به بهانه سالروز تولد فوزیه مجد

پژوهش ‌موسیقی ‌در گذر ‌زمان

ششم تیرماه، سالروز تولد فوزیه مجد است؛ آهنگساز و پژوهشگری که در مراکز آکادمیک اروپا دوران تحصیل خود را گذرانده است. از اواخر دهه 40 و پس از بازگشت به ایران، مهم‌ترین آثار موسیقی ایرانی را در دو حوزه موسیقی ردیفی و موسیقی نواحی گردآوری کرد و مقالات متعددی در این زمینه نگاشت. ردیف‌های سعید هرمزی، یوسف فروتن، عبدالله دوامی، نورعلی برومند و آثاری از موسیقی خراسان نظیر مختار زنبیل‌باف، حمرا گل‌افروز، حسین یگانه، الیاقلی یگانه، نظرمحمد سلیمانی و موسیقی‌های بلوچستان، هرمزگان و بوشهر و به نوعی شماری از مهم‌ترین گنجینه‌های موسیقی ایران از نسلی که به پایان رسیدند ، دستاورد این بانوی فرهیخته و هنرمند است.
کد خبر: ۱۸۴۲۱۰

واژه‌ نامتعین و گسترده‌ای به نام پژوهش در حوزه موسیقی همانند دیگر شاخه‌ها و عرصه‌های علم و فرهنگ، به شکل نوین خود بسیار نوپاست. اتنوموزیکولوژی و موزیکولوژی به عنوان رشته‌های تحقیقاتی موسیقی که به صورت آکادمیک و تخصصی به کار تحقیق و پژوهش می‌پردازند، حتی در اروپا نیز نوپا محسوب می‌شوند. سابقه اتنوموزیکولوژی در اروپا حدود 150 سال است. این شاخه از علوم انسانی از دهه 40 و پس از کنفرانس موسیقی تهران و حضور موسیقی‌شناسانی چون نلی کارن و تران وانکه در ایران مطرح شد و از اوایل دهه 50 نیز پس از بازگشت دکتر محمدتقی مسعودیه شکل جدی‌تر گرفت و دانشجویان در حد 2 واحد درسی با بخش اندک و حتی منسوخ‌شده این علم آشنا شدند!

تاریخ و پژوهش موسیقی

به لحاظ تطابق تاریخی و تقسیم‌بندی دوران‌های تاریخی در ارتباط با پژوهش موسیقی، از نظر اسناد، مدارک و سوابق می‌توان 4 یا 5 دوره تاریخی را در نظر گرفت. دوران قبل از اسلام که همانند اسناد موسیقی، اسناد پژوهشی موسیقی هم وجود ندارد. این دوران، دوره گنگ و مبهم پژوهش موسیقی و حتی خود موسیقی است. دوره دوم بعد از اسلام و بخصوص از قرن 3 و 4 آغاز شده و تا قرون 8 و 9 ادامه دارد، در این دوران که دوران شکوفایی علم و فرهنگ است کتب و رسالات متعددی در حوزه‌های مختلف و از جمله موسیقی نگاشته شده است.

در این دوره نه‌تنها اسناد پژوهشی قابل تاملی وجود دارد، بلکه همین موضوع، زمینه را برای پژوهش‌های موسیقایی دوره‌های بعد و معاصر فراهم کرده است.دوره سوم که تقریبا از زمان صفویه آغاز شده و تا اواخر قاجار ادامه می‌یابد، به نوعی قابل قیاس با دوران قبل از اسلام است. این مقایسه البته از جنبه عدم اسناد و مدارک پژوهشی است؛ چرا که در دوران قبل از اسلام هم موسیقی و هم اسناد موجود بوده که به دلایل متعدد، چیزی از آنها باقی نمانده است؛ اما دوره سوم یعنی تا زمان انقلاب مشروطه، اساسا فاقد مدارک موسیقایی چندانی است.

دوره چهارم با انقلاب مشروطه آغاز می‌شود و تاکنون ادامه دارد. البته می‌توان دوران پنجمی را در نظر گرفت که محدوده زمانی پس از انقلاب اسلامی 57 را شامل می‌شود.

پس از انقلاب مشروطه و ارتباط گسترده فرهنگ ایرانی با غرب، عرصه‌های گوناگون از این تداخل فرهنگی بی‌نصیب نماندند. این مساله در موسیقی و در نتیجه در پژوهش‌های موسیقیایی نیز نمایان شد.از این زمان گرایش‌ها و شیوه‌های متعددی در پژوهش‌های موسیقی ایران نمود یافت.

1- پژوهش‌های اولیه: این دسته از پژوهش‌ها که چندان جنبه پژوهشی هم ندارند، مبتنی بر آوانگاری و نت‌نگاری موسیقی هستند.

مهدی‌قلی هدایت، وزیری، صبا و موسی معروفی از جمله کسانی هستند که به آوانگاری ردیف موسیقی اقدام کردند و هدف آنها بیشتر آموزشی بود؛ اما از آنجا که در بخشی از تحقیقات موسیقی،‌ نت‌نگاری جنبه کاربردی دارد و همچنین این نت‌نوشت‌ها در تحقیقات به کار می‌رود، این طیف را در شمار اولین‌ها محسوب کردیم.

در کنار این دسته، گروه دیگری به آوانگاری موسیقی اقوام ایرانی پرداخته‌اند. شاید اولین کسی که به این مساله آن هم بیشتر با نگاه آهنگسازی اقدام کرد، ابوالحسن صبا بود که شروع به جمع‌آوری و آوانویسی قطعاتی از موسیقی گیلان کرد. از دهه 20 گروهی به سرپرستی لطف‌الله مبشری و موسیقیدانی چون ثمین باغچه‌بان، روبیک گریگوریان و حسین ناصحی به این کار مبادرت کردند.

2-‌ پژوهش‌های تاریخی: با شکل‌گیری مراکز رسمی نظیر اداره موسیقی کشور، رادیو، هنرستان و ... زمینه گسترش و ساماندهی بخش‌های مختلف موسیقی فراهم آمد.

در همین زمان‌ها (از اوایل قرن گذشته)‌ و همزمان با موج غربزدگی، موج ایرانی‌خواهی و ایران باستان‌‌طلبی نیز تقویت شده بود.

توجه به تاریخ و فرهنگ گذشتگان بر‌آیند این نگاه‌ها بود. روح‌الله خالقی از جمله اولین کسانی است که به نگارش تاریخ موسیقی به شیوه خاص خود (کتاب سرگذشت موسیقی)‌ روی می‌آورد.

دکتر برکشلی نیز نگاهی تاریخی به موسیقی داشت و با حمایت او کسانی چون مرحوم تقی بینش به تصحیح رسالات کهن روی آوردند. این دسته نیز اگرچه پژوهشگر به معنای تخصصی کلمه نیستند، اما با توجه به دوره تاریخی، زمینه‌های پژوهشی دارند.

3- موسیقی‌شناسی رسمی: از دهه 40 زمینه مباحث موسیقی‌شناسی در ایران پدید آمد. علاوه بر کنفرانس تهران، کسانی مانند زاون‌ هاکوپیان (سردبیر مجله موسیقی)‌ در مقام موسیقی‌شناس مطرح بودند. هرمز فرهت نیز به عنوان اولین ایرانی که در آمریکا و نزد موسیقی‌شناس برجسته‌ای چون ماتل هود موسیقی‌شناسی خوانده بود، تحقیقات خود را در موسیقی ایران آغاز کرد.

از اواخر دهه 40 و اوایل 50 دو جریان مشخص در زمینه پژوهش به وجود‌ آمد که هنوز نیز ادامه دارد. جریان اول به آغاز فعالیت‌های تحقیقاتی فوزیه مجد اختصاص دارد.مجد که پیانیست و آهنگساز بود بنا به شرایط کاری خود در معرض گردآوری و تحقیقات موسیقی قرار گرفت.حاصل این فعالیت‌ها، ثبت و ضبط و گردآوری شماری از مهم‌ترین منابع صوتی موسیقی بوده است.ضمن آن که نگاه وی بیشتر مبتنی بر آموزه‌های عرفانی، تا حدودی دیدگاه‌های فلسفی شخصی و آموزه‌های مبتنی بر سنت‌های موجود در موسیقی مشرق‌زمین بود.

در واقع این رویکرد، یک موسیقیدان متخصص و دانش‌آموخته در غرب را به مفاهیم و اندیشه‌ها و ذهنیت شرقی پیوند می‌دهد.جریان دوم از سوی دکتر محمدتقی مسعودیه دنبال شد.مسعودیه که از دانشگاه برلین در رشته اتنوموزیکولوژی فارغ‌التحصیل شده بود، بیشتر با نگاه طبیعت‌گرایانه به موسیقی (موسیقی پدیده‌ای طبیعی است)‌ و کاملا مبتنی بر آموزه‌های آکادمیک غربی ، موسیقی‌شناسی را دنبال کرد. حوزه کاری او کاملا تخصصی در زمینه موسیقی‌شناسی و پژوهش است.تفاوت این دو جریان بیشتر به این اصل برمی‌گردد که جریان اول به اندیشه‌ها و مفاهیم درونی موسیقی مورد تحقیق وفادار است و به دلیل موسیقیدان بودن در معرض احساسی و تاثیرپذیری از این موسیقی‌ها قرار می‌گیرد و جریان دوم کاملا برخوردی متدولوژیک و علمی مبتنی بر آموزه‌های آکادمیک غربی در علم اتنوموزیکولوژی دارد.

امروز نماینده جریان اول را در محمدرضا درویشی و نگاه دوم را در شاگردان مسعودیه و تالیان نظیر هومان اسعدی و ساسان فاطمی می‌توان یافت، با این تفاوت که اینها به مبانی جدیدتر نیز دسترسی و آگاهی دارند.

جواد بشارتی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها