در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در ایران منطقه سیستان به لحاظ این که در میان دو شاهراه اصلی؛ یعنی جاده ابریشم و جاده ادویه قرار گرفته بود و در این بین اقوام به همراه کاروانهای خود، افکار، تمایلات، آداب و رسوم خویش را نیز در حقیقت جابهجا میکردند و حتی از این طریق زبان فارسی به محدوده سند و هندوستان رسید، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.1
تجارت اسلامی در این منطقه در اوایل عصر خلافت شروع شد و تا آخر قرن پنجم هجری رونق بسیاری داشته است و با توجه به این که بنادر بزرگی چون بصره، گناوه و سیراف از رونقشان کاسته شد، این فرصت طلایی در اختیار مراکز تجاری و انبارهای مناطق جنوبی و مناطق جنوب شرقی آسیا قرار گرفت تا بتوانند دروازههای ورودی و خروجی کالا در تجارت منطقه باشند. واردات از هندوستان عبارت بود از روسری و لباس کتانی، انواع دستمال، کنف، ابریشم، نخود، گندم، جو و ارزن. صادرات به آنجا شامل برده، تجهیزات و لباسهای زرهی و نیز سلاح بود.2 مسیر جغرافیایی ورود اسلام به جنوب شرقی آسیا از شبه قاره هند در کرانه رود سند و نیز ناحیه شمال هند بوده که قلمرو حکومت مسلمانان افغان و ترک به شمار میآمد و از آسیای مرکزی به سمت شمال هند امتداد داشته است.3
با عنایت به مطالب ذکر شده، ورود صلحآمیز بازرگانان و ترددهای تجاری سبب شد درباره ورود اسلام به کشورهای حوزه جنوب شرقی آسیا نتوان بصراحت تاریخ دقیقی ارائه کرد. آسیای جنوب شرقی خاستگاه ظهور اسلام نبوده است و از منطقه عربستان نیز فرسنگها فاصله دارد؛ این معنی که گسترش اسلام همزمان با ظهور آن و انتشارش در دیگر مناطق نبوده و الزاما عملیات نظامی و پیشروی قهرآمیز در کار نبوده است. جهاد برای فتح سرزمین سند در دوره خلیفه دوم یعنی عمربن خطاب آغاز و در دوره بنیامیه نیز توسط محمد بن قاسم ثقفی (98 هجری قمری) فتح شد. در دوره عمربن عبدالعزیز، حاکمان محلی اطراف سند به اسلام دعوت شدند و با مسلمان شدن آنان مردم این مناطق نیز به اسلام روی آوردند. در عهد منصور عباسی نیز فتوحات اسلامی تا سرزمین کشمیر گسترش یافت و این منطقه نیز به قلمرو سرزمینهای اسلامی پیوست.4
با وجود این، همان طور که در سطرهای بالا عنوان شد بازرگانان وظیفه اصلی را در نشر این آیین الهی بر عهده داشتند و اسلام را در منطقه وارد کردند، گسترش دادند و سپس آن را تثبیت کردند تا جایی که امروزه کشورهایی مانند اندونزی، فیلیپین، مالزی و... از کانونهای اصلی و مراکز مهم اسلامی در دنیا به حساب میآیند. البته شایان ذکر است اهمیت راهها و جغرافیای این مناطق نهتنها در میان بازرگانان مسلمان وجود داشت بلکه سایر ادیان نیز به گواهی تاریخ در حد امکان از این مناطق برای گسترش آیین و مذهب خود بهره میبردند به طور مثال مارکوپولو جهانگرد شهیر قرن ایتالیایی هفتم هنگام سفر به این مناطق به اهمیت راههای جنوبی ایران اشاره کرده و از این راهها برای بازرگانی و تبلیغ آیین مسیحیت در نواحی شرقی دور سود برده است.5
امروزه در منطقه جنوب شرقی آسیا فرقه شافعی طرفداران گستردهای دارد و حتی برخی بر این باورند که شهر آچه در اندونزی که در حال حاضر مسلمانان شافعی مذهب در آن سکونت دارند، محل ورود اسلام به منطقه بوده که توسط تجار و عرفای ایرانی از مسیر گجرات هند انجام گرفته است، اولین شخصی که جامعه اسلامی را در این شهر بنا کرد یک مبلغ عرب به نام عبدالله عارف و شاگردش برهانالدین بود که وی را در امر تبلیغ کمک میکرد.6 مطالب ذکر شده سبب میشود پیشفرضهایی درخصوص طرق مختلف این پیشروی از سوی تجار اعلام شود:
1 ـ گسترش اسلام از طریق مذاهب و مکاتب صوفیانه
2 ـ از طریق عامل خارجی (تجار و بازرگانان)
3 ـ بررسی عامل شیعه در خاستگاه خارجی ورود اسلام به آسیای جنوب شرقی
گسترش اسلام از طریق مذاهب و مکاتب صوفیانه:
اسلام در دورهای وارد آسیای جنوب شرقی شد که هندوئیسم و بودیسم بر بخشهای وسیعی از این منطقه حاکم بوده و مسلمانان با درک ویژگیهای مشترکی که بین معناگرایی موجود در تصوف اسلامی و هندوبودیسم وجود داشته، مسیر برقراری ارتباط و همچنین معرفی و تبلیغ اسلام را آسان کردند. این صوفیان که پیشهشان عمدتا تجارت بود همراه با کشتیهای تجاری به سرزمینهای دور دست سفر میکردند و آنچه را دین و مرامشان بود در آن نواحی گسترش میدادند.
از عامل خارجی (تجار و بازرگانان) در این باب در این مقاله به تفصیل توضیح داده شد، اما چند نکته در این خصوص ضروری است: اولا اینکه مدخل و مسیر فعالیتهای تجاری در منطقه جنوب شرقی آسیا یکی نبوده بلکه شامل بنادر مختلفی میشده است.
ثانیا ادله و شواهدی مبنی بر اینکه این کار توسط گروه خاصی با گرایشهای خاصی صورت گرفته باشد وجود ندارد، اما آنچه به وضوح میتوان در مورد آن صحبت کرد این که مسلمانان قطعا در این مناطق حضوری پررنگ داشتهاند.
بررسی عامل شیعه در خاستگاه خارجی ورود اسلام به آسیای جنوب شرقی؛ طی نیمه دوم قرن اول تا نیمه دوم قرن چهارم هجری و در زمان خلافت بنیامیه و بنی عباس فرزندان و نوادگان علی بن ابیطالب به دلیل مخالفت با سیاستها و دیدگاههای حاکمان وقت یا با هدف فرار از اعمال فشارها و تهدیدها خود را ناچار به مهاجرت به سرزمینهای دیگر میدیدند. از اولین مهاجران سادات به منطقه جنوب شرق آسیا عیسی المهاجر و خاندان او بودند که طی سالهای 241 الی 261 این مهاجرت و سفر به طول انجامید. وی در شهر بصره که در آن روزگار مرکز علمی و تجاری و همچنین حضور جریانهای عرفانی و صوفیانه بود متولد شد. وی که از تجار و علمای سرشناس بصره بود در فضای سیاسی بسته حکومت عباسی مجبور به مهاجرت شد و از بصره به حضرموت رفته و تاپایان عمر در آن منطقه ماند. مهاجرت نوادگان احمد مهاجر به دیگر سرزمینها از جمله هند و آسیای جنوب شرقی مربوط میشود به فرزندان عبدالله. وی سه فرزند داشت به نامهای اسماعیل، جدید و علوی که سلسله علویون آسیای جنوب شرقی را تشکیل دادند. به نظر میرسد عمدهترین دلیل و انگیزه مهاجرت نوادگان احمد مهاجر به دیگر سرزمینها، تبلیغ و تجارت است؛ چراکه به دلیل اقبال مردم حضرموت و جایگاه آنان در این منطقه اجباری که کوچ کردن به سایر مناطق بوده برایشان وجود نداشته است.7
در پایان باید به این نکته اشاره کرد که اسلام مانند سایر ادیان تنها داعیه منطقهای نداشته بلکه به گسترش آیین خود در کل جهان میاندیشیده است ولی راههای این مهم با توجه به جغرافیا، فرهنگ و رسوم و مردم مناطق مختلف متفاوت بوده است. بیشک آنچه نشر اسلام در جنوب شرق آسیا مینامیم اگرچه از طریق تجارت طولانیتر شد، اما شاید ریشه و ماندگاری آن بسیار بیشتر از فتوحات قهرآمیز مسلمانان در اروپا بود همانگونه که امروزه کشورهای این منطقه از کانونهای اصلی اسلام باوری هستند.
پانوشتها:
1 ـ تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، اشپولر، جلد 1، ص462
2 ـ نقش اقتصادی سیستان در قرون نخستین اسلامی، شهربانو دلبری، فصلنامه تخصصی فقه و تاریخ تمدن، سال ششم، شماره بیست و یکم، پاییز 1388
3 ـ گسترش اسلام در جنوب شرق آسیا، جولیس پونگ
4 ـ منبع پیشین
5 ـ نقش اقتصادی سیستان در قرون نخستین اسلامی، شهربانو دلبری
6 ـ دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله آسیا، شماره 214
7 ـ دائرهالمعارف فارسی، زیر نظر غلامحسین مصاحب، مدخل الامام المهاجر، سیدمحمدضیا شهاب و علوی
صدیقه بالی لاشک / کارشناس تاریخ
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: