سخنی که برایم بسیار جالب و انگیزهبخش بود.بعد ازمراسم سخنرانی،نوبت بازدید ازفضای مدرسه بودکه به صورت یک دهکده آموزشی طراحی و اداره میشد.هنگام بازدید ازمدرسه ابتدایی این مجموعه، تصاویری از دانشمندان حوزه ایران فرهنگی از جمله فارابی، ابوعلی سینا و مولوی را روی دیوارهای مدرسه مشاهده کردیم که به عنوان اندیشمندان ترک معرفی شده بودند! آنوقت بود که عبارت «فرهنگ میکاریم تا تمدن درو کنیم» مرا بیشتر به تامل واداشت. آنها چند سال بعد مجسمه ابوعلی سینا را به عنوان یک حکیم ترک رونمایی کردند و سریالی نیز در این ارتباط ساختند. بهانه این گزارش اتفاقات دیگری است که در تعقیب آموزشهای مدرسهای و در ۱۰ سال گذشته از سطح مدرسه پا به جامعه ترکیه گذاشته است.
ایران؛ مهد تمدن و زادگاه فرهنگ
بیشک هیچ تمدنی بدون پشتوانه تاریخی و فرهنگی غنی و پربار که توسط ملتی بزرگ ساخته شده باشد،نمیتواند ایجادشود. پشتوانههایی گرانقدر که انسانهای بزرگ خشت به خشت آن را روی هم نهاده و بنایی باشکوه و مایه فخر آن کشور و ملت ساخته باشند. امری که در کشور بزرگ و پاینده ایران جای هیچ تردیدی در آن نیست و اگر از هر ایرانی سؤال کنیم به احتمال زیاد میتواند از بناهایی چون: کاخ گلستان به عنوان شکوه معماری قاجار، تخت جمشید بهعنوان نمادی برجسته از تاریخ ایران، آرامگاه کوروش به عنوان مؤسس سلسله هخامنشی، کتیبه تاریخی بیستون نمونهای از بقایای دوران پارینهسنگی، ارگ بم مثالی جهانی به عنوان بزرگترین سازه خشتی جهان، شهر سوخته نمونهای فاخر از شهری با خاک اسرارآمیز، ارگ کریمخانی به عنوان نماد سلطنت زندیه، سی و سه پل شاهکار معماری دوران صفوی، باغ شاهزاده ماهان باغی دلانگیز در دل کویر، قلعه الموت مقر دستنیافتنی حسن صباح و طاق بستان روایتگر تمدن ساسانیان و دهها نمونه دیگر یاد کند.پس باید بپذیریم که مساله تمدن وآثار تمدنی درباره ایران صادق و مبرهن است و شخصیتهای علمی، فرهنگی و ادبی شاخص آن هر کدام در برههای تاریخی به غنای تمدنی این سرزمین افزودهاند و ایران در طول تاریخ خود، بخصوص در دوران شکوه ایران فرهنگی دانشمند، ادیب و بزرگانی در حوزههای مختلف علم و فرهنگ، داشته است که میتوان هنوز هم در میان ملل مختلف به آنها افتخار کرد و از دستاورهای بزرگ این افراد بهرهجست. اما در این میان آنچه موجب تاسف است قدر ندانستن آثار تاریخی بزرگی است که هر چند مدت از فروریختن و شکاف در سقف و ریزش آجرهای ارزشمند بناهایی مانند مسجد سید اصفهان، حال و روز ناخوش کاروانسرای قاجاری «شوریاب» نیشابور یا تبدیل شدن مدرسه دارالفنون تبریز به انبار کفش میشنویم و میخوانیم. و تاسف بارتر آنجاست که سالهاست شاهدیم برخی همسایگان ما در پی آن هستند که برخی از دانشمندان و ادبای زیسته و مدفون در خاک گسترده ایران فرهنگی را به نام خود سند بزنند و فراتر از آن، تلاش میکنند با ساخت آثار نمایشی به این تحریف و سرقت فرهنگی خود رسمیت ببخشند.همان گونه که در بخش آغازین مطلب اشاره شد، چنین اموری خلقالساعه نیست و برخی کشورهای همسایه که با گسترش و افزایش تولیدات هنری و سینمایی خود بستری گسترده را برای راهگشایی در حوزه فرهنگی خود آغاز کردهاند، دست به تلاشهای بنیادینی زدهاند و بستر توسعه چنین اقداماتی را به مدارس کشور خود کشانده و به قول معروف بذر را در جای مناسب زمین نشاندهاند. آنها در گام اول با تصویرسازی از برخی اندیشمندان صاحب نام ایرانی، این شخصیتهای تاثیرگذار را به عنوان دانشمندان و شخصیتهای تاریخی ترک مطرح کرده و در ادامه با ساخت فیلم و دیگر آثار هنری و فرهنگی این بزرگان را به نفع فرهنگ و نهایت تمدنی که باید بسازند، مصادره میکنند.
از مولوی و بوعلی سینا تا ابوریحان و بیهقی و دیگران
شاهد این مدعا این که سال ۲۰۲۲ هم سریالی در ترکیه با نام «رومی» تولید و پخش شد تا دولت ترکیه که سالهاست در پی ثبت نام «مولوی» به عنوان شاعری ترک و یکی از مفاخر این کشور است، با تولید و پخش سریالی درباره این شاعر پرآوازه ایرانی، قدمهای جدید و جدی دیگری در این حوزه بردارد. گرچه نیاز به توضیح بیشتر نیست و پر واضح است شاعری که قریب به اتفاق اشعارش فارسی بوده به کدام فرهنگ و تمدن تعلق دارد. شایان ذکر است در رابطه با مولانا در ایران نیز اقداماتی انجام شده و سریال «جلالالدین» با محوریت این شخصیت بزرگ سال ۱۳۹۳ از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد. جای تاسف است که شخصیتی مانند ابوعلی سینا، دانشمند و حکیم ایرانی هم توسط چند کشور در معرض مصادره قرار گرفته و در سالهای اخیر ترکیه، افغانستان و امارات نیز هر کدام با دستمایه قراردادن وجوهی، به دنبال تصاحب ابنسینا هستند. کاری که با آغاز پخش سریال «نابغه کوچک» از شبکه تیآرتی ترکیه عملا کلید خورده است و آنها همه تلاش خود را برای مصادره شخصیت دانشمند ایرانی «ابنسینا» به کارگرفتهاند. در این میان آنچه موجب تاسف بیشتر است این که افغانستانیها نیز با استناد به محل تولد ابوعلی سینا از یک سو و اماراتیها از سوی دیگر با مطرح کردن مطالبی از وی که به زبان عربی انتشار یافته، میخواهند این دانشمند و حکیم برجسته را به نام خود سند بزنند. خوشبختانه در ایران نیز در سال ۱۳۶۴ مرحوم کیهان رهگذر سریالی با نام «بوعلی سینا» درباره این شخصیت برجسته ساخته بود که از آنتن شبکه دو سیما پخش شد و مرحوم امین تارخ در این اثر نقش ابن سینا را به زیبایی بازی و زنده کرده بود.
دلیل طمع دیگران
شاید بیعملی ما یا ضعف در دیپلماسی فرهنگی و صدها شاید و باید دیگر که لازم است از سوی مدیران ارشد فرهنگی مورد کنکاش و واکاوی قرار گیرد، باعث شده است دیگر کشورهای همسایه نیز به بزرگان ما هم طمع کرده و سعی داشتهاند بخشی از تاریخ و فرهنگ ما را برای خود جا بزنند. به نحوی که کشور جمهوری آذربایجان نیز در همین راستا برخی آثار هنری را درباره نظامی گنجوی تولید کرده و ظاهرا خواسته این شاعر بلند آوازه را به نام خود ثبت کند. انگار این ماجرا سر دراز دارد و برخی از کشورهای همسایه که در گذشته بخشی از سرزمینهای ایران بزرگ محسوب میشدند، ادعاهایی را درباره ابوریحان بیرونی، فارابی، خاقانی، مختومقلی فراغی، بیهقی و خواجه نصیرالدین طوسی مطرح کردهاند که جای تامل و البته غصه خوردن دارد.