دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
هسته اصلی اضطراب را جدا شدن از فضا و محیط صمیمی و عاطفی خانواده میدانند که براساس تحقیقات انجامشده بین دختران و پسران بخصوص کلاساولیها رایج و یکسان است. خودداری از رفتن به مدرسه بیشتر به صورت گریه، لجبازی، تمارض، نپوشیدن لباس و مقاومت در ترک خانه نمایان میشود، اما تمام واکنشهای مدرسههراسی در دانشآموزان به علت جدایی از خانواده نیست بلکه بیشتر تهدیدات مدرسه از طرف معلمان و کادر مدرسه است. فقدان تعامل صحیح بین خانواده و مدرسه در نوع رفتار با کودکان دوره اول (اول تا سوم ابتدایی) زمینهساز مدرسههراسی است، چون زمینه سازگاری اجتماعی بین محیط خانواده و محیط مدرسه برای دانشآموزان همسان نیست.
بهانهگیری کودک برای اینکه مدرسه نرود، میتواند هزار و یک دلیل داشته باشد، اما ترس از معلم یک پیشداوری و زمینه ذهنی در کودکان است که باید به صورت جدی مدنظر قرار گیرد تا سازگاری اجتماعی کودک در مدرسه فراهم شود. در این میان، معلم شاخص اصلی در ایجاد آرامش و علاقهمندی به مدرسه در بین دانشآموزان بخصوص در دوره اول ابتدایی است.
راهکارهای ترسزدایی
معلمان باید با استفاده از جملات سرشار از مهر و محبت و نوازش، دانشآموزان را آرام کنند و مدرسه را به عنوان محیطی امن، صمیمانه و همراه با آسایش و راحتی برای آنها فراهم کنند.
معلمان باید از هرگونه سرزنش، تهدید، تمسخر، آزار و انتقاد و تنبیه خودداری کنند.
لازم است، برخی خطاهای کودک در ورود به مدرسه و دوره اول نادیده گرفته شود.
باید به کودکان القا شود که مدرسه جای ترسناکی نیست.
معلمان باید جرات و اعتماد به نفس دانشآموزان را برای غلبه بر مشکلات درسی افزایش دهند.
مشاوره و مذاکره معلمان با اولیای دانشآموزان و رسیدن به تفاهم نسبی برای رفع مشکلات دانشآموزان کارساز است.
باید به کودکان برای رفتن به مدرسه از طرف والدین و معلمان امتیاز داده شود و تشویق شوند. البته بعد از عادت کردن، امتیازات کاهش یابد و حذف شود.
از دادن تکالیف سخت بخصوص برای کلاساولیها باید خودداری شود.
زمینه دوستی و آشنایی کودکان با سایر همکلاسیها از طرف معلمان باید فراهم شود.
فضای فیزیکی مدرسه و کلاس باید شاداب و تزئین شود.
لازم است، علت غیبت دانشآموزان از نظر جسمی و روانی بررسی و تحلیل شود و فقط به معلول توجه نشود.
نیازهای عاطفی، روانی، اجتماعی دانشآموزان از طرف معلمان ارضا شود تا آنان احساس کمبود و اضطراب نداشته باشند.
رضایت والدین برای همکاری و ارتباط با مدرسه از طرف معلمان و به منظور کاهش مدرسههراسی کسب شود.
از سوی معلمان و مشاوران، آموزش لازم به اولیا برای جلب همکاری درخصوص شیوه رفتار با کودکان طرف داده شود تا همدلی و اطمینان خاطر در طرفین به وجود آید.
در صورت افت تحصیلی، بروز علائم افسردگی، تهوع و بیاشتهایی، دانش آموز باید از طرف معلم و با هماهنگی اولیا به مددکاران اجتماعی، متخصصان مشاوره و روانشناسی ارجاع داده شود تا درمان شود و از ادامه اختلالات روانی جلوگیری شود.
الگو بودن معلمان در آرامش روحی کودکان و جلوگیری از اضطراب موثر است.
رفتار، حرکات و سکنات معلم (مثل حرکات دست، چشم و قسمتهای مختلف بدن) در ایجاد آرامش یا اضطراب دانشآموزان موثر است.
آراستگی ظاهر معلم مثل لباس، رنگ لباس و صورت و آرایش معلم در آرامبخشی دانشآموزان موثر است.
تبعیض قائل نشدن معلم و صبور بودن مقابل ناملایمات دانشآموزان ضرورت دارد.
به جای وابستگی کودک به معلم بهتر است معلم به کودک وابسته باشد.
عوامل نفرت از مدرسه مثل تکالیف سخت و سنگین باید حذف شود.
دادن جایزه و هدایا به کودک بخصوص در روز اول ورود به مدرسه از طرف معلم لازم است.
معلمان و والدین باید حس استقلال در کودکان ایجاد کنند تا به این باور برسند که بدون والدین میتوانند در مدرسه مستقل باشند.
علت نرفتن کودک به مدرسه باید دقیقا بررسی شود.
با کودک با محبت و ملایم صحبت شود و از تذکرات تند و نصیحت تکراری و بیمورد خودداری شود.
رفتارهای مثبت کودک برای مدرسه رفتن مورد توجه و تشویق قرار گیرد.
به کودک باید نشان داده شود که مدرسه آمدن خیلی مهم و باارزش است و در آینده برای جامعه، والدین و کشور مفید و موثر خواهد بود تا احساس ارزش و غرور کند.
اطلاعات لازم از طرف مشاوران ـ والدین درباره مشکلات جسمی و اختلافات خانوادگی کسب و براساس آن برنامهریزی کنید.
نظم و ترتیب را باید به دانشآموزان آموخت.
صفیاله ملکی
دکترای جامعهشناسی
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد