جنبش مقاومت اسلامی با نام عربی (حرکة المقاومة الإسلامیة) و با نام اختصاری «حماس» سازمانی اسلامی، سیاسی و نظامی در فلسطین است. این جنبش در سال ۱۹۸۷ به رهبری عبدالعزیز رنتیسی و شیخ احمد یاسین و با هدف «آزادی تمامی خاک فلسطین» تاسیس شد، و رسما اعلام کرده که موجودیت اسرائیل را به رسمیت، پیمانهای بین المللی نظیر اسلو را قبول ندارد.
نخستین تغییر در مسیر حماس به آغاز همکاری با حکومت خودگردان فلسطین به رهبری جنبش فتح بر می گردد که کمتر از دو دهه پس از تاسیس این جنبش آغاز شد، چنانکه حماس به مرور وارد مهمترین نهادهای وابسته به تشکیلات خودگردان شد و در سال ۲۰۰۶ با پیروزی در انتخابات شورای قانونگذاری به حزب حاکم مجلس قانونگذاری فلسطین تبدیل شد و اسماعیل هنیه از رهبران حماس به نخستوزیری حکومت خودگردان فلسطین رسید.
این همراهی البته یک سال بعد، در تابستان ۲۰۰۷ با اختلاف میان جنبش حماس و فتح و شروع جنگ داخلی به پایان رسید و حوزه تحت کنترل تشکیلات خودگردان را به دو بخش تقسیم کرد. نوار غزه که در اختیار حماس قرار گرفت، و کرانه باختری که تحت کنترل تشکیلات خودگردان باقی ماند و فعالیت حماس در این بخش غیرقانونی اعلام شد.
حال این سئوال مطرح است که آیا انتشار سند «اصول و سیاستهای کلی حماس» به معنای تغییر جدید در مسیر جنبش مقاومت اسلامی است؟
خالد مشعل رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس، که شامگاه دوشنبه سند سیاسی جدید را در دوحه قطر قرائت کرده، می گوید: حماس همچنان از هیچ بخش از فلسطین صرف نظر نمی کند، و اسراییل را به رسمیت نمی شناسد.
اما برداشت برخی رسانه ها، تحلیلگران و سیاستمداران از سند سیاسی جدید حماس متفاوت است، و آن را نوعی سازش درچارچوب اصل تشکیل دو کشور مستقل در فلسطین قلمداد می کنند.
این گروه مشخصا به بند 20 سند سیاسی جدید اشاره می کنند که در بخش پایانی آن آمده است: «... حماس بی آن که مخالفت با ماهیت صهیونیستی را کنار بگذارد و از حقوق فلسطینیها دست بکشد، تشکیل کشور مستقل و دارای حاکمیت فلسطین به پایتختی بیتالمقدس بر اساس مرزهای ۴ ژوئن ۱۹۶۷ را مد نظر قرار میدهد. حماس این امر را در کنار بازگشت آوارگان و پناهندگان به منازل خود یک چارچوب توافقی ملی مشترک میداند.»
این در حالی است که در جای جای این سند سیاسی بر تمامیت ارضی فلسطین و مبارزه برای آزادسازی کامل فلسطین تاکید شده است.
در بخش معرفی جنبش حماس در بند اول این سند آمده است: «حماس، جنبشی آزادی بخش، مقاومتی، ملی، فلسطینی و اسلامی است که هدف آن آزادسازی فلسطین و مبارزه با پروژه صهیونیسم.»
در بند دوم این سند مرزهای فلسطین، همان مرزهای تاریخی و شناخته شده، از رود اردن در شرق تا دریای مدیترانه در غرب و منطقه راس الناقوره در شمال تا ام رشراش در جنوب، تعریف شده که به صورت واحد سیاسی و جغرافیایی یکپارچه و غیر قابل تجزیه تعریف شده است.»
در بند دهم و یازدهم در تعیین موقعیت سیاسی و اسلامی شهر قدس و مسجدالاقصی آمده است:
«شهر قدس پایتخت کشور فلسطین است و ... ملت فلسطین هرگز از ذره ای از خاک آن چشم پوشی نکرده و کوتاه نخواهد آمد و تمامی اقدامات رژیم صهیونیستی در قدس اعم از یهودی سازی، شهرک سازی و تلاش برای تحریف حقایق و از بین بردن آثار و نشانه های آن باطل و بیهوده است. مسجدالاقصی تنها حق خالص ملت فلسطین .. و رژیم اشغالگر هیچ حقی در آن ندارد و طرح ها، تدابیر و اقدامات این رژیم به منظور یهودی سازی مسجد الاقصی و تقسیم آن باطل و نامشروع است.»
با این همه منتقدان سند سیاسی جدید حماس معتقدند که موافقت با تاسیس کشور مستقل فلسطینی در مرزهای 1968 اولا به معنای تقلیل دادن عملی فلسطین به کرانه باختری رود اردن و نوار غزه است، و تاکیدات مکرر این سند بر تعلق کل سرزمین فلسطین به فلسطینیان در حد یک شعار سیاسی است، نه راهبرد عملی و مبارزاتی. و ثانیا تشکیل کشور مستقل فلسطینی به نوعی پذیرش کشور مستقل صهیونیستی در چارچوب اصل دو کشور مستقل در فلسطین است.
و اما چرخش مهم دیگر بیانیه سیاسی جدید حماس به تعریف صهیونیسم و نگاه به موجودیت رژیم اشغالگر قدس برمی گردد.
حماس در این بخش تلاش کرده صهیونیسم را پدیده ای نژادپرستانه، تجاوزگرانه و رژیم صهیونیستی را غاصب و اشغالگر بداند و ضمن مخالفت با بیانیه بالفور و توافق ها، قطعنامه ها و بیانیه های بین المللی که اسراییل را به رسمیت می شناسد، بر ادامه مبارزه با صهیونیسم تاکید کند. چنانکه در بند 19 این سند آمده:
«هرگز رژیم صهیونیستی را به رسمیت نمی شناسیم و هر آنچه در سرزمین فلسطین حادث شده است، از اشغالگری، شهرک سازی، یهودی سازی و تغییر و تحریف حقائق باطل و مردود است و حقوق هرگز با گذر زمان از بین نمی رود.»
این تاکیدات در حالی مطرح شده است که این سند هیچ اشاره صریحی به نابودی رژیم صهیونیستی ندارد، چنانکه برخی گفته اند: «حماس دیگر خواهان نابودی اسراییل نیست.»
در مجموع بیانیه سیاسی جدید حماس محصول مذاکرات طولانی مدت حماس و فتح برای آشتی ملی است، که با هدایت برخی کشورهای عربی نظیر مصر و قطر پیگیری شده، طبیعتا خروجی آن در چارچوب نزدیک کردن حماس به فتح و جریان سازش بوده، نه همراه کردن فتح با مقاومت.
یوسف اسماعیلی / مفسر جام جم آنلاین
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد