شاعران در گفت‌وگو با جام‌جم، شیوه‌های هجو جاهلیت مدرن را بررسی می‌کنند

افشای جاهلیت با هجای شاعرانه

هنوز و پس از گذشت بیش از یک ماه، آن تصویر مضحک از اذهان پاک نشده است؛ رئیس‌جمهور افراط‌گرای ایالات متحده، شمشیر به دست با سران خیره‌سر سعودی می‌چرخد و رقص شمشیر می‌کند. این همان تصویری است که رهبر معظم انقلاب، در دیدار اخیر خود با شاعران از آن به «رقص شمشیر جاهلیت مدرن در کنار جاهلیت قبیله‌ای» تعبیر و شاعران را به هجو این تصویر و دیگر مصادیق آن دعوت کردند، اما هجو به عنوان یکی از رفتارهای ادبی و هنری، چگونه می‌تواند در قبال جاهلیت مورد اشاره به کار گرفته شود؟
کد خبر: ۱۰۴۸۱۲۸
افشای جاهلیت با هجای شاعرانه

بر این اساس نیاز است شاعر امروز مصادیق این جاهلیت‌ها را رصد و شناسایی کند و سپس برایشان هجویه بسراید، اما پیشنهاد دیگران درباره اجرای دقیق و درست این توصیه چیست؟ این پرسش‌ها را با کارشناسان و اهالی ادبیات در میان گذاشته‌ایم.

جاهلیت مدرن جاهلیت قبیله‌ای

طی راهپیمایی باشکوه روز قدس، مردم قم رقص شمشیر جاهلی را بازسازی کردند. فردای روز قدس، پویش شعری هزار تیر هجا فراخوان داد و نوشت که در نظر دارد، هزار قطعه شعر از شاعران جوان انقلاب را در لبیک به بیانات رهبر فرزانه انقلاب، جمع‌آوری و در قالب مجموعه‌ای با همین عنوان منتشر کند، اما هجو به معنی رسوا کردن ماهیت جاهلیت دامنه بزرگ‌تری دارد.

تبیین مبانی هجو اسلامی

محمدرضا ترکی، شاعر و پژوهشگر ادبیات انقلاب و دفاع مقدس، هجو را یکی از ظرفیت‌های ادبی می‌داند که در نبردهای فرهنگی می‌تواند کارایی داشته باشد. او دراین باره به متون گذشتگان ما اشاره می‌کند و به جام‌جم می‌گوید: در متون اسلامی آمده است، پیامبر(ص) در مراحلی از نهضت فرهنگی خودشان، برخی از شاعران مسلمان را تشویق می‌فرمودند که در برابر شاعران کافر و کسانی که از راه هجو و تندزبانی با اسلام مبارزه می‌کردند، از ظرفیت هجو استفاده کنند. اتفاقا رهبر انقلاب نیز در دیدار با شاعران به موضوع توصیه پیغمبر به حسان‌بن‌ثابت در رابطه با هجو دشمنان اشاره کرده بودند.

محمدرضا ترکی البته به معذوریت‌های استفاده از هجو هم اذعان دارد و می‌گوید: طبعا هجو و تندزبانی در ذات خود پسندیده نیست و خود رسول اکرم(ص) در سخنانشان از این روش بهره نمی‌بردند و تا مجبور نشدند اصحابشان را به این شیوه رخصت ندادند، اما در برابر بدخواهانی که از راه‌هایی بجز اندیشه‌ورزی و استدلال وارد می‌شوند و سعی می‌کنند از راه بدزبانی و طعنه و مسخره‌کردن، سخنان ناصوابشان را بر کرسی بنشانند چه باید کرد؟! استدلال و پاسخ‌های نرم و ملایم، تنها در جایی جواب می‌دهد که طرف مقابل به حداقل‌هایی از اخلاق و شیوه بحث علمی پایبند است و با کسی که از راه لودگی و تخریب و توهین وارد شده، نمی‌توان با زبان استدلال و برهان و حتی جدل سخن گفت و چون در برابر او، در مواردی سکوت هم نمی‌توان کرد، چاره‌ای وجود ندارد، جز آن‌که با رعایت ضوابطی از راه هجو وارد شد .

این شاعر در همین باره می‌افزاید: البته هجو در منطق پیامبر و اسلام با هجو جاهلی که به هیچ معیار و قاعده اخلاقی پایبند نیست، زمین تا آسمان تفاوت دارد. در هجو جاهلی که به شیوه‌های مدرن در تندزبانی‌ها و لودگی‌های غیراخلاقی برخی به‌اصطلاح طنزنویسان فعال در شبکه‌ها و سایت‌های وابسته به بیگانه این روزگار هم قابل مشاهده است، هجوپرداز به تنها چیزی که کار ندارد حقیقت و اخلاق است. او از راه مغالطه و دروغ و گزافه‌گویی و زبان‌بازی و تحریف واقع یا بزرگ‌نمایی مسائل حاشیه‌ای تلاش می‌کند چهره‌ای مسخ‌شده و واژگونه از حقیقت بیافریند، اما در هجو اسلامی که بیشتر نوعی طنز و شیرین‌زبانی است تا تلخ‌گویی و درشت‌گویی و تندزبانی، واقعیت ناهنجار موجود در رفتار طرف مقابل برملا و پارادوکس موجود در آن نشان داده می‌شود.

تلطیف ذوقی جامعه و افشای تناقض‌های مضحک

ترکی در پاسخ این پرسش که شاعر امروز چه پدیده‌های مذمومی را باید هجو کند، می‌گوید: مثال‌هایی که اخیرا برای این‌گونه هجو بیان شده بسیار رسا و گویاست؛ این‌که ما رژیمی مثل سعودی را به این دلیل که در سازمان ملل متولی حقوق زنان شده یا رفتار سبکسرانه یک رئیس‌جمهور مدعی ارزش‌های مدرن را در مراسم بدوی و قبیله‌ای رقص شمشیر به طنز و هجو بگیریم، به هیچ‌وجه عدول از جاده حقیقت و انصاف نیست و تنها افشای پارادوکس مضحکی است که در این رفتارها موج می‌زند! این قبیل هجوها باعث تلطیف ذوقی جامعه و اسباب انبساط خاطر مردم هم می‌شود.

پاسخ اسماعیل آذر به این‌که امروز چه پدیده‌های مذمومی را می‌توان در شعر هجو کرد، این است که همان کسانی را می‌توان هجو کرد که گروهی را تشویق می‌کنند، مردم را از میان بردارند. کسی که سود واهی از این کار می‌برد می‌تواند مورد هجو قرار بگیرد. رئیس‌جمهور کشوری برای فریب دیگری، حرکتی می‌کند که می‌تواند هجو شود و امثال اینها.

این شاعر، محقق و مدرس ادبیات در گفت‌وگو با جام‌جم، با بیان تغییراتی که از گذشته تا به حال در هجو رخ داده می‌گوید: هجو به همان مقدار که شخصی بوده، حالا مسیر اجتماعی را می‌پیماید. بنابراین می‌تواند سیاسی هم باشد .

هجو دیروز و ملاحظات امروز

ما باید برای پیداکردن ساز و کارهای رسیدن به هجو مورد نظر، به ادبیات دیروز و امروز توجه کنیم. اسماعیل آذر این را می‌گوید و می‌افزاید: هجوهای انوری و فرخی و شاعران چهارم و پنجم را که مطالعه می‌کنیم، می‌بینیم اغلب با واژگان زشت و رکیک به کار می‌روند. گاهی در هجوها غلو هم بوده است. اساسا می‌توان برای هجو، چنین طبقه‌بندی‌ای قائل بود: هجوهایی پوشیده و در قالب ادب، هجوهای بی‌پرده و هجوهایی در مقام اشاره. با دنیایی که فریدان دوسوسور، ساختارشناس مشهور معرفی کرد و گفت که زبان یک نشانه است، هجوهای مدرن و بویژه هجوهای امروز در زبان فارسی می‌تواند از طریق همین نشانه‌ها سروده شود. زیباترین هجو برای رد یک موضوع یا تسخر آن، این است که مظاهر منحط مدرن و سنتی را با هم هجو کنیم. لازم نیست اسم ببریم. می‌توانیم از نشانه‌ها استفاده کنیم. همه می‌توانند با مطالعه نشانه‌ها به اصل موضوع پی ببرند. این گونه است که هجوی ناظر بر ملاحظات هنری سروده‌ایم .

آذر با اشاره به شاعرانی که مایلند هجوهایشان پوشیده نباشد، به آنها توصیه می‌کند در گزینش واژگان به مقصودشان نزدیک باشند، اما صراحت کمتری به خرج دهند: نشانه‌ها، می‌توانند ارزش بیشتری در ساحت ادبیات بسازند. هجوهای معاصر باید مسائلی از این دست را رعایت ‌کنند؛ واژگان رکیک و ناسزا نباید به کار برده شود. در عوض، از نشانه‌هایی باید استفاده شود که مخاطب را به همان برداشتی که شاعر از واژگانش مدنظر دارد، برساند. امروز چنین هجوی می‌خواهیم .

وقتی تحقیر جایز است

محمدرضا سنگری در ادامه سخنان آذر، به واژگان زشت در هجوهای کهن اشاره می‌کند و می‌گوید: هجو در تاریخ ادبیات ما اغلب به استهجان رسیده و رکیک شده است. او اما فردوسی را به عنوان نمونه‌ای مناسب یاد می‌کند: فردوسی وقتی امیرالمومنین را مدح کرد و سرود: اگر نیک خواهی به هر دو سرای/ به نزد نبی و وصی گیر جای/ بر این بودم و هم بر این بگذرم/ یقین دان که خاک پی حیدرم، سلطان محمود تهدیدش کرد. در تایخ بیهقی هم به این ماجرا اشاره شده است. محمود گفته بود به خاطر ستایش علی، باید حکیم توس را زیر پای پیلان بیندازیم. فردوسی هجوش کرد و گریخت. هم بر ایمانش ایستاد و هم محمود را هجو کرد .

نکته‌ای که محمدرضا سنگری در گفت‌وگو با جام‌جم اشاره دارد، در ادامه حرف‌های ترکی است. این شاعر می‌گوید: برای این‌که بدانیم هجو بهتر است چه رویکردی داشته باشد، می‌توانیم به صدر اسلام رجوع کنیم و ببینیم پیامبر چه زمانی دستور به هجو می‌کردند؟ زمانی که نسبت به اسلام و ارزش‌های اسلامی، هتک حرمتی رخ می‌داد. ایشان در مقابل یورش‌های ناجوانمردانه به ارزش‌های اسلامی و برای دفاع از آنها، به کعب‌ بن مالک دستور می‌دهد که هجو کن و ان جبرئیل معک. می‌گوید هجو کن و جبرئیل تو را یاری می‌دهد. می‌بینیم که هم پیامبر به عنوان الگو و اسوه بر استفاده از هجو مهر تائید می‌زند و هم تائید فرهنگ و دین ما پشت این مساله است؛ می‌فرماید جبرئیل با تو است، یعنی تائید دینی هم با توست. به‌زعم پیامبر، وقتی هدف‌گیری دشمن بنیان‌های دینی باشد، هجو جایز است. حالا رهبر معظم انقلاب، مصداق این را در روزگار ما در رفتار آل‌سعود پیدا کرده‌اند .

سنگری با اشاره به ساختارهای هجو می‌گوید: هجو ساختاری دارد که مبتنی بر تحقیر و تمسخر است و زبانش با طنز متفاوت است. اگر طنز اندکی رمزگونه است، هجو صریح است. از این تحقیر باید استفاده کرد. حضرت زینب(س) ابن زیاد و یزید را تحقیر کرد. گفت از بدی روزگار این است که من جلوی چون تویی ایستاده‌ام. توجه کنید این را به فرد قدرتمندی گفت که دست‌کم در ظاهر پیروز میدان نبرد بود. بنابراین تحقیر ستمگران لازم است. ما حق تحقیر کردن کسی را نداریم، اما وقتی کسی سر تا پا استکبار است، باید تحقیرش کرد و دیگران را به او خنداند .

منظره از این زیباتر؟

پیغمبر به حسان‌بن‌ثابت گفت هجوشان کن اینها را؛ او ‌هم بنا کرد هجو کردن. [شما هم] هجو کنید؛ خب رقص شمشیر می‌کند! این جاهلیت مدرن با جاهلیت قبیله‌ای کنار هم قرار گرفته‌اند! از این بهتر، منظره از این زیباتر! این را در شعر هجو کنید. هزار شعر درباره‌ این می‌شود گفت. هجو جایش خالی است؛ باید هجو بشوند اینها که یک کارهایی گاهی می‌کنند. این‌که بیایند مثلا فرض کنید کشوری مثل عربستان سعودی را بکنند [فلان‌کاره] کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل! دیگر از این جالب‌تر چیزی نیست! واقعا جای هجو دارد، حیف است که هجو نشود .

اینها بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار اخیر با شاعران است که کارکرد موثر هجو در انکار و تحقیر دشمن را تبیین می‌کند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها