سفر حسن روحانی، رئیسجمهور کشورمان به شهر قم در حالی است که طی قریب به چهار دهه گذشته از پیروزی انقلاب اسلامی، علما و مراجع تقلید در قم، سهم بالایی در حمایت از دولتهای پس از انقلاب داشته و هرگاه دولتها حمایت این چهرههای شاخص را از دست دادهاند، در جلب نظر افکار عمومی نیز دچار مشکل شدهاند.
شهری تاریخی، با اهمیت سیاسی
چنان که در کتاب «جغرافیای تاریخی شهرستان قم» آمده، این شهر مقدس در ابتدا محل سکونت اقوامی از زرتشتیان بوده که ممجان (MEMJAN) نامیده میشده است. در کتاب تاریخ قم، تألیف «حسنبن محمدبن حسن قمی» در بیان علت نامگذاری شهر چنین آمده است که «شهر قم را به این علت قم نامیدند که محل جمع شدن آبها بوده و آب در آنجا جمع میشده و آن را هیچ منفذ و رهگذری نبوده، در اطراف آنجا علف و گیاهان و نباتات فراوان میروییده است و در عرب، جمع شدن آب را قم گویند که بعضی آن را با قمقمه (معرب کمکم) هممعنی دانستهاند. گلاب پاش را نیز نوعی از قمقمه وصف کردهاند و جمع آن را قماقم نامیدهاند؛ همچنین گفته شده که ریشه نام این شهر به «کومه» به معنای اتاقکهای کلبهمانندی که چوپانان برای استراحت میساختند، بازمیگردد. با الهام از واژه «کومه» این شهر به نام «کم» (KOM) خوانده شد.»
طبق نظر باستانشناسانی مانند رومن گیرشمن، قم از نخستین مکانهای روی زمین است که برای نخستین بار میزبان تجمعاتی از انسانهای نخستین بوده است. در این صورت قدمت شهر قم و حومه آن به زمان پیدایش تمدن در حدود ده هزار سال قبل میرسد. در سالهای بعد از انقلاب اسلامی، انجام کاوشهای باستانشناسی در منطقه قمرود قم درستی این گفته را تائید میکند. در حفاریهای جدید در تپه قلی درویش در نزدیکی مسجد جمکران آثاری از کورههای عصر آهن با قدمت حدود 3000 سال به دست آمده که مشخص میکند این شهر در گذشته در شرق محل فعلی بوده و بر اثر تغییر مسیر قمرود به سمت غرب کشیده شده است.
بعضی از مورخان، قم را شهری میدانند ساخته خمانی دختر بهمن. در اسنادی آمده که زمانی پیش از ساسانیان این شهر دچار تخریب و ویرانی میشود و قباد ساسانی زمانی که از جنگ با هیاطله برمیگردد، دستور میدهد دوباره شهر را آباد کنند. در زمان خسرو پرویز هم قم شهری آباد بوده و زعفران قمی شهرت داشته و یعقوبی نویسنده مشهور قرن هشتم هجری قمری، قم را شهری متعلق به دوران ساسانیان دانسته است.
در اسناد تاریخی نظیر نزهه القلوب حمدالله مستوفی نیز آمده که پیش از اسلام این شهر را به دلیل زعفران و پسته مرغوبش میشناختهاند. با وجود این شماری از دانشمندان و تاریخدانان تاکید دارند که «شهر» قم پس از ورود اسلام به ایران به وجود آمده و در زمان باستان تنها به شکل یک سکونتگاه روستایی ساده بوده است.
پس از ورود اسلام به ایران، در زمان خلافت عمر بن خطاب، قم به سرزمینهای اسلامی پیوست و پس از آن این شهر، مقصد مهاجران عرب از عراق سپس علویان و شیعیان شد که اوج بروز این گرایشهای مذهبی، استقبال مردم قم از ورود امام رضا(ع) به این شهر بود. قم از دوره اموی و عباسی بتدریج به پایتخت مذهبی شیعیان تبدیل شد و پس از وفات حضرت فاطمه معصومه(س) خواهر امام رضا(ع) و دفن ایشان در قم، این نقش شهر بتدریج گسترش یافت. مردم قم در دوران امویان و عباسیان و در زمانهای حکومت هارونالرشید، مأمون، معتصم، معتمد عباسی و حاکمان دیگر چند بار بر ضد حکومتهای وقت شورش کرده و از پرداخت مالیات سرباز زدند که در بیشتر موارد سرکوب شده و قم متحمل خسارات زیادی شد. با این حال در زمان حکومتهای آل بویه و سلجوقیان قم رو به توسعه و پیشرفت نهاد و دوباره با حمله مغولان متحمل خسارت شد که در نهایت با قدرت یافتن صفویان در ایران و رسمی شدن مذهب شیعه، شهر بتدریج توسعه یافت. در دوران افشاریه و زندیه نیز به دلیل بیتوجهی حکومتها از توسعه بازماند. حمله افغانها به ایران در پایان دوره صفویه باعث شد این شهر صحنه نبرد میان مردم و مهاجمان شده و مورد تاخت و تاز قرار گیرد.
قم، پایتخت انقلاب
پس از این تاریخ پر فراز و نشیب، پادشاهان قاجاریه توجه بیشتری به قم نشان دادند. در زمان فتحعلیشاه قاجار، شهر قم و حرم حضرت معصومه(س) بازسازی شد. همچنین نقش مهمی که علمای قم در جنبش مشروطه در همین دوره ایفا کردند باعث شد اهمیت سیاسی شهر قم در این دوره افزایش چشمگیری یابد. با وجود این دیری نپایید که در جنگ جهانی اول، دامنه جنگ به حدی گسترش یافت که حتی قم را هم دربرگرفت و نیروهای روسیه و انگلیس به بهانههای مختلف آن را اشغال کردند. پاییز سال ۱۲۹۴ شمسی، نیــروهای روسیه با هدف تصرف تهران وارد کرج شدند. به این ترتیب پایتخت مورد تهدید جدی واقع شد. نزدیک شدن نیروهای روسیه به تهران سبب مهاجرت بسیاری از طبقات مختلف مردم به قم شد.در رژیم پهلوی، قم مرکز مبارزه علیه سیاستهای حکومت پهلوی بود. به نظر بیشتر قریب به اتفاق مورخان، اولین جرقه انقلاب اسلامی ایران بهمن سال ۱۳۴۱ در قم زده شد. حضرت امام خمینی(ره) در قم به مخالفت با تصویبنامه انجمنهای ایالتی ولایتی و همین طور اصول ششگانه انقلاب شاه و ملت و لایحه کاپیتولاسیون پرداختند و این حرکت و پس از آن قیام 15 خرداد 1342 باعث شد شهر قم در کانون توجهات قرار گیرد. رژیم شاه که نسبت به گسترش روزافزون نفوذ قم در حوزه سیاست آگاهی داشت، هرچند گمان میکرد با تبعید رهبر انقلاب میتواند از اهمیت این شهر بکاهد، اما این تبعید نه فقط باعث غفلت از نقش مهم روحانیت در سیاستورزی نشد، بلکه این نفوذ چنان افزایش یافت که در فرجام، پیروزی بزرگترین انقلاب در تاریخ معاصر جهان را رقم زد.
حوزه علمیه قم، قلب تپنده جهان تشیع
اما آنچه در ادوار مختلف تاریخ باعث تاثیرگذاری روزافزون شهر قم شده، جایگاه حوزه علمیه این شهر است.
براساس برخی اسناد تاریخی، گفته شده است که از سال ۸۳ هجری قمری قم با ورود «اشعریها» دگرگون شده و مرکز علما و محدثان و راویان و فقها شده است. در نیمه دوّم قرن اوّل زمینه برای پیریزی حوزه علمیه در قم به وجود آمد. حوزه علمیه قم در سالهای بعدی رو به تکامل گذاشت. عباس فیض مینویسد: «در زمان قیام ابومسلم خراسانی قم پایگاه شیعه امامیه شد... و برای نخستین بار مکتب امامیه، توسط اعراب اشعری در قم افتتاح شد که فقه شیعه به طور رسمی در آن تدریس میشد. از این مکتب اساتید بلند آوازهای برخاستند.» پس از ورود امام رضا(ع) به شهر قم، انگیزه توسعه مذهبی این شهر و حوزه علمیه در آن دوچندان شد و به همین دلیل در قرنهای پنجم و ششم (در دوره سلجوقیان) قم، مرکزی بزرگ برای فقهای شیعه بوده و عدّهای برای تحصیل به این شهر میآمدند و مدارس دایری داشت.
شیخ عبدالجلیل رازی وضع علمی قم را در قرن ششم اینطور شرح داده است: «مدارس دینی قم، دارای وسایل کافی و علما و مدرسان و مفسران بزرگ میباشد و کتابخانههایی پر از کتب فرقههای مختلف در آن وجود دارد. مدارسی مانند سعد صلت، اثیرالملک، زینالدین، ظهیرالدین و... پررونق بودند.» حوزه علمیه قم در دوره صفویه مورد توجه همگان بخصوص دولتمردان شیعه مذهب آن زمان قرار گرفت و مدارس آن آباد و مدارس دیگر از نو بنا شد و علمای بزرگ شیعی چون ملاصدرا، ملامحسن فیض، علامه لاهیجی و شیخ بهائی در آنجا مشغول تحصیل و تدریس شدند. قم در آن عصر، دارای حوزه علمیه فعال، مدارس و طلاب بسیار بوده و علوم مختلف اسلامی تحصیل و تدریس میشد. مدرسه فیضیه یکی از آثار دوره صفویه است. در عصر قاجاریه هم علمای بزرگی در حوزه علمیه قم به تحصیل و تدریس اشتغال داشتند و در این سالها حوزه علمیه وارد مرحله تازهای از حیات خود شد.
حوزه علمیه در تمام این سالها هرچند در نوسانات مختلف ادامه حیات میداد ولی دارای تشکل و انسجامی نبود. با ورود آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری حوزه آنچنان تجدید حیات شد که او را «مؤسس حوزه علمیه قم» نامیدند. بعد از درگذشت آیتالله حائری، با ورود آیتالله بروجردی به قم حوزه دچار تحولاتی بزرگ شد. مدارس، کتابخانهها، درس و بحثها، نشریات و علوم مختلف اسلامی در سطح عمیق و گستردهای فعال شد و تعداد علمای ساکن در قم از 6000 نفر فراتر رفت. این روند با نقشآفرینی حضرت امام خمینی(ره) در حوزه علمیه قم، شتابی بیشتر به خود گرفت و موجب شد تا حوزه علمیه، اساس حرکتی اجتماعی ـ سیاسی در کشور را بگذارد. به این ترتیب پس از پیروزی انقلاب، حوزه به مرحله تازه سیاسی، اقتصادی وارد شد و گسترش چشمگیری یافت و منشا تحولات بزرگی شد که همچنان نه فقط بر ایران که در سطح منطقه تاثیرگذار است. افزون بر این، در سالهای اخیر، رونق گرفتن حضور زائران در مسجد جمکران در این شهر نیز بر اهمیت این شهر پرآوازه افزوده است.
قم، شهری استراتژیک در ایران امروز
به این ترتیب دولتمردان در دولت یازدهم در حالی به شهر قم سفر میکنند که میدانند این شهر چه جایگاه بلندی در تاریخ ایران داشته است. قم، ازجمله معدود شهرهایی است که نه فقط از نظر قدمت تاریخی، پیشینه تمدنی دیرینهای دارد، بلکه در طول تاریخ اهمیت خود را حفظ کرده و دستکم در دو اتفاق سیاسی مهم تاریخی ایران در صد سال اخیر یعنی جنبش مشروطه و انقلاب اسلامی، ایفای نقش میکرده است.
روشن است که حضور علمای بزرگ جهان تشیع و نیز مراجع تقلید در این شهر، همچنان آن را در موقعیتی قرار داده که دولتهای مختلف برای این شهر اهمیتی بالا قائل هستند؛ اهمیتی که برآمده از جایگاه اندیشههای دینی در جامعه ایرانی است.
محمود هرندی / جامجم
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد