وقتی گذشته خود را مرور میکرد تنها چیزی که میدید سیاهی و بدبختی بود، نگون بختیای که دلیل اصلی آن خودش بود. اکنون که در گوشهای از سلول زندان تنها نشسته و برخلاف بقیه همسلولیهایش توان رفتن به محوطه را نداشت، فرصت بازگشت به گذشته زندگی خود را پیدا کرده بود.