
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
به گزارش جام جم آنلاین، سلطانعلی دریادل از آذربایجان و مریم علی محمدی از کردستان،پدربزرگ و مادربزرگ برتر قصه گوی ایران هستند که ما با آنها گفت و گوهای خواندنی داشته ایم.
مادربزرگ قصهگوی برتر ما خانم مریم علیمحمدی از سنندج است؛ مادربزرگی که خیلی هم به زبان فارسی مسلط نیست و قصههایش از دل فرهنگ عمیق کرد سرچشمه میگیرد.
او که 57 ساله است سالها برای فرزندان و نوههای خود قصههای زیبا و شنیدنی تعریف کرده است. مادربزرگ قصهگو با قصه «بهترین نان برای مهربانترین حیوان» برنده بیستمین جشنواره قصهگویی ایران شده است.
مادربزرگ! اولین قصهای که خودتان شنیدید را یادتان هست؟
وقتی کوچک بودم شبهای سرد زمستان کنار بخاری نفتی مادربزرگم که ایشان را «دایه گه وره» صدا میزدیم، مینشستیم و قصههای زیبای ایشان را گوش میدادیم، چون در آن زمان، پدربزرگها و مادربزرگها با بچههایشان زندگی میکردند و من هم اولین قصه زیبای «قلانچه و مشک دویچکهدار» و «سوسک و موش دم دراز» که در مورد مهربانی و محبت بود را از زبان مادربزرگم شنیدم.
اولین قصهای که گفتید را یادتان هست و چه کسی شما را تشویق کرد؟
مادربزرگم مشوق من بود و چون سالها با ما زندگی میکرد، بیشتر من و خواهرانم و برادر کوچکم شنونده قصههایشان بودیم، تا اینکه من به سن نوجوانی رسیدم و برای سرگرم کردن برادر و خواهران کوچکم شروع به قصه گفتن کردم.
شما در منطقه کردستان زندگی میکنید و زبانتان هم زبان شیرین کردی است. سعی میکنید بیشتر چه چیزهایی را از طریق قصه به بچهها یاد بدهید؟
مردم منطقه کردستان چون در منطقه کوهستانی زندگی میکنند بخصوص در روستاها، بسیار زحمتکش، خونگرم، مهربان و تلاشگرند و من بیشتر سعی میکنم با گفتن چنین قصههایی صبر، استقامت، پایداری و اتحاد را که خصلتهای زیبای شیر زنان و مردان کرد هست به بچهها یاد بدهم. من تمام قصههایم را به زبان زیبا و شیرین کردی تعریف میکنم چون مردمان استان کردستان تا به امروز زبان مادریشان را حفظ کردهاند و بیشتر سعی میکنم قصههای قدیمی،قصههای قرآنی و... تعریف کنم.
قصه برگزیده بهترین نان برای مهربانترین حیوان را بیشتر برای چه کسانی قصهگویی کردید؟
ابتدا برای نوههایم بعد برای اعضای کانون پرورش فکری مرکز شماره 2 و سپس در جشنواره استانی، که خوشبختانه مورد استقبال قرار گرفت و خیلی برایم جالب است نوههایم این قصه را از زبانم شاید بارها شنیده باشند اما دوباره از من میخواهند برایشان تکرار کنم و من هم با لبخندی مشتاقانه آن را مجدد قصهگویی
میکنم.
اگر یک روز دیگر نتوانید قصه بگویید چهحالی خواهید داشت؟
اگر یک روز مرا از قصه گفتن دور کنند افسرده میشوم چون من با قصه بزرگ شدهام و با قصه زندگی میکنم و تنها راه ارتباط برقرار کردن من با بچهها قصه گفتن است.
نوههایتان بیشتر قصه دوست دارند یا بازیهای موبایلی و رایانهای؟
خب در دوران جدید با ورود موبایل و تلویزیون و تبلت، قصهگویی مانند قدیم رونق ندارد اما من برای سرگرم کردن نوههایم از قصهگویی که بهترین روش برای آموزش غیرمستقیم است استفاده میکنم و آرزو میکنم تمام خانوادهها با معجزه قصه گفتن برای فرزندانشان آشنا شوند و آن را زنده نگه دارند. هیچ چیزی جای قصه را نمیگیرد.
گفتوگو با پدربزرگ برتر قصهگوی ایران
سلطانعلی دریادل در بیستمین دوره جشنواره قصهگویی عنوان برترین پدربزرگ قصهگوی ایران را از آن خود کرد، دریادل که با لهجه شیرین و دوست داشتنی آذری سخن میگوید اهل شهرستان خوی است و جدای از قصهگویی سالها تجربه نمایشنامهنویسی و کارگردانی تئاتر را هم در کارنامه دارد.
آقای دریادل شما متولد چه سالی هستید؟
من متولد سال 1332 و الان 64 ساله هستم.
چند تا فرزند دارید؟
فعلا 3 تا بچه دارم...
یعنی قرار است بیشتر شود؟
(میخندد)، نه آقا دو تا نوه دارم که ایشالا بیشتر شوند. من بچهها را خیلی دوست دارم، از بچگی علاقه داشتم و بچهها را در کوچه دور و بر خودم جمع میکردم، داستانهایی که از پدر و مادرم میشنیدم را برایشان بازگو میکردم، بیشتر داستانهای فولکلکور و محلی میگویم.
به زبان آذری؟
بله.
چه شد که به قصهگویی علاقهمند شدید، یعنی برای اولینبار یادتان هست چه کسی این علاقه را در شما به وجود آورد؟
پیرزنی در محله مان زندگی میکرد که داستانهای جالبی داشت، من عاشق قصه هایش بودم و وقتی برایم تعریف میکرد در یادم میماند و آنها را بازگو میکردم. من الان هفت تا کتاب دارم که شش مجلد منتشر شده است و یک جلد زیر چاپ است.
شما با چه قصهای برترین پدربزرگ قصهگوی ایران شدید؟
«فیل مغرور، گنجشک پر زور» که داستانش برای خودم است، البته این قصه ریشه در یک کتاب خیلی قدیمی دارد که فکر کنم برای بیشتر از 150 سال پیش باشد و من آن را قدری امروزی کردهام.
اولین قصهای که شنیدید را بهخاطر دارید؟
قصههای ملک محمد.
آقای دریادل شما برای چه قصه میگویید؟
خب قصه هم سرگرمی محسوب میشود همدانش، در واقع فرصتی است برای بیان مسائل تربیتی و اخلاقی و من سعی میکنم در قصه هایم هردو وجه وجود داشته باشد.
اگر بخواهید برای مادر و پدرها چند دلیل بیاورید که بیشتر برای فرزندانشان قصه بگویند چه مواردی را اشاره میکنید؟
من خودم الان نوه هایم زیاد کنارم نیستند. آرزویم واقعا این است که آنها را بیشتر ببینم، به پدرها و مادرها میگویم مطمئن باشید یکی از برنامههایی که میتوان از طریق آن کودکان را بیشتر به کتاب خواندن یا کتابخوانی علاقهمند ساخت، داستان سرایی یا قصه گوئی است. بخصوص کودکان کم سن وسال که تازه خواندن را شروع کردهاند. داستان سرایی این کودکان را در انتخاب کتاب یاری میکند.
به عنوان آخرین پرسش، قصه گوی خوب چه ویژگیهایی دارد؟
کسی که قصه میگوید باید حداکثر نزدیکی و رابطه را با شنوندگان خود داشته باشد این کاری بود که من در قصه گویی خود به کار برده ام، نگاه کردن به کتاب موقع قصه گویی مانع از ایجاد چنین رابطهای میشود. از طرف دیگر قصه گو باید خود را از قبل برای داستان گویی آماده سازد. با زیر وبم قصه خوب آشنا باشد تا فرصت کافی برای بیان بهتر آن در اختیارش باشد. قصهگو باید از صدای خود بهعنوان وسیلهای برای ابراز هیجان، شادی، افسردگی، زمزمه و فریاد استفاده کند. قصهگو باید با همه شنوندگان روابط چشم بهچشم برقرار کند. طول قصهها باید متناسب با سن و سال کودکان انتخاب شود تا خسته نشوند.
متن کامل این گفت و گو در ضمیمه چاردیواری روزنامه جام جم منتشر شده است.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
گفتوگوی عیدانه با نخستین مدالآور نقره زنان ایران در رقابتهای المپیک
رئیس سازمان اورژانس کشور از برنامههای امدادگران در تعطیلات عید میگوید
در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با دکتر محمدجواد ایروانی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی شد