هنگام انتخاب محیط کار، پیش از هر چیزی خود افراد باید مراقب نوع انتخابشان باشند. در این باره دکتر سیمین حسینیان، روانشناس و استاد دانشکده روانشناسی دانشگاه الزهراء، به جامجم میگوید: محیط کار باید با ویژگیهای شخصیتی افراد متناسب باشد. برخی افراد محیطهای آرام و کم ارتباط را دوست دارند و برخی بودن در یک محیط اجتماعی و تعامل با دیگران را ترجیح میدهند، یا ممکن است به محیطهای پژوهشی که کنجکاویهایشان را ارضاء میکند علاقهمند باشند، یا اصلا اهل حساب و کتاب باشند و کار در یک محیط قراردادی راضیشان کند. بنابراین اگر فردی خواهان محیط کاری مناسب با کارآیی بالاست قبل از هر چیز باید به ویژگیهای شخصیتی خود اهمیت داده و محیطی مناسب با روحیه خود انتخاب کند.
وظایف سازمانی
برای ایجاد یک محیط کار مناسب و شایسته که کارآیی افراد را تضمین کند، سازمانها وظایفی بهعهده دارند. در واقع با اعمال مدیریت صحیح باید بین همکارها و مدیران ارتباط مناسب برقرار کنند، از هر نظر به کارمندان خود توجه نشان دهند، روابطشان با کارمندان بر پایه صداقت و انصاف باشد و اگر کارمندی دچار مشکل بود، به او اهمیت داده و بیتوجه از کنار او نگذرند. در این باره دکتر عباس رمضانیفرانی، روانشناس و عضو هیات علمی دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان، دانشگاه علوم پزشکی ایران، میگوید: مدیر یک مجموعه برای افزایش انگیزه کارکنان خود باید چند مساله را مدنظر داشته باشد: اول این که باید نوع شخصیت، پتانسیلها و توانمندیهای هر کس را شناسایی کرده و در جایگاه خودش از آن ظرفیتها استفاده کند. مثلا اگر کسی در نویسندگی قویتر است، از او در نوشتن گزارشها استفاده کند و کسی که روابط اجتماعی بهتری دارد، مسئول پاسخگویی به ارباب رجوع شود و فردی که اخلاق وجدانیاش بیش از دیگران است، مسئول امور مهمتری مانند حسابداری و مالی شود. از طرف دیگر مدیر یک سازمان، باید شاخصهای یک شغل را در نظر گرفته و به منظور رسیدن به بهترین نتیجه، به توانمندسازی کارکنان اقدام کند. بهطور مثال برای برطرف کردن ضعف کارمندان در حوزههای کاری خود، برنامههای آموزشی مناسب در نظر بگیرد.
رمضانیفرانی میافزاید: مدیر هرگز نباید بین کارمندان خود تبعیض قائل شود زیرا این روش انگیزه کار و فعالیت را از کارکنان مورد تبعیض واقع شده، میگیرد. نکته دیگر که برای داشتن محیط مناسب کاری مهم است، تغییر شغلی از مرتبهای به مرتبه دیگر است. این تغییر شغلی باید با عدالت همراه باشد و فرد هنگام شروع حرفه خود بداند که مثلا ده سال آینده با تامین کردن شرایطی خاص مانند، گذراندن دورههای آموزشی، پر کردن ساعات کاری مدنظر سازمان و غیره، میتواند به جایگاه شغلی بهتری دست یابد و چشمانداز آینده شغلیاش امیدوارکننده باشد. در این صورت چنین کارمندی برای رسیدن به این آینده نویدبخش، فعالیتهای خود را جهت میدهد و با آرامش بیشتری در محیط کاری خود، فعالیت میکند.
نشانههای یک محیط کاری مسموم
در محیط کاری که مدیران مدام از تنبیه و اخطار حرف میزنند، نمیتوان انتظار آرامش داشت. کارکنان دایم نگران هستند که اگر خطایی مرتکب شوند یا از موضوعی انتقاد داشته باشند، با رفتار نامناسب کارفرمای خود مواجه شده و ممکن است تنبیه شوند. چنین شرایطی موجب میشود کارکنان حتی در خصوص مسائل کاری هم پیشنهادی ندهند و به این ترتیب بهتدریج کارآیی اداره پایین آمده و نمیتواند به اهداف خود دست یابد.
مرگ نوآوری
گاهی اوقات مدیریت غلط و شرایط نامناسب کار، تمام انگیزه کارکنان را گرفته و حتی جلوی فعالیتهای سودمند کارکنان مسلط به کارشان را نیز میگیرد. مدیریت بیکفایت دست و پای افراد کارآ را بسته و فرصت موفقیت را نه تنها از خود فرد، بلکه از سازمان میگیرد. مدیران موفق، معمولا با برداشتن موانع از پیش پای افراد با استعداد راه را برای پیشرفت هموار میکنند.
صرفهجویی ناکارآمد
برخی سازمانها فقط و فقط به منافع مالی خودشان میاندیشند و دست به صرفه جویی و کم کردن هزینهها میزنند و کوچکترین توجهی به نقش حیاتی کارمندان در موفقیت سازمان ندارند. چنین محیطی بدترین محیط کاری برای کارکنان و حتی خود سازمان محسوب میشود. زیرا در درازمدت با بیانگیزه شدن کارکنان بر اثر نرسیدن به خواستههای به حقشان، سازمان نیز به اهداف خود نمیرسد.
کار در کنار همکاران آزاردهنده
در محیط کار همیشه افرادی هستند که با ما به مخالفت پرداخته و به نحوی به دنبال آزار رساندن ما هستند. برای مقابله با چنین افرادی بنا به اعتقاد دکتر حسینیان، باید برخی مهارتهای مقابله با مشکل را بیاموزیم. البته این مهارتها چه در محل کار و چه در مسائل روزمره زندگی به کارمان میآید. در حقیقت حتی بهتر است که افراد در زمینه برخورد با دیگران در شرایط مختلف آموزش ببینند.
مهارتهای لازم در برخورد با همکاران حسود
گاهی اوقات در محل کار گرفتار رفتارهای حسادت بار برخی همکاران میشویم.
دکتر حسینیان میگوید: باید علت حسادت چنین افرادی بررسی شود. شاید حسادت او به دلیل تبعیضی است که مدیر بین او و دیگری، عمدا یا سهوا، قائل میشود. درست مانند زمانی که پدر یا مادری بدون این که متوجه باشد باعث حسادت بین خواهران و برادران میشود و مثلا یکی از فرزندان ممکن است تصور کند والدین به دیگری بیشتر اهمیت میدهد و خصومتی بینشان پیش بیاید. هرگاه این تبعیض برداشته شود، حسادت نیز از میان میرود. گاهی اوقات هم ممکن است حسادت از ویژگیهای شخصیتی فرد ناشی شود و او شما را برتر از خودش ببیند و به جای این که به مهارتهای خود بیفزاید و جایگاه بهتری برای خود به دست آورد، فقط حسادت کند. در این مواقع باید با مهارتهایی که آموختهایم او را کنترل کنیم و از صدماتش تا حد ممکن بکاهیم.
برای برخورد با یک فرد حسود چند روش وجود دارد:
* او را درک کنید.
کار سختی است. اما شاید او از این که تواناییها و استعداد شما را ندارد دچار رنج حسادت شده است. به حسادتهای او توجه و حتی کوچکترین اشارهای نکنید.
* جلوی ضرر رساندن او را بگیرید.
اگر او سعی دارد شما را فردی نالایق یا تنبل جلوه دهد، تمام توانتان را به کار برید تا رئیس متوجه تواناییها و تلاشهایتان شود.
* تلافی نکنید.
هرگز انتقام نگیرید، این کار فقط وضع را بدتر میکند. گاهی اوقات بیتوجهی به حسادتهای فرد، مشکل را خود به خود برطرف میکند.
* شوخی کنید.
گاهی اوقات تعریف کردن لطیفه و شوخ طبعی میتواند از حسادتهای افراد تا حدی بکاهد.
نادیا زکالوند
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد