دینداران ، مرزهای قانون را نمی شکنند

از آنجا که التهاب و تالم خاطر ناشی از اهانت یک عنصر سیاسی به دین و مبانی آن هنوز التیام نیافته است نکات زیر در خور توجه می نماید
کد خبر: ۱۰۸۹۷
الف ( یکی از مهمترین پرسشها از نخستین ساعات انتشار خبر مربوط به این اهانت ، به "شخصی " بودن و یا "سازمان یافته " بودن این اقدام معطوف بود نخستین اظهارنظر دبیرکل سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ، این امید را تقویت کرد که اظهارنظر فرد مزبور یک اظهارنظر شخصی بوده است ؛ اما صدور بیانیه رسمی این سازمان در حمایت از عضو ارشد خود جای هیچ گونه تردیدی باقی نگذاشت که اهانت به دین ، مرجعیت و مردم ، حرکتی سازمان یافته و با اهداف خاص بوده است و اصولا مسوولیت این اقدام نیز متوجه کل این سازمان است ب ( موضوع نقد روحانیت که به عنوان پوشش و بهانه اهانت های صورت گرفته ، از آن استفاده شده ؛ نه امر تازه ای است و نه مضر و نگران کننده روحانیت اگرچه طبقه ویژه و ممتازی نیست و از حقوق ویژه نیز برخوردار نباید باشد؛ لیکن مسوولیت این قشر ویژه و مضاعف است و از همین رو نیازمند نقد جدی درست از همین جهت است که جدی ترین نقدها به روحانیت توسط خود روحانیت ، آن هم چهره های ممتاز و برجسته این قشر مانند حضرت امام خمینی )ره (، مرحوم شهید مطهری و مقام معظم رهبری صورت گرفته است و شاید به جرات بتوان گفت هیچ قشری تا این حد به نقد خود همت نگمارده است اما نقد روحانیت از اهانت به دین ، مرجعیت و مردم متدین که اکثریت جامعه مسلمان ما را در برمی گیرد کاملا قابل تفکیک است آیا روحانیت را "بت " معرفی کردن و آن گاه ترویج بت شکنی ، مصداق نقد روحانیت است ؛ آیا مردم متدین را "میمون " لقب دادن ، نقد روحانیت است ؛ آیا اسلام ناب را نابودکننده ارزش و کرامت انسان معرفی کردن ، نقد روحانیت است ؛ آیا "تمام " آموزه های دینی را "سیاه "، "تاریک " و "عتیقه " دانستن ، نقد روحانیت است ؛ ارائه این نظرات و دیدگاه های موهن ، غیرمنطقی و فاقد استدلال تحت عنوان "روشنفکری " و "چهره دانشگاهی " بزرگترین اهانت به روشنفکران و قشر فرهیخته دانشگاهی است . آیا آموزه های روحانیتی که یک ملت را به صحنه میکشاند و انقلابی به عظمت انقلاب اسلامی را در دهه های پایانی قرن بیستم خلق کرد سیاه و عتیقه است؛چقدر معنی دار است که نقد مشحون از اهانت و بی منطقی ، متوجه روحانیتی می شود که با تلفیق دین و سیاست ، شکوهی مانند انقلاب اسلامی را آفریده است براستی چرا چنین نقدهایی متوجه جاهلان متنسک و عالمان متهتک نمی شود؛ آیا پاسخ این پرسش جز در پیوند و همسویی روشنفکری بیمار با این دو قشر است؛ روشنفکری در معنی و جایگاه واقعی خود نیاز امروز و هر روز جامعه پویا و تکامل طلب است ؛ اما افسوس که همان گونه که روحانیت متحجر و آلوده به دنیاطلبی چهره روحانیت اصیل و معتقد به اسلام حکومتی را مخدوش کرد، روشنفکران بیمار نیز چهره روشنفکری اصیل ، غیروابسته و هویت دار را آلوده و مخدوش کردند ج ( فضاسازی نسبت به عدم تامین جانی فرد اهانت کننده اگرچه از مصادیق بارز "عملیات روانی " است ، اما می تواند از واقعیت های مهمی نیز حکایت کند نخست ، دینی بودن و ریشه دار بودن دین در جامعه ایرانی است تا آن حد که همچنان اهانت کنندگان به دین نمی توانند در این جامعه احساس امنیت کنند تا چه برسد به این که به این جامعه حکومت کنند. دوم این که آنچه این عنصر سیاسی مرتکب آن شده است ، اهانت به دین ، مرجعیت و مردم است و نه نقد روحانیت کدام انسان خردمندی است که به خاطر "نقد" بر سر جان خود بیمناک شود این جنگ روانی از آن جهت است که خود پذیرفته است به دین و مبانی آن اهانت کرده است و سخن آخر این که آستانه تحمل در یک جامعه دین مدار، مرزها و حدود دین است این مرزها توسط هر کس بخواهد درنوردیده شود تحمل دینداران نیز پایان می یابد و آنچه در دو هفته اخیر شاهد آن بوده ایم ، دلیلی بر این ادعاست و البته دینداران در یک حکومت دینی هیچ گاه مرزهای قانون ، نظم و امنیت را نمی شکنند چنانچه مرزهای دین را لذا متجاوزان به مرزهای دین از ناحیه دینداران تهدید نمی شوند اما از ناحیه کسانی که نبودن چنین عناصری را می توانند دستمایه توطئه ها و جنگهای روانی کنند تهدید جدی است پیراهن عثمان در مقاطع مختلف تاریخ قابل تکرار است!
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها