور داخلی خود نداشت. در سال 57 و با روی کار آمدن جمهوری اسلامی، ایران به استقلال دست یافت و دست آمریکا کوتاه شد. جمهوری اسلامی با شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی تشکیل شد و آزادی‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به مردم داده شد. از همان ابتدا امام خمینی(ره) مخالفت خود را با آمریکا اعلام کرد و شهید بهشتی به واسطه اقدامات این کشور برای ورود به مسائل داخلی ایران یک جمله گفتند که بسیار معروف شد: آمریکا از دست ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر. در همان ابتدا امام خمینی(ره) دستور تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را دادند و با تشکیل این نهاد حاکمیتی دست برخی مزدوران از ایران کوتاه شد. دخالت‌های مکرر آمریکا در بخش‌های مختلف باعث بروز نارضایتی مردم ایران شد و در سال 58 صبر مردم لبریز شد و سفارت آمریکا به تسخیر دانشجویان درآمد. این جریان برای این کشور خیلی سنگین تمام شد. کشور عراق که از تشکیل نظام جمهوری اسلامی و مردمی ایران رضایت نداشت حمله به کشورمان را در برنامه‌های نظامی خود قرار داد و مورد حمایت کشورهای غربی نیز قرار گرفت. در مجموع 32 کشور به عراق برای شکست ایران کمک کردند و مردم کشور ما با استفاده از نیروهای انقلابی و جهادی به دفاع از میهن پرداخت. شاید باورتان نشود که ایران در زمان جنگ تحمیلی با دست خالی مقابل تجهیزات پیشرفته عراق ایستادگی کرد. ایران در تحریم قرار داشت و اجازه فروش سلاح به کشور ما داده نمی‌شد و با همه تجهیزات موجود جوانان از خود گذشتند تا ایران بماند اما دست دشمن نیفتد.

ژاندارم منطقه بودیم اما...

نظام سیاسی ایران در دوران قبل انقلاب اسلامی، نظام سلطنتی و پادشاهی به شکل موروثی بوده و مردم ایران هیچ نقشی در به قدرت رسیدن پادشاه نداشتند. در نظام سلطنتی شاه با هر نوع خصوصیت و ویژگی‌هایی، از اختیارات کامل برخوردار و فرمان او، دستور خدا تلقی می‌شد. ایران قبل از انقلاب اسلامی طی یک دوره 200 ساله و در چند جنگی که بر آن تحمیل شد حدود یک میلیون کیلومتر مربع از سرزمین خود را از دست داد. با انقلاب اسلامی، بر اساس آموزه‌های دینی، نیروهای مردمی و مکتبی در قالب سپاه، کمیته و بسیج سازمان یافتند و ارتش جمهوری اسلامی نیز رنگ مکتبی و مردمی پیدا کرد. نیروهای مسلح ایران با اقتدار جنگ تحمیلی را به دفاع مقدس تبدیل کرده و اکنون ایران کشوری دارای قدرت بازدارندگی نظامی است. ایران در گذشته به نام ژاندارم منطقه شناخته می‌شد اما مجری دستورات کشور دیگری بود. اکنون ایران در منطقه نقش تعیین کننده دارد. ایران نقش مهمی را ایفا می‌کند. با این تفاوت که اکنون ایران یک کشور با تمامیت ارضی و مستقل است و قدرت اصلی منطقه به شمار می‌رود. اختلاف آمریکا با ایران نیز به دلیل همین قدرت است و معتقدند که ما نباید قدرتی داشته باشیم و مانند گذشته رعیت این کشور قرار بگیریم. اکنون ابرقدرت‌های جهان مانند آمریکا دشمنی خود را ایران را علنی بیان می‌کنند و ایران را به عنوان یک خطر برای جهان می‌دانند در حالی که واقعیت این است که ما برای دفاع از کشورها نیز پاپیش گذاشته‌ایم. اگر ایران با داعش در منطقه مقابله نمی‌کرد واقعا چه کسی می‌خواست مقابل این سرکرده آمریکایی‌ها بایستد. واقعا چرا کشورهایی که مخالف آمریکا هستند باید از جنگ رنج ببرند و تجزیه شوند. چند سال ایران با داعش در سوریه و عراق جنگید و آنها را از سرزمین اهل بیت بیرون راند. جالب اینجاست که آمریکا مخالف حضور ایران در سوریه است اما خود پایگاه نظامی دارد. ایران اکنون به صورت مسئولانه به کشورهای دیگر کمک می‌کند اما در گذشته این استقلال وجود نداشت. استقلالی که ما از آن دم می‌زنیم به این معناست که ایران در طول سال‌های پس از انقلاب اسلامی با وجود انواع و اقسام تحریم‌های بین‌المللی نه‌تنها ضعیف نشد بلکه سعی کرد بر قدرت خود بیفزاید و به جایی رسید که آمریکا به صورت علنی از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نام می‌برد و این در سخنان مقامات این کشور به خوبی مشهود است. وقتی آمریکا نابودی ایران را می‌خواهد یعنی از ایران اسلامی ترس دارد و به درستی هم ترسیده است. ایران در طول این چهل سال توانست با استفاده از ابزارها و ظرفیت‌های موجود جایگاه اصلی خود را در منطقه پیدا کند.

بهره‌مندی از همه ظرفیت‌ها به جز اقتصاد

ایران از نظر سیاسی، فرهنگی و اجتماعی به جایگاه مطلوبی رسید. هیچ کسی اکنون به یاد نمی‌آورد که در گذشته چه فسادهای اخلاقی وجود داشت و این موضوع عیان شده بود. مردم نسبت به این موضوعات رنج می‌بردند اما نمی‌توانستند اعتراضی کنند. از نظر فرهنگی ایران اسلامی به جایگاه قابل توجهی دست یافته است و از نظر سیاسی همه جمهوری اسلامی ایران را یک کشور مستقل می‌دانند. تنها در مورد اقتصاد ضعف‌هایی وجود دارد که آن هم اگر اصلاح شود ایران یک کشور تکمیل است. از نظر اقتصادی با وجود مزیت‌های مختلف نتوانستیم به جایگاه اصلی در جهان دست پیدا کنیم. البته این موضوع هم به مخالفت کشورهای بزرگ با ایران برمی‌گردد که نگذاشتند پیشرفت اقتصادی در ایران اتفاق بیفتد اما ما از اقتصاد درون زا غافل شدیم و با وجود مخالفت‌های بزرگ باز هم نیاز خود را براساس واردات تامین کردیم. در گذشته همه نیاز کشور از خارج تامین می‌شد و در زمان بعد از پیروزی انقلاب اسلامی همان رویه ادامه یافت و مختصات کمی تغییر کرد.

راهکاری برای بهبود شرایط اقتصادی

ایران در طول سال‌های پس از انقلاب اسلامی از نظر تجهیزات موشکی و نظامی به دانش روز دست یافت. موضوعی که کشورهای غربی اصلا توقع نداشتند اما این اتفاق مهم برای ایران افتاد. در زمینه فناوری نیز پیشرفت‌های قابل قبولی حاصل شد اما از این پیشرفت‌های قابل قبول در راستای تولید بهره گرفته نشد. به عنوان مثال کشوری که می‌تواند موشک‌های دوربرد بسازد چرا توانایی ساخت خودروی با کیفیت را ندارد. کشوری که از نظر فناوری اکنون جزو کشورهای بلندمرتبه است و تولید فناوری در آن اتفاق می‌افتد چرا هنوز خودروهای عقب افتاده تولید می‌کند. به نظر می‌رسد تنها عقب‌ماندگی ایران در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی اقتصاد است. همه بخش‌های کشور ما جز اقتصاد با رشد قابل توجه و چشمگیری همراه بود و این رویه باعث شده کشورهای دشمن ایران نیز از این ضعف بهره ببرند. در گذشته کشوری که با ایران مخالف بود به ایران جنگ نظامی می‌کرد که نمونه آن عراق است اما اکنون تحریم می‌کنند. تحریم همان جنگ نظامی است با ماهیت اقتصادی اما این موضوع را جدی نمی‌گیریم.

به نظر می‌رسد مسئولان هم باید دید خود را نسبت به تولید داخل و کیفیت محصولات خود تغییر دهند. ما ظرفیت‌های اقتصادی خود را در طول سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی کوچک نگه داشتیم. در گذشته هر کسی که قصد ورود به بازار کار را داشت براحتی جذب می‌شد اما این ظرفیت بزرگ نشد و متقاضیان کار هر روز بیشتر شدند. برای کشوری مانند ایران که جدول مندلیف را دارد بسیار بد است که سه میلیون بیکار داشته باشد. اگر این افراد فاقد مهارت هستند باید به آنها آموزش داده شود و اگر نمی‌خواهند وارد بازار کار شوند باید در لیست جویندگان کار نباشند. به نظر می‌رسد حرکت‌های لاک‌پشتی در این زمینه کاری از پیش نمی‌برد و باید نیروهای جهادی همانطور که در جنگ تحمیلی نشان دادند دشمن هیچ غلطی نمی‌تواند بکند. به مشکلات این
درس را بدهند.

دکتر یحیی آل‌اسحاق - کارشناس اقتصادی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها