حیدر باقری

برچسب ها - حیدر باقری

پهلوان زنده را عشق است
زمستان بود. از آنها که استخوان‌های آدم هم یخ می‌زند. من مزارشریف بودم. باید زمستان‌های مزار را تجربه کرده باشید تا حرفم را بفهمید. در اتاق خودم بودم، در کنسولگری ایران. گمانم دی۱۳۷۶. از فرودگاه خبر آمد یک پرواز از مشهد نشسته است.
کد خبر: ۱۳۳۰۸۲۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۵/۱۷

نیازمندی ها