لباسشوی همراه
لِنا سولیس، به دلیل شغلش زیاد به سفر میرفت و چون زمان کمی برای انجام کارهای شخصی داشت، لباسهایش را برای شستوشو به خشکشویی میداد. شستن لباسها در خشکشویی یک کار وقتگیر را از روی دوش او برداشته بود، اما سپردن این کار به دیگران همیشه هم به آن خوبی که تصور میشود، نبود. چند بار رنگ لباسهایش به هم ریخت و در آخر گم شدن یکی از پیراهنهایش که برای یک جلسه مهم به آن نیاز داشت، اعصابش را به هم ریخت و او را به فکر فرو برد. این مساله به قدری برای لنا مهم بود که پس از بلاهایی که سر لباسهایش آوردند، دائم فکر میکرد چه کار کند؟
کد خبر: ۷۹۲۷۵۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۰۲/۱۱