خورشید تمدن از مشرق طلوع می‌کند!

زیر آسمان وطن، همان وطنی که مصر و عراق و شام نیست امروز خود را به مرز‌های غربی کشور قرقیزستان رسانده است. در این صفحه بناست که پیوند فرهنگ ایرانی، زبان فارسی و تمدن اسلامی را در اقصی نقاط جهان به تماشا بنشینیم و تعامل فرهنگی، ادبی و تمدنی حوزه‌های مختلف را با یکدیگر و تاثیرگذاری آن‌ها را بر هم، عرضه کنیم. چه نمونه‌ای بهتر از کتیبه‌های فارسی و نقوش ایرانی در سرزمینی که با عنوان قرقیزستان امروزی شناخته می‌شود.
زیر آسمان وطن، همان وطنی که مصر و عراق و شام نیست امروز خود را به مرز‌های غربی کشور قرقیزستان رسانده است. در این صفحه بناست که پیوند فرهنگ ایرانی، زبان فارسی و تمدن اسلامی را در اقصی نقاط جهان به تماشا بنشینیم و تعامل فرهنگی، ادبی و تمدنی حوزه‌های مختلف را با یکدیگر و تاثیرگذاری آن‌ها را بر هم، عرضه کنیم. چه نمونه‌ای بهتر از کتیبه‌های فارسی و نقوش ایرانی در سرزمینی که با عنوان قرقیزستان امروزی شناخته می‌شود.
کد خبر: ۱۴۳۷۵۶۹
نویسنده  محمدرضا محمدى‌ نجات - مستند ساز و پژوهشگر

در مرز شرقی فرغانه کهن که امروزه در کشور ازبکستان قرار دارد، شهری است که آن را مرکز قدرت قراختاییان دانسته‌اند؛ اوزگند که اکنون در کشور قرقیزستان قرار دارد، وجه تسمیه و معنای نام آن را بر این منوال ذکر کرده‌اند، به‌گونه‌ای که در دانشنامه ادب پارسی درباره آن آمده است: واژه «اوزگند» ترکیبی است از یک واژه ترکی اوز به معنای مال ما و یک پسوند پارسی کِنت که به معنای آبادی و شهر است؛ بنابراین معنای ترکیب اوزگند، شهر ماست. این نام پس از آن‌که قراختاییان آن شهر را تختگاه خویش کردند بر آن نهاده شد. به‌درستی دانسته نیست که اوزگند پیش از آن، چه خوانده می‌شده است. پسوند «کند» در اسامی شهر‌های خراسان و ماوراءالنهر زیاد دیده می‌شود. ریشه آن از پارسی باستانی «کنتا»، سغدی «کنت» به‌معنی دژ یا شهر است. مانند: تاشکند (ازبکستان) سمرقند (ازبکستان)، خوقند (ازبکستان)، یارکند (اویغورستان، سین‌کیانگ چین)، چیمکند (قزاقستان)، تارکند (قرقیزستان)، اوزکند (قرقیزستان)، پنجکند (تاجیکستان)، خجند (تاجیکستان)، بیرجند (ایران) و قصرقند (ایران).

عنصری بلخی نام اوزگند را در بیتی چنین آورده است:
سپه کشید چه از تازی و چه از بلغار 
چه از برانه چه ازاوزگند و چه از فاراب
در منابع چینی از شهری به نام یوچن یاد رفته که گمان می‌رود همان اوزگند باشد.
درکنار طبیعت بکر و زیبای منطقه غربی قرقیزستان آنچه شهر اوزگند را از بقیه محیط پیرامون برجسته می‌سازد، آثار به جامانده از تمدن قراختاییان است که همچون نگینی در رکاب شهر می‌درخشد؛ مجموعه‌ای از مناره و مقبره‌هایی که بیش از هر چیز، سبک معماری سلجوقیان را به یاد می‌آورد. هرچند درباره چگونگی ورود اسلام به این مناطق اطلاعات موثقی پیدا نشد، اما آنچه مشخص است این که مردم محلی این سرزمین در برابر مهاجمان عرب ایستادگی زیادی از خود نشان دادند و گسترش اسلام در این مناطق به آهستگی و با کندی زیادی صورت گرفت. از دیگر سو در طول تاریخ منابع طبیعی و اسب‌های پرورش یافته در مراتع این منطقه آن را به ناحیه‌ای جذاب و مهم برای قدرت‌های مجاور تبدیل کرده است.» درباره پیشینه تاریخی اوزگند در دوره‌های باستان آگاهی زیادی در دست نیست. گمان می‌رود در این دوره‌ها این شهر گاهی در دست حکمرانان محلی اداره می‌شد و گاهی امپراتوران چین بر آن نظارت می‌کردند. امپراتوران چین به اسب‌های پرآوازه فرغانه اشتیاق فراوان نشان می‌دادند و دور نیست که برای دست یافتن به این اسب‌ها دست‌کم در برهه‌هایی به اوزگند که خاوری‌ترین مرز فرغانه و در سرحد سین‌کیانگ چین نهاده بود، دست یافته باشند. شاخص‌ترین سازه بازمانده از دوره سیطره آل افراسیاب قراختاییان دراین منطقه، مناره اوزگند است. این مناره آجری که به‌نوعی یکی ازشناسه‌های تاریخی قرقیزستان امروزی است درمحوطه‌ای وسیع قرار گرفته. نقش این مناره روی اسکناس‌های رایج در قرقیزستان وجود دارد. این مناره در بخش تاریخی شهر اوزگند و درمجاورت سه آرامگاه تاریخی آل‌افراسیاب قرار دارد. این مناره از سه قسمت تشکیل شده که بخش‌های تحتانی و میانی در قرن۱۱ میلادی ساخته شده، اما بخش فوقانی آن متاخر است ودرسال‌های ۱۹۲۳ تا ۱۹۲۴میلادى ساخته شده است. آل افراسیاب یا قراختاییان‌که با نام ایلک‌خانیان نیز شناخته می‌شوند، دودمانی ترک‌نژاد بودند که از۸۴۰تا۱۲۱۱میلادی بر بخش‌هایی از آسیای میانه از جمله ناحیه اَسپیجاب و نواحی شمالی و جنوبی کوه‌های تیان‌شان حکمرانی می‌کردند. برخی شرق شناسان نام آل افراسیاب را به سبب جد بزرگ بنیان‌گذاران آن‌ها به نام آلپ ار تونقا (یکی ازخاقان‌های اولیه وقدرتمند این قوم) که لقب یا کنیه‌اش افراسیاب بوده براین قوم گذاشته‌اند. آنها را با نام، قراختاییان یا قره‌خانیان نیز می‌شناسند. شرق‌شناسان اروپایی، آنان را از آن جهت به این نام خوانده‌اند که بیشتر در بخشی از لقب آن‌ها واژه قره یا قرا به معنی «سیاه» وجود داشته که در جامعه آن زمان به معنی بزرگ و نیرومند تلقی می‌شده است و مسلمانان و اعراب، آنان را با نام ایلک‌خانیان می‌شناختند. هرچند ورود آل افراسیاب به سیاست منطقه منجر به آن شد که چیرگی سیاسی ایرانی‌ها در فرارود (ماوراءالنهر) از دست رفته و جای خود را به چیرگی قبایل ترک تبار بدهد و نفوذ سیاسی ایران نیز در فرارود در تنگنا قرار گیرد، اما رفته‌رفته فرهنگ ورسوم ایران با عادات و رسوم قبیله‌ای ترکان ادغام و حتی بعد‌ها سبب اعتلای فرهنگ ایرانی ــ اسلامی در آن دوره آشوب شد. نمونه برجسته این اثرگذاری کتیبه بسیار زیبای انشای بنای آرامگاه جلال الدین در منطقه اوزگند است که به زبان فارسی نوشته شده. دراین کتیبه می‌خوانیم: «آغاز کرده آمد بنای این دولتخانه در روز چهارشنبه چهارم ماه ربیع آخر ازهجرت مصطفی محمد نبی صلی ا... علیه‌وآله واصحابه اجمعین الملک لله.» سه مقبره متصل به یکدیگر در اوزگند که نخستین آن‌ها «مقبره مرکزی» منسوب به نصربن‌علی متوفی درسال ۴۲۱ه‍. ق است و آخرین مقبره افزوده شده تاریخ ۵۸۲ه‍. ق را دارد که مرحله‌ای مهم در تاریخ معماری قراخانی را نشان می‌دهند. این مقبره‌ها گرچه مانند مقبره شیخ فضل، مربعی گنبددار هستند، اما بیش از آن پیوند آشکاری با مقابر سامانی دارند. دو مقبره افزوده شده نیز گرچه پیوند‌های سبکی بسیاری با مقبره نصربن‌علی و مقبره عرب‌عطا داشته، اما مقیاس و استفاده از دو پیش‌تاق نشان از رویکرد نوآورانه آن‌ها دارد. بی‌شک شکوه نقوش و کتیبه‌های سه مقبره موجود در محوطه مناره اوزگند، نشانه‌ای است بزرگ برای اهل تدبر در پیوند فرهنگ‌ها و تداخل تمدن‌های مختلف و تاثیر آن‌ها بر یکدیگر که همچون درسی گرانبها برای امروزیان قابل مطالعه و بررسی است.

منابع:
 بارتولد، کریم کشاورز، ترکستان‌نامه، جلد دوم، بنیاد فرهنگ ایران
 انوشه حسن، تاریخ ایران کمبریج، جلد اول، امیرکبیر
 انوشه حسن، دانشنامه ادب فارسی، ادب فارسی در آسیای میانه، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
 Medieval Monuments
 of Central Asia
 Qarakhanid Architecture
 of the ۱۱ th and ۱۲ th Centuries
 Richard P. McClar
 مقاله سنت معماری ماوراء‌النهر از فروپاشی سامانیان تا ظهور تیمور (۲) -امیرحسین مقتدایی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
اجتهاد زنان سیره عُقلاست

درگفت‌وگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کرده‌ایم

اجتهاد زنان سیره عُقلاست

نیازمندی ها