البرز؛ روایت سفر و زندگی

۵ مهرماه، روز جهانی گردشگری، فرصتی است برای بازخوانی پیوند انسان با زمین، فرهنگ و تاریخ؛ فرصتی برای تأمل در این که سفر فراتر از جابجایی فیزیکی و راهی است برای کشف خویشتن و جهان. در استان البرز، از دامنه‌های برف‌گیر طالقان تا کوچه‌های قدیمی کرج که هنوز طعم زندگی دیروز را در آجر‌ها و سنگ‌فرش‌هایش حفظ کرده‌اند؛ هر مسیر، پیچ جاده و هر خانه تاریخی، داستانی از پیوند انسان با طبیعت و فرهنگ را روایت می‌کند و گردشگر را دعوت می‌کند تا همراه این روایت باشد.
۵ مهرماه، روز جهانی گردشگری، فرصتی است برای بازخوانی پیوند انسان با زمین، فرهنگ و تاریخ؛ فرصتی برای تأمل در این که سفر فراتر از جابجایی فیزیکی و راهی است برای کشف خویشتن و جهان. در استان البرز، از دامنه‌های برف‌گیر طالقان تا کوچه‌های قدیمی کرج که هنوز طعم زندگی دیروز را در آجر‌ها و سنگ‌فرش‌هایش حفظ کرده‌اند؛ هر مسیر، پیچ جاده و هر خانه تاریخی، داستانی از پیوند انسان با طبیعت و فرهنگ را روایت می‌کند و گردشگر را دعوت می‌کند تا همراه این روایت باشد.
کد خبر: ۱۵۱۹۹۴۰
البرز؛ روایت سفر و زندگی

نادر زینالی؛ سرپرست اداره‌کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به بهانه فرارسیدن روز جهانی گردشگری در یادداشتی نوشت: روز جهانی گردشگری، هر سال بهانه‌ای‌ست برای بازخوانی مفهوم سفر در زندگی انسان معاصر؛ فرصتی برای بازاندیشی در اینکه چرا هنوز با وجود زندگی پرسرعت امروزی، «رفتن» و «دیدن» برای ما معنایی جادویی دارد. گردشگری در جهان امروز دیگر صرفا تفریح نیست؛ شکلی از زیستن است، راهی برای درک دیگری، برای بازشناسی خویش در آیینه‌ جهان.

در جهانی که مرزها گاه سخت‌تر و ذهن‌ها بسته‌تر می‌شوند، گردشگری هنر گشودن درهاست؛ فرصتی برای دیدار، گفت‌وگو، شنیدن صدای زمین و آدمی و در این میان؛ البرز با تمام تنوع و پویایی‌اش همچون تصویری فشرده از ایران است؛ کوچک در جغرافیا، بزرگ در معنا.

شعار امسال سازمان جهانی گردشگری، «توانمندسازی از مسیر نوآوری و گردشگری» است. این شعار برای البرز توصیفی دقیق از زیست این سرزمین است؛ استانی که از دل کوه و دشت برآمده، از تلاقی فرهنگ‌ها و قومیت‌ها شکل گرفته و در همین پیوندها معنا یافته است.

البرز را باید از بالا دید؛ از جایی که رشته‌کوه‌های سفیدپوش، مثل دستانی باز، شهرها و روستاها را در آغوش گرفته‌اند. در یک سوی آن طالقان آرام با رودخانه‌های زمزمه‌گر و خانه‌هایی که هنوز بوی چوب و دود می‌دهند. در سوی دیگر، کرج پرشتاب و صنعتی که هر روز در حال زایش دوباره است و میان این دو، نوار سبزی از باغ‌ها و جاده‌ها که در هر پیچ آن می‌توان ردی از تاریخ و طبیعت را هم‌زمان دید.

البرز از آن دسته سرزمین‌هایی است که در نگاه اول شاید کوچک به نظر برسد اما هر بار که در مسیرهایش قدم می‌گذاری، لایه‌ای تازه از زندگی پیش چشمت گشوده می‌شود؛ روستاهای بکر، چشمه‌هایی که هنوز زلال‌اند، بقعه‌هایی که خاطره‌ مردمان کهن را در خود نگه داشته‌اند و کاروانسراهایی که روزگاری محل گذر کاروان‌های جاده ابریشم بوده‌اند.

در شهرستانک، باد از دل درختان کهنسال می‌گذرد و صدای تاریخ را در گوش آدمی زمزمه می‌کند. در برغان، آب قنات‌ها با آوایی نرم میان کوچه‌های کاهگلی می‌دود و در کرج قدیم، پل شاه‌عباسی هنوز قامت استوارش را حفظ کرده؛ پلی که بر شانه‌ سنگی زمان بنا شده و شاهد هزاران عبور و توقف بوده است. این سرزمین، به تعبیر من، «دروازه‌ تجربه» است. دروازه‌ فهم ایران.

میراث، حافظه‌ زنده‌ زمان

وقتی از میراث فرهنگی سخن می‌گوییم، در واقع از حافظه‌ جمعی انسان‌ها حرف می‌زنیم؛ از ریشه‌هایی که هویت ما را نگه می‌دارند. البرز، با همه‌ جوانی‌اش در تقسیمات کشوری، از کهن‌ترین لایه‌های تمدنی ایران برخوردار است. از محوطه‌های باستانی ازبکی در نظرآباد تا کاروانسرای شاه‌عباسی کرج، از قلعه‌ طالقان تا امامزاده‌های تاریخی، این استان روایتگر حضور انسان در مسیر تاریخ است.

در سال‌های اخیر، تلاش ما در اداره‌کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی البرز بر این بوده است که میراث را از حالت موزه‌ای و منفعل خارج و آن را به بخش زنده‌ای از حیات اجتماعی بدل کنیم. مرمت، اگر صرفاً فنی باشد، نیمی از کار است؛ نیم دیگرش، بازگرداندن مردم به صحنه است. میراث تا زمانی زنده است که مردم با آن زندگی کنند، با آن عکس بگیرند، در کنار آن جشن بگیرند و در سایه‌اش بیاسایند.

در پروژه‌های اخیر، ما به دنبال پیوند میراث با گردشگری هستیم؛ اینکه هر بنای تاریخی، خود به مقصدی فرهنگی تبدیل شود. تپه‌های رنگی اشتهارد، خانه‌های قدیمی کرج و محوطه‌های باستانی نظرآباد، نه فقط مکان‌هایی برای بازدید، بلکه فرصت‌هایی برای گفت‌وگو میان گذشته و امروزند.

گردشگری به مثابه زندگی

گردشگری در البرز، شیوه‌ای از زندگی است. استانی که در کمتر از یک ساعت از هیاهوی پایتخت به دامان طبیعت می‌رسد، جایی که سفر نه تجمل که تجربه است. از صبح جمعه‌هایی که خانواده‌ها در جاده چالوس به دنبال هوایی تازه می‌روند، تا گردشگران خارجی که برای دیدن طبیعت کوهستانی طالقان یا تجربه‌ اقامت در بوم‌خانه‌های آسارا می‌آیند، همه در یک مسیر مشترک‌اند؛ یافتن لحظه‌ای آرامش.

البرز، این سرزمین میان کوه و دشت در ذات خود حامل پیام توازن است؛ توازنی میان رشد و حفظ، میان سنت و نوآوری، میان محلی بودن و جهانی شدن. آینده‌ گردشگری در البرز، آینده‌ای است که در آن انسان دوباره به مرکز بازمی‌گردد؛ انسانی که سفر را نه برای فرار از زندگی که برای درک عمیق‌تر آن انتخاب می‌کند.

در پایان، روز جهانی گردشگری را به همه‌ فعالان این عرصه تبریک می‌گویم؛ به راهنمایان صبور، بوم‌گردان، هنرمندان صنایع‌دستی، سرمایه‌گذاران جسور و مردمان مهمان‌نواز البرز. شما راویان زندگی هستید، کسانی که با کار و عشق خود این سرزمین را در نقشه‌ دل‌ها زنده نگه می‌دارند.

این تجربه‌ انسانی، همان چیزی است که ما آن را «گردشگری جامعه‌محور» می‌نامیم. در سال‌های اخیر، البرز شاهد رشد اقامتگاه‌های بوم‌گردی، خانه‌های سنتی و مسیرهای طبیعت‌گردی بوده است؛ جایی که زنان و مردان محلی بازیگر اصلی توسعه‌اند.

در روستاهای ساوجبلاغ، زنان با دست‌های خود فرش و گلیم می‌بافند و در کنار آن، میزبان گردشگران‌اند. در طالقان، جوانان با سرمایه‌های اندک اما با امید فراوان، کافه‌های روستایی و کارگاه‌های صنایع‌دستی راه انداخته‌اند. این حرکت‌ها، کوچک اما پرمعنا هستند؛ چون در دل خود استقلال و عزت را حمل می‌کنند.

صنایع‌دستی؛ زبان رنگ و ریشه

اگر گردشگری، زبان گفت‌وگوی ملت‌هاست، صنایع‌دستی، گویش لطیف فرهنگ‌هاست. البرز در این زمینه، گنجینه‌ای کم‌نظیر دارد: سفال ساوجبلاغ، گلیم‌های طالقان، چرم و معرق کرج و ده‌ها هنر دستی دیگر که در گوشه و کنار استان جریان دارد.

این دست‌ساخته‌ها قطعه‌هایی از روح مردم‌اند. هر نقش و رنگ، قصه‌ای از یک زندگی است. وقتی دختری در روستای نسا، با انگشتانش گلیم می‌بافد در واقع جهان را به ریتم زندگی خود درمی‌آورد.

در اداره‌کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی البرز، ما بر آن بوده‌ایم تا این هنرها را حفظ و به یک جریان اقتصادی پایدار تبدیل کنیم. با برگزاری نمایشگاه‌ها، حمایت از بازارچه‌های دائمی و حضور در رویدادهای ملی و بین‌المللی، می‌کوشیم صنایع‌دستی البرز را به جایگاه شایسته‌اش برسانیم. هر گردشگر که سوغات البرز را با خود می‌برد در واقع بخشی از هویت این سرزمین را به دیگران معرفی می‌کند.

نگاه به آینده؛ گردشگری هوشمند، پایداری سبز

در جهان امروز، گردشگری هوشمند یکی از ابزارهای کلیدی توسعه است. البرز با نزدیکی به پایتخت، زیرساخت‌های ارتباطی مناسب و نیروی انسانی جوان، می‌تواند پیشرو در این عرصه باشد. در برنامه‌های پیش‌رو، تمرکز ما بر توسعه‌ پلتفرم‌های دیجیتال گردشگری، ثبت جاذبه‌ها در نقشه‌های هوشمند، طراحی تورهای مجازی و آموزش مهارت‌های دیجیتال به فعالان محلی است. هدف این است که البرز در فضای مجازی نیز مقصدی قابل‌دسترسی و جذاب باشد.

اما فناوری، بدون توجه به محیط زیست، راه به جایی نمی‌برد. پایداری، اصل بنیادین گردشگری در البرز است. هر پروژه‌ای باید با ظرفیت زیست‌محیطی منطقه سازگار باشد. کوهستان‌های البرز و جنگل‌های پیرامونی ذخایر تنفسی کشورند و هر بی‌توجهی خسارتی جبران‌ناپذیر خواهد بود. در این مسیر، همکاری جوامع محلی، سازمان‌های مردم‌نهاد و دستگاه‌های اجرایی ضروری است. ما باید به نقطه‌ای برسیم که مردم خود حافظ طبیعت باشند؛ نه از سر اجبار بلکه از سر عشق به زمین.

البرز؛ استان همزیستی

آنچه البرز را از بسیاری از استان‌های دیگر متمایز می‌کند، تنوع فرهنگی و قومی آن است. اقوام گوناگون، از ترک و کرد و لر تا گیلک و مازنی و فارس، در کنار هم زندگی می‌کنند و این همزیستی ثروتی فرهنگی‌ست. در کوچه‌های کرج، می‌توان لهجه‌های مختلف را شنید؛ در بازارچه‌های محلی، طعم‌های گوناگون را چشید؛ و در جشنواره‌های بومی، رنگ‌های متفاوت را دید. این چندگانگی فرصتی است برای گردشگری فرهنگی، برای شناخت دیگری از نزدیک.

در برنامه‌های فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی البرز، جشنواره‌های محلی، آیین‌های بومی و رویدادهای هنری جایگاه ویژه‌ای دارند. زیرا باور داریم گردشگری، بدون روح فرهنگ، بی‌جان است. سفر یعنی ورود به زیست دیگری؛ یعنی درک سبک زندگی، موسیقی، خوراک و باورهای او. البرز با این تنوع، می‌تواند مقصدی برای گردشگران فرهنگی باشد.

در مسیر توسعه گردشگری، وسوسه‌ کمیت همیشه وجود دارد؛ بیشتر ساختن، بیشتر جذب کردن، بیشتر فروختن. اما ما در البرز، در پی کیفیتیم نه کمیت. گردشگری اگر به قیمت از بین رفتن آرامش روستا، هویت فرهنگی یا طبیعت ناب تمام شود، دیگر گردشگری نیست. ما باید به مدلی از توسعه برسیم که هم معیشت را تأمین کند و هم روح زمین را حفظ. در این میان، آموزش کلید است؛ آموزش مردم، مدیران و حتی گردشگران. در طرح‌های جدید، ما بر آموزش جوامع محلی در زمینه‌ میزبانی، بازاریابی، زبان و حفاظت محیطی تمرکز کرده‌ایم. گردشگر آگاه، مهمان مسئول است و میزبان دانا نگهبان سرزمین.

گردشگری در نهایت، چیزی فراتر از اقتصاد است؛ نوعی نگرش به جهان. در روز جهانی گردشگری، وقتی به مسیر طی‌شده نگاه می‌کنم، بیش از هر چیز به این می‌اندیشم که سفر یعنی بازگشت. بازگشت به خود، به ریشه، به معنا.

هر بار که گردشگری در روستایی کوچک رونق می‌گیرد، چراغی روشن می‌شود؛ چراغ امید. هر بار که گردشگری به پل قدیمی کرج نگاه می‌کند و از آن عکس می‌گیرد در واقع گذشته را به آینده پیوند می‌زند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها