به گزارش
جام جم آنلاین، حسین روزبهانی اظهار کرد: در شرایط بحرانی مانند جنگ، کودکان واکنشهای روانی متفاوتی نسبت به بزرگسالان نشان میدهند. ظرفیت روانی آنها برای تحمل فشارهای ناشی از این موقعیتها به مراتب کمتر است و همین موضوع باعث میشود که آسیبپذیریشان افزایش یابد.
روزبهانی افزود: در حالی که بزرگسالان ممکن است بتوانند تا حدی بحران را درک و کنترل کنند، کودکان اغلب دچار اضطراب، ترس، سردرگمی و واکنشهای هیجانی شدیدتری میشوند. این تفاوت واکنشی ناشی از رشد نیافته بودن سیستم روانی و شناختی کودکان و نیز وابستگی شدید عاطفی آنها به والدین و محیط امن خانه است.
وی با تاکید بر اینکه لازم است خانوادهها درک درستی از این آسیبپذیری داشته باشند و در مواجهه با بحرانهایی، چون جنگ، فضای خانه را تا حد امکان آرام، ایمن و باثبات نگه دارند، بیان کرد: در گام نخست، توصیه میشود اخبار ناراحتکننده، تصاویر خشن و روایتهای تلخ از طریق تلویزیون، فضای مجازی یا مکالمات بزرگسالان در محیط خانه منتشر نشود، چراکه کودکان بسیاری از هیجانات خود را به جای بروز بیرونی، به شکل درونریزی تجربه میکنند و این انباشت عاطفی میتواند آسیبهای روانی جدی به همراه داشته باشد.
این روانشناس بالینی بیان کرد: اگر کودکی پرسشهایی درباره جنگ مطرح کرد؛ مانند اینکه چرا جنگ اتفاق افتاده یا آیا ممکن است ما بمیریم؟ لازم است والدین با آرامش و همدلی پاسخ دهند. نخست باید اجازه داد کودک احساسات خود مانند ترس، اضطراب یا ناراحتی را بدون قضاوت و با آزادی کامل بیان کند، سرکوب یا بیتوجهی به احساسات کودک نهتنها مؤثر نیست، بلکه زمینهساز آسیبهای عمیقتری خواهد بود.
وی با بیان اینکه والدین باید به کودک اطمینان خاطر دهند که در کنار او هستند، از او مراقبت میکنند و تا حد ممکن او را از آسیبها مصون میدارند، خاطرنشان کرد: استفاده از تماس فیزیکی مانند در آغوش گرفتن، نوازش کردن و حضور مداوم در کنار کودک میتواند نقش بسیار موثری در انتقال حس امنیت و آرامش ایفا کند.
روزبهانی تاکید کرد: در صورتی که کودک در نتیجه شنیدن صدای انفجار یا مشاهده اخبار دچار وحشت یا اضطراب شود، والدین به ویژه مادر باید با او همراهی و همدلی کنند. باید به کودک فرصت داد که گریه کند، فریاد بزند یا نگرانیهایش را بروز دهد. در چنین مواقعی، حضور فیزیکی و عاطفی والدین اهمیت مضاعفی دارد. باید به زبان ساده و متناسب با سن کودک، توضیح داده شود که آنچه اتفاق افتاده لزوماً به معنای خطر مستقیم برای او نیست. بسته به سن کودک، والدین میتوانند مفاهیم کلیتری از جنگ و اختلافات را بیان کنند، بدون آنکه وارد جزئیات خشونتآمیز شوند یا ترسهای کودک را تشدید کنند.
پدر و مادر ابتدا باید بتوانند هیجانات خود را مدیریت و کنترل کنند
وی در خصوص ضرورت حفظ آرامش روانی والدین، گفت: کودک، پیش از آنکه به گفتههای والدین توجه کند، رفتار و حالات آنان را مشاهده و تفسیر میکند، بنابراین حتی اگر والدین به زبان بگویند که جای نگرانی نیست، ولی چهرهای نگران، رفتاری مضطرب یا بیقراری زیاد از خود نشان دهند، کودک آن را به عنوان نشانه خطر درک میکند، لذا بسیار مهم است که پدر و مادر ابتدا بتوانند هیجانات خود را مدیریت و کنترل کنند تا بتوانند به درستی فرزندشان را حمایت کنند.
این روانشناس بالینی با اشاره به اینکه برخی رفتارها از سوی والدین و بزرگترها میتواند موجب تشدید اضطراب کودک شود، عنوان کرد: پیگیری مداوم اخبار، صحبتهای هیجانی درباره جنگ در حضور کودک، استفاده بیرویه از شبکههای مجازی و نمایش تصاویر خشونتآمیز، همگی میتوانند احساس ناامنی کودک را افزایش دهند، همچنین بیتوجهی به نیاز کودک به محبت، تنها گذاشتن او در اتاق یا نادیده گرفتن علائم اضطرابی، میتواند تأثیرات منفی جدی بر سلامت روانی او داشته باشد.
روزبهانی اظهار کرد: چنانچه کودک دچار نشانههایی مانند کابوس شبانه، شبادراری، پرخاشگری غیرمعمول، یا ترس مداوم شود، لازم است والدین حتماً از روانشناس کودک کمک بگیرند؛ این نشانهها میتوانند زنگ خطری برای آغاز اختلالات اضطرابی یا حتی اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) باشند. نشانههای دیگری مانند تیکهای عصبی، اضطراب فراگیر، گریههای مکرر و بیدلیل، یا بروز علائم بدنی بدون دلیل پزشکی نیز میتواند هشداردهنده باشد و نیاز به ارجاع به متخصص سلامت روان دارد.
وی تصریح کرد: بحرانهایی مانند جنگ میتوانند برای کودکان تجربهای بسیار تکاندهنده و آسیبزا باشند. نقش والدین در این شرایط حیاتی است، آنها باید هم از نظر روانی بر خود مسلط باشند و هم به نیازهای عاطفی کودک با حساسیت و آگاهی پاسخ دهند. رفتارهایی نظیر حمایت فیزیکی، در آغوش گرفتن، وقت گذراندن با کودک، پرهیز از پخش اخبار تنشزا و جلب مشارکت متخصصان روانشناسی کودک، همگی میتوانند در کاهش اثرات منفی این رویدادها موثر واقع شوند.