هر ساله انبوهی از بازیهای مختلف ویژه کنسول، رایانه یا گوشی همراه به بازار میآید. در این میان برخی بازیها بسیار مورد استقبال مخاطبان قرار میگیرد. با اینکه عواملی نظیر تبلیغ چهره به چهره تاثیر زیادی در موفقیت این بازیها دارد، اما تقریبا همه بازیهای موفق، دارای خصوصیات مشترک هستند. این ویژگیها بر پایه نیازها و ویژگیهای ذهن انسان شکل گرفتهاند. طراحان بازیهای رایانهای با اطلاع از این خصوصیات، ساختار بازیهای خود را طراحی میکنند. اطلاع از این موارد میتواند بخش بزرگی از موفقیت یک بازی رایانهای را رقم بزند. بیایید به بررسی این ویژگیها بپردازیم.
1. داستان
حتی انسانهای اولیه نیز علاقه زیادی به قصه و قصهگویی داشتند. در واقع داستانگویی بخشی مشترک در همه فرهنگهای بشری از دیرباز تاکنون بوده است. با اینکه داستان برخی بازیهای رایانهای به هیچوجه جذاب نیست، اما شکی نیست که وجود یک داستان و سناریوی خوب، یکی از اصلیترین عوامل انگیزش بخش کاربران برای انجام و ادامه یک بازی خواهد بود. اشتیاق برای دانستن اینکه بعدا چه اتفاقی میافتد، همیشه یکی از اصلیترین دلایل جذب مخاطب در فیلمها و سریالهای تلویزیونی بوده و بازیهای رایانهای نیز از این قاعده مستثنا نیست.
برای نمونه ساختار اپیزودی بازی باران سنگین (Heavy Rain) یکی از اصلیترین دلایل جذب مخاطب آن است. خلاصه اینکه داشتن سناریوی مشخص برای ادامه بازی میتواند عاملی مهم در جذب کاربر باشد.با اینکه داستان یک فیلم تنها حدود دو ساعت به درازا میانجامد، فهمیدن داستان یک بازی ممکن است ساعتها طول بکشد و به همین دلیل است که بسیاری از کاربران این بازیها معتادگونه پای این بازیها مینشینند.
2. فهرست کارهایی که باید انجام شود
یکی از ویژگیهای دیگر علاقهمندان بازیهای رایانهای، اشتیاق آنها برای انجام ماموریتهای مشخص شده در بازی است. وقتی در ابتدای بازی فهرستی از ماموریتها در اختیار کاربر قرار میگیرد، آنها توانی دوچندان مییابند تا ماموریتهای تعیین شده را با موفقیت به انجام برسانند.
این مساله ریشه در ذهن آدمی دارد. هر گاه انسان یکی از کارهای تعیین شده (خرید روزانه، کارهای اداری یا ماموریتهای معین شده در بازی) را به انجام میرساند، حس لذتی به او دست میدهد و برای ادامه مسیر و انجام موارد دیگر مشتاقتر میشود.
در برخی بازیها، امکان ذخیره بازی تنها وقتی فراهم است که کاربر فهرست ماموریتهای آن مرحله را به انجام رسانده باشد. بازی Mass Effect2 را باید نمونهای بارز از این بازیها دانست. در این بازی نه تنها تعدادی اهداف اولیه و ثانویه برای کاربر تعیین میشود، بلکه انبوهی از تکالیف دیگر برای او وجود دارد.
در واقع در این بازی، هر قدر تکالیف معین شده را به انجام برسانید، باز هم کارهای دیگری وجود دارد و همین ویژگی ساعتها موجب نشاندن بسیاری از کاربران پای کنسول بازی خواهد شد.
3. لذت کشف
انسانها از گذشته تاکنون همیشه شیفته کاوش و اکتشاف سرزمینها و مناطق ناشناخته و دوردست بودند. همین اشتیاق، بسیاری را به بلندترین کوهها و اعماق اقیانوسها و حتی کره ماه کشانده است. بسیاری از طراحان بازیهای رایانهای از این اشتیاق غریزی انسان در طراحی داستان بازیهای خود استفاده میکنند.
فرض کنید پس از چند ساعت بازی و تلاش به مرحلهای میرسید که یک نقشه گنج برایتان پدیدار میشود. در این صورت آیا واقعا میتوانید دست از بازی بکشید و سراغ کارهای دیگر بروید؟ در برخی بازیها، داستان بازی، مستقیم سراغ حس کاوشگری انسان برای سرزمینهای جدید میرود. برای نمونه در بازیهایی نظیر GTA ممکن است جزیرهای ناشناخته برایتان پدیدار شود.
حس داشتن یک خودروی جدید در بازی فورزا (Forza) یا یک معمای جدید در بازی پروفسور لایتون (Professor Layton) همگی برای تحریک این حس کاوشگری انسان طراحی شده و به همین دلیل میتواند مخاطب را بشدت به بازی جذب کند.
جالب اینجاست که سالها پیش که خبری از گرافیک سه بعدی و رنگی نبود و کاربران کنسولهایی نظیر آتاری با بازیهای دو بعدی روبهرو بودند، مرحله بعدی هر بازی تنها اندکی سریعتر از مرحله فعلی بود و همین اشتیاق ورود به مرحله بعدی، کاربر را تشنه ادامه بازی میکرد.
4. لذت فرار
گاهی اوقات برخی افراد برای فرار از دشواریهای زندگی واقعی به بازیهای رایانهای روی میآورند. برخی بازیهای رایانهای میتوانند بخوبی این نیاز را برآورده کنند. برای نمونه وقتی فردی زیر بار بدهیها یا مسئولیتهای تمام ناشدنی قرار دارد، با انجام بازیهایی که در آن بهعنوان نقش اول به کشتن تبهکاران میپردازد، احساس آرامش موقت میکند. در بازیهایی که برای تامین این نیاز آدمی طراحی شده، معمولا فرد (بر خلاف زندگی روزمره) اختیارات گستردهای دارد و از قدرت زیادی برخوردار است.
هر چند این رویه در دراز مدت میتواند برای فرد خطرساز باشد، اما در هر صورت بسیاری از بازیهای رایانهای حول همین ایجاد دنیای مجازی و لذتبخش برای مخاطب طراحی میشوند.
5 . لذت رویارویی با چالش
افرادی که سراغ بازیهای رایانهای میروند، معمولا حاضر نیستند خیلی زود صحنه را ترک کنند، مگر اینکه چالش موجود در بازی بیش از حد دشوار باشد. در واقع بسیاری از این کاربران آن قدر به بازی ادامه میدهند تا سرانجام پیروز شوند. کسانی که بازی Trial HD را انجام دادهاند، این موضوع را خیلی خوب درک میکنند.
جالب اینجاست که بسیاری از کاربران بازی Trail HD بارها شکست میخورند، اما همچنان به بازی ادامه میدهند زیرا تا وقتی پیروز نشدهاند، احساس آرام و قرار نمیکنند.
انسان از شکست در حل یک مساله و کار دشوار احساس خوبی نمییابد و به همین دلیل در بازیهای رایانهای، بسیاری از افراد براحتی حاضر به ترک میدان نیستند و همچنان به بازی ادامه میدهند. در حقیقت خود رویارویی با چالش نیست که برای کاربر بازی لذتبخش است، بلکه حس موفقیت پس از انجام آن، موجب ادامه مسیر در بازی میشود.
6 . جستجو برای دستیابی به قدرت بیشتر
اصلیترین موردی را که طراحان بازیها روی آن دست میگذارند، میتوان همین ویژگی و عطش انسان برای دستیابی به قدرت بیشتر دانست. گاهی دستیابی به قدرت بیشتر نیازمند ساعتها و روزها بازی است و به همین دلیل بسیاری از افراد ساعتها به انجام این بازیها میپردازند.
شاید شنیده باشید شمار افراد معتاد اینترنت در کرهجنوبی از کشورهای دیگر بمراتب بیشتر است. دلیل آن، این در میان نوجوانان این کشور بازیهایی نظیر ماریوکارت (Mario Kart) که انجام آن سه روز طول میکشد، بسیار محبوب است. در این بازیها هر بار با صعود به مرحلهای بالاتر، شخصیت بازی قویتر میشود و به این ترتیب اشتیاق کاربر برای بازی افزایش مییابد. (ضمیمه کلیک)
صالح سپهریفر
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد