او در محضر استادانی چون داریوش برهانی، محمد صدیق، محمود خیامی، داوود آزاد، بیژن کامکار، علیرضا فیض بشیپور، محمدرضا درویشی و علیاکبر مرادی به تحصیل موسیقی پرداخته و آثار متعدد پژوهشی را در قالب کتابهای «ترنم کویر»، «دایرهالمعارف موسیقی نواحی کرمان»، «کرمان سرزمین سورناها» و... را منتشر کرده است.
همچنین آلبومهای «صدا، صدای کویر، کویرانه، ذکرهای کرمان و مولتیمدیای ترنم کرمان» از فواد توحیدی در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.
به بهانه یازدهمین لوح فشرده از مجموعه «کویرانه» و همچنین کتاب «دوره عالی دفنوازی» به سراغ این نوازنده تار و تنبور و پژوهشگر موسیقی نواحی کرمان رفتیم.
سالهاست که شما، در حال پژوهش در زمینه موسیقی نواحی مختلف استان کرمان هستید. ویژگیهای موسیقایی این منطقه کدام است؟
موسیقی کرمان یکی از بینظیرترین و بکرترین موسیقیهای نواحی کشور است. وسعت بسیار زیاد استان کرمان باعث تنوع بالای موسیقی در این منطقه شده است و ما گونههای مختلفی از موسیقی مذهبی، موسیقی کار، شادیانه، سوگ آوا، موسیقی صوفیانه، لالایی، موسیقی روایی حماسی و موسیقی زورخانهای را در این استان داریم. در کرمان بیش از 35 نوع ساز وجود دارد که این تعداد ساز در سراسر ایران، کمنظیر است.
سازهای کرمان به چند دسته تقسیم میشوند و آن دسته که به گفته شما منحصر بهفرد هستند کداماند؟
سازهای این منطقه را میتوان به سازهای کوبهای پوستدار و بدون پوست، سازهای بادی و سازهای زهی کمانی تقسیم کرد. سازهایی که در برخی از مناطق شکل بدوی خود را حفظ کردهاند که از این میان میتوان به چوغرو، جوغ، جاریک و سوتاکو و... اشاره کرد. «سوتاکو» اناری است که آن را خشک و دانههایش را خارج میکنند و بر آن یک، چهار یا شش سوراخ میگذارند و در آن میدمند. اگر به موزه موسیقی کرمان یا حتی تهران بروید نمونهای از این ساز اولیه و طبیعی را میبینید.
بسیاری از این سازها برای مردم و بویژه پژوهشگران موسیقی،عجیب و شگفتآورند. برای مثال «چوغرو»، سازی کوبهای و دوطرفه است که در داخل بدنه آن زنگوله و حلقههای فلزی آویزان است. چوغرو در واقع تنها ساز کوبهای چهارگوش دوطرفه در دنیاست که با دست نواخته میشود. دوطرفه بودن ساز به این معنی است که بر دوطرف آن که با پوست پوشیده شده ضربه وارد میشود.
«چنگ قوطی» نیز از دیگر سازهای منحصر به فرد استان کرمان است. این ساز آرشهای را با قوطی حلبی و چوب میسازند. پیش از این، جعبه صوتی ساز را با چوب و پوست میساختند، اما از حدود 40 سال پیش، از قوطیهای حلبی برای ساخت جعبه تشدید استفاده میکنند. صدای این ساز بسیار محزونتر از کمانچه است.
ظاهرا در بخشی از نواحی کرمان، موسیقیهایی با فواصل نامتعارف وجود دارد که به موسیقی هند و چین نزدیک است. در مورد این نوع موسیقی توضیح دهید؟
در مناطقی از استان کرمان از جمله شهرستان قلعه گنج از گامهای پنج پردهای استفاده میشود که شباهت بسیار زیادی به موسیقی هند و چین و دیگر کشورهای مشرق زمین دارد. این نوع موسیقی، کاملا وابسته به فرهنگ مردم آن منطقه است.
هنوز در بخشهایی از کرمان، نقارهزنی وجود دارد. رسمی که این روزها در بسیاری از نواحی ایران، کمرنگ شده است؟
مشهورترین مراسمی که هنگام تحویل سال در کرمان و در بارگاه امامزاده زید شهداد انجام میشود، نقارهنوازی است. در واقع شهداد، قدیمترین نقارهخانه در ایران است و برخی از نقارههای آن به دوره صفویه برمیگردد. با اینکه امروزه بسیاری از نقارهخانهها از بین رفتهاند، اما نقارهنوازی در امیرآباد شول سیرجان، شهر بابک و ارزوییه همچنان رایج است.
یکی از کارهای پژوهشی شما در زمینه معرفی موسیقی نواحی کرمان، گردآوری و انتشار مجموعه «کویرانه»، به همت حوزه هنری است. این مجموعه به چندمین سیدی رسیده است؟
«کویرانه»، شامل 15 سیدی درباره موسیقی نواحی کرمان است که نتیجه 20 سال پژوهش و بیش از 250 مسافرت در روستاها و مناطق مختلف کرمان است. هر سیدی از این مجموعه به یک منطقه خاص از کرمان میپردازد. مثلا یکی از سیدیها به «لیکو»ها که در اصطلاع محلی به «دهو» مشهورند، توجه کرده است. لیکوها، کوتاهترین شعرهای جهان هستند. شعرهایی که تنها پنج هجا دارند و مردم کرمان در شب نشینیها میخوانند و همراه با آن سازهای چنگ (قیچک محلی کرمان)، چنگ قوطی، یروتی و نی محلی را که خود مردم منطقه به آن «زال » میگویند، مینوازند.تاکنون، ده سیدی منتشر شده و یازدهمین نیز در دست انتشار است و به آثار دُر محمد نوازنده میپردازد که بهترین چنگی منوجان و نماد موسیقی این منطقه است.
پژوهش در زمینه موسیقی نواحی و ثبت و ضبط آن به صورت میدانی است؛ چرا مجموعه «کویرانه» در استودیو ضبط شده است؟
من ناگزیر بودم به خاطر اینکه آثار، کیفیت مناسبی داشته باشند، آنها را به صورت استودیویی و البته با حضور خود هنرمندان بومی و نواحی ضبط کنم؛ کاری که طبیعتا پرهزینهتر و با کیفیتتر است.
میدانید، توان من به نوعی در همین حد و اندازه است. من به عنوان یک پژوهشگر موسیقی نواحی، دلم میخواسته تا گروههای موسیقی منطقه کویر را شناسایی و آنها را به ادامه کار تشویق کنم که خوشبختانه در این سالها تا حد زیادی موفق به انجام این کار شدهام. ضمن اینکه مشغول نوشتن یک دایرهالمعارف از سازها و همچنین موسیقی این منطقه هستم که هماکنون حجم بالایی را به خود اختصاص داده و همچنان نیز ناتمام مانده چراکه توان مالی من اندک است. دولت و نهادهای فرهنگی چون انجمن و اداره موسیقی باید از اینگونه فعالیتها پشتیبانی کنند وگرنه موسیقی نواحی نابود میشود و اثری از آن برجای نمیماند.
محمدرضا درویشی، چند سال پیش طرح ایجاد مکتبخانهها را مطرح کرد. طرحی که میتوانست به دوام بیشتر موسیقی نواحی کمک کند. اما این طرح هم بینتیجه ماند. امروز جوانها با کیبورد و گیتار آشنا هستند، اما قیچک و تنبور را نمیشناسند. با این شرایط چه میتوان کرد؟
میتوان در شهرها و روستاهایی که دارای موسیقی خاص خود هستند دفاتری با عنوان دفتر حمایت از موسیقی نواحی راهاندازی کرد؛ چه اشکالی دارد معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد در شهرها و روستاهایی که دارای موسیقی محلی هستند، فضایی را به هنرمندان این نوع موسیقی اختصاص دهد؛ این فضا میتواند یک اتاق کوچک باشد تا هنرمندان موسیقی محلی در آن به آموزش جوانان علاقهمند بپردازند. ارشاد میتواند هم به کسانی که آموزش میدهند و هم آنان که دوست دارند موسیقی محلی را بیاموزند حقوق دهد چراکه این حقوق اندک موجب میشود تا جوانان به آموزش موسیقی نواحی تشویق و ترغیب شوند.
نسل جوان زمانی قدر موسیقی نواحی را میداند که با ارزشهای آن آشنا شود. برای معرفی این ارزشها چه میتوان کرد؟
واقعیت اینکه نسل جوان، موسیقی محلی را نمیشناسد و گمان میکند این نوع موسیقی یک موسیقی بدوی تکراری است. اما وقتی با آن آشنا میشود و میبیند که موسیقی محلی هم، ساختار و ویژگیهای خاص خود را دارد، زنده است و میتواند با مخاطب خود ارتباط بگیرد از شنیدن لذت میبرد و در حفظ آن میکوشد؛ در این میان، بدون تردید، بیشترین سهم از آن صدا و سیما بویژه رسانه ملی است تا زمانیکه نهادهای مختلف چون صدا و سیما و وزارت ارشاد و شهرداریها دست به دست هم ندهند، اتفاق خوشایندی نمیافتد و همچنان موسیقی محلی از هیچ محلی به گوش نمیرسد.
از موسیقی نواحی که بگذریم، یکی دیگر از آثار شما، کتاب «دوره عالی دفنوازی»، است. آیا این کتاب، ادامه «شیوه دفنوازی» نوشته عماد توحیدی است که در سال 1371 منتشر شده است؟
بله. «شیوه دفنوازی» نخستین کتاب درباره آموزش دف بود که تاکنون 20 بار تجدید چاپ شده است. این کتاب توانسته جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی و کتاب مرجع دانشگاه کلمبیا را به دست آورد. اما «دوره عالی دفنوازی»، ادامه همان کتاب است و مجموعه 200 قطعه را دربرمیگیرد و به آموزش علمی دفنوازی میپردازد. هنرجویانی که کتاب «شیوه دفنوازی» را پشت سر گذاشته و علاقهمند به گذراندن دوره پیشرفته هستند میتوانند به این کتاب مراجعه کنند. کتاب فواد توحیدی را انتشارات فرزانه منتشر میکند. علاوهبر این، «ریتم بازی در موسیقی ایران» نیز عنوان اثر پژوهشی دیگری است که بزودی منتشر میشود.
زهره نیلی - قاب کوچک (ضمیمه شنبه روزنامه جام جم)
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: