صدام روایت فردی با اصالت ایرانی-عراقی است که به دلیل شباهت به صدام، تبدیل به بدل او شده. این اثر بهدرستی تاریخ روایت داستان را در برهه شروع حمله به ایران روایت کرده. صدام، رئیسجمهور وقت عراق در صحبتهای ابتدای جنگ وعده داده هفتروزه تهران را تصاحب خواهد کرد و حالا صلاح، بدل صدام باید ظرف این مدت به تهران آمده تا بتواند فیلمی از سخنرانی در میدان آزادی تهیه کند.خط داستانی صددام درست است. حتی بازیها را هبازیگر
صدامم میتوان پذیرفت اما سؤال من از نویسنده، کارگردان و جناب عطاران این است که وقتی دست بر سوژهای گذاشتهاید که با «غرور ملی» ایران عجین است، چطور میتوان به جزئیات منتهی به حفظ این سرمایه که بهای بزرگی برای آن در هشت سال پرداخته شده، توجه نکرد؟
تاکید میکنم روی صحبتم برشوخیهای صرفا کلامی وجلف فتوفراوان فیلم نیست.حتی درگامی فراتر،مسألهام کممایهگی پاسخگویی کارگردان در نشست خبری و بسنده کردن به خندیدن نیست. از غرور ملی صحبت میکنم که در استناد به نمونهای از فیلمهای حاضر در چهلودومین جشنواره فیلم فجر نمونه دقیق و درستی از آن را دیدهایم. سال گذشته پرویزخان، نمونه کاملی از نمایش غرور ملی در عرصه بینالملل بود. در پرویزخان ایران عزتمندانه تلاش کرد و حتی اگر که در پایان شاهد باخت تیم ملی ایران میبودیم، بنابر جمله مشهور؛ چیزی از ارزشهایمان کم نمیشد.حال، درصددام سکانسی داریم که دوباربه تصویر درمیآید. سکانس آزادی صلاح از سلول و ورود صدام به زندان. در این سکانس درمواجهه صدام با صلاح، برای خلق موقعیت کمدی، صلاح خیلی سریع بشکن میزند که مثلا صدام را در لحظه بترساند و در عوض صدام کشیدهای را نثار صلاح میکند. بار اول که این سکانس به نمایش درمیآید، موقعیت قهری است. چراکه در روایت با موقعیتی واقعی از آزادسازی صلاح روبهرو هستیم و از آنجا که صلاح در چمبره دشمن است، نمیتواند عکسالعملی متقابل داشته باشد اما بار دوم که شاهد سیلی صدام به صلاح بر پرده سینما هستیم، منطق روایت، ساخت فیلمی است از سرنوشت صلاح بر پرده سینمای ایران.
چرا باید صلاح در فیلم ساختهشده در این اثر باز هم از صدام سیلی بخورد؟ رضا عطاران به شهادت آثار موفقی که در کارنامه دارد، از فیلمسازان باهوش است. او چراییها رابسیار هوشمندانه درفیلمها طراحی میکند.انتظار میرفت مدیریت کرده و بتواند بعد از سیلی قهریای که از صدام میخورد، درنسخه سینمایی اینباراین صلاح باشد که سیلی را نثارصدام میکند.باتوجه به گیشهمحور بودن این اثر، امیدوارم دستاندرکاران تدبیری بیندیشند که در نسخه اصلاحی، این مهم بهدقت بررسی شده و برطرف گردد.