حاشیه جشنواره فیلم فجر

این حرکت برازنده نیست

گفت‌‌وگو با محمد قاسم‌پور، کارگردان مستند «صحنه آخر»

یک تعزیه متفاوت

عبدا... در «روز واقعه» را به‌یاد دارید؟ که با وجود لبیک به ندای «هل من ناصر ینصرنی» زمانی به کربلا رسید که کار از کار گذشته بود و حقیقت را پاره‌پاره بر خاک و برسر نیزه دید؟ این جوان نصرانی تازه ‌مسلمان‌شده درواقع داشت حسرت تاریخی بشریت را در ناتوانی یاری رساندن به امام حسین(ع) نمایندگی می‌کرد.
عبدا... در «روز واقعه» را به‌یاد دارید؟ که با وجود لبیک به ندای «هل من ناصر ینصرنی» زمانی به کربلا رسید که کار از کار گذشته بود و حقیقت را پاره‌پاره بر خاک و برسر نیزه دید؟ این جوان نصرانی تازه ‌مسلمان‌شده درواقع داشت حسرت تاریخی بشریت را در ناتوانی یاری رساندن به امام حسین(ع) نمایندگی می‌کرد.
کد خبر: ۱۴۱۶۹۱۸
نویسنده علی رستگار - گروه فرهنگ و هنر
بخش مهمی از سوز سوگواری این ۱۳۸۴ سال (از سال ۶۱ هجری) ریشه در همین دریغ مقدر دارد و ریشه این اشک‌ها و گریه‌ها و بغض‌های هرساله، همان امداد و همراهی صورت‌نگرفته دیروز است. کاری که مردم حصیرآباد اهواز، هرسال در صحنه پایانی تعزیه می‌کنند و در مشارکت و مداخله‌ای موثر، وارد میدان اجرا می‌شوند و اجازه نمی‌دهند شمر امام حسین(ع) را به شهادت برساند، یک اتفاق منحصربه‌فرد تاریخی که فارغ از نشانه‌های برجسته ارادت ازلی و ابدی به سالار شهیدان، حکم جبران مافاتی تاریخی هم دارد. 
 
تعزیه به عنوان نمایشی آیینی، با وجود ساختاری مشابه و مختصاتی ثابت، همچون اولیا و اشقیا و داستانی درباره محرم و عاشورا، در هر بار اجرا و از سوی گروه‌های مختلف رنگ تکرار به خود نمی‌گیرد و به‌خصوص مخاطبان معتقد و اهل دل را درگیر می‌کند اما نمونه‌ای که شما سراغ آن رفتید، نشان می‌دهد حتی تماشای تعزیه در این سال‌ها می‌تواند با غافلگیری هم همراه باشد.
کاملا درست است. ذهنیت و برداشتم این است که به اندازه ارادت همه ما به امام حسین (ع) می‌توانیم برداشت و نگاه متفاوتی به تک‌تک این ماجراها و آیین‌ها و اجراهای مختلف تعزیه داشته باشیم. قصه‌ای را هم که من درباره آن فیلم ساختم، کاملا یک تعزیه داستان‌محور است و ارتباط انسان‌ها با هم و دخالت‌شان در یک امر واقع‌شده در گذشته، زنده بودن این آیین را نشان می‌دهد. به همین دلیل برایم جذاب بود که در این حوزه کار کنم و خیلی خوشحالم که امام حسین (ع) این لطف را داشت و به ما اجازه داد این کار را انجام دهیم.
 
قبلا اظهارنظری از شما خواندم که این ماجرا و دخالت مردم و ورود آنها به معرکه تعزیه و ناتمام ماندن تعزیه، قدمتی ۲۰ساله دارد. 
اگر بخواهم دقیق‌تر بگویم، شاید الان قدمتی بیش از ۳۰سال دارد. 
 
حتی اگر سقف قدمت را هم ۳۰ یا ۴۰ سال درنظر بگیریم، نسبت به تاریخ تعزیه، پدیده و اتفاق نوظهوری است. این ماجرا از کجا و به چه دلیل کلید خورد؟
آنطور که شنیده‌ام، رزمنده‌های جنگ این حرکت را شروع کردند. این نقل قول است، البته بیشتر تماشاگران تعزیه حصیرآباد اهواز هم جانباز یا از رزمنده‌های دوران جنگ بودند. 
 
این دخالت و ورود مردم به تعزیه، برنامه‌ای هدفمند و ازپیش تعیین‌شده‌ است یا خودجوش اتفاق می‌افتد؟
این اتفاق، متاثر از ارادت مردم به امام حسین‌(ع) است، هرچند همین حرکت آنجا مخالفانی هم دارد؛ برخی نمی‌خواهند چنین اتفاقی رخ دهد و تعزیه ناتمام بماند. من هم در این مستند سراغ موافقان و مخالفان این حرکت رفتم و با آنها صحبت کردم، هردو گروه منطق خود را مطرح می‌کنند. بازیگر نقش شمر هم این میان حضور دارد و ننگ ادای این نقش همچنان برای اوست، چه رسد به چالش‌هایی از این دست و استرس و نگرانی از ورود هرباره مردم به تعزیه در صحنه آخر.
 
مخاطبان احساساتی ایران معمولا خشم و نفرتی نسبت به آنتاگونیست‌ها و شخصیت‌های منفی درام دارند اما این دافعه و تنفر نسبت به اشقیا و به‌ویژه شمر تعزیه عیان‌تر، غلیظ‌‌تر و با لعن و نفرین همراه است و گاهی مثل شمر تعزیه و مستند شما، روزگار بازیگر (یعقوب) را سیاه می‌کند.
دقیقا همین‌طور است. یعقوب در فیلم یک دیالوگی دارد که می‌گوید: «در ۱۰ روز محرم، زنم مرا به خانه راه نمی‌دهد.» فکر کنم همین جمله به اندازه کافی گویای وضعیت بازیگر نقش شمر است و نیاز به توضیح ندارد. 
 
می‌توانستید با شبیه‌خوانان نقش اولیا هم همراه شوید اما فکر کنم انتخاب و همراهی با بازیگر نقش شمر در این فضا، کار را دراماتیزه‌تر کرده است.
بله، در همین تضاد است که درام شکل می‌‌گیرد.
 
شنیدم که به‌جز منطقه حصیرآباد اهواز، در مناطق دیگری از جنوب کشور هم چنین اتفاقی می‌افتد و برخی تماشاگران، اجازه اتمام تعزیه را نمی‌دهند.
اطلاع ندارم. فقط می‌دانم در محلات و مناطق دیگر اهواز هم تعزیه خیلی اجرا می‌شود، البته آنجا در جنوب و بین اعراب، چندان از کلمه تعزیه استفاده نمی‌شود و بیشتر عبارت شبیه‌خوانی را به کار می‌برند. خاص بودن این اتفاق روایت شده در مستند را هم از اهالی همان محله حصیرآباد اهواز شنیدم و برایم جذاب شد تا برای تحقیق و پژوهش و ساخت فیلم سراغ آن بروم. 
 
مشارکت مؤثر مخاطبان در درام و آثار نمایشی، شاید خواست و آرزوی خیلی از کارگردان‌ها و عوامل باشد. اتفاق خاصی که در این تعزیه و در مستند شما می‌افتد، یکی از مصادیق این مشارکت و مداخله مردم است که حتی می‌توانند پایان یک نمایش را تغییر دهند.
اصلا یک پرفورمنس است، یک نمایش واقعی ولی عجیب مذهبی، ملی و آیینی است. هرآنچه در دانشگاه‌ها تدریس می‌کنند و تازه برخی می‌خواهند تجربه کنند را، آن مردم سال‌هاست به‌طور فطری و غریزی انجام می‌دهند. حتما ما تعزیه‌های بهتر و بزرگ‌تری در کشور داریم، حتی شهر نطنز در ایران پایتخت تعزیه لقب گرفته یا در شهرهای دیگر مثل زواره تعزیه‌های خوبی اجرا می‌شود. آقای ناصر تقوایی درباره تعزیه فیلم ساخته است و به‌جز اینها سال‌ها درباره تعزیه، کار و تحقیق و پژوهش شده اما آن چیزی که از تعزیه روایت شده در مستند صحنه آخر را متفاوت می‌کند، حضور و روابط مردم و آنجاست که در اصل قصه مداخله می‌کنند.
 
یعنی فراتر از بحث درام و نمایش، وارد فضای مردم‌شناسی می‌شود و کار را از منظر تاریخ اجتماعی ایران هم واجد بررسی می‌کند.
کاملا مردم‌شناسی است.
 
در نشست پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات که درباره فیلم برگزار شد، مطلبی هم درباره خنده مخاطبان در برخی لحظات مستند مطرح کردند. دلیلش چیست؟
دلیل خنده، فرهنگ جنوب است که درباره هر مشکل و مسأله‌ای با بیانی شیرین حرف می‌زنند. تماشاگران مستند درواقع به این بخش و به حرف‌های شنیدنی بعضی از شخصیت‌ها می‌خندند و به دلیل آن با اثر ارتباط برقرار می‌کنند. همین هم جنبه مردم‌شناسی دارد. ما در بخش کمی از فیلم، تعزیه را می‌بینیم و قبل از آن بیشتر دنبال نمایش ارتباط مردم و ارادت‌شان به امام حسین‌(ع) بودیم. وقتی وارد تعزیه و روز عاشورا می‌شویم، دیگر از آن شیرینی فیلم خبری نیست و حزن، کاملا فراگیر می‌شود.
 
آیا در این چند سالی که فیلم را در جاهای مختلف نمایش داده‌اید، احیانا بازخورد منفی هم از مخاطبان درباره حرکت مردم در مواجهه با تعزیه داشتید؟ این‌که چرا سنت تعزیه را برهم می‌زنند و اجازه اتمام اجرا را نمی‌دهند.
نه، اصلا. تعزیه، شکل یک ارادت به امام حسین‌(ع) است. وقتی این ارادت مصداق بزرگ‌تری پیدا می‌کند، فرم کار در مقابل محتوا گم می‌شود. ما داریم نمونه و نمایشی از ارادت را نشان می‌دهیم اما در این میان ناگهان همه چیز شکل آوانگاردی به خود می‌گیرد و یک ارادت بزرگ‌تری نسبت به امام حسین‌(ع) رو می‌شود و مردم می‌گویند ما حتی شکل و اجرای نمایشی درباره شهادت امام را هم نمی‌خواهیم ببینیم.
 
دلیل این رفتار مردم، آیا ریشه در آن اعتقاد قدیمی دارد که می‌گفتند غیرمسلمان نباید صحنه شهادت امام را ببیند یا به بحث نامیرایی ائمه و اسطوره‌ها در نظر مردم برمی‌گردد؟
واقعا نمی‌دانم دلیل این کار کدام‌یک از اینهاست اما این رفتار را یک واکنش می‌بینم، این‌که مردم می‌خواهند یک آدم قدیس آسیب نبیند. احساس می‌کنم این مردم خودشان را در روز عاشورا و در زمین کربلا می‌بینند و مداخله می‌کنند.
 
حسرتی از جنس حضور عبدا...، جوان نصرانی تازه‌مسلمان‌شده در «روز واقعه» که دیر و عصر روز عاشورا به کربلا می‌رسد.
بله، آفرین! می‌خواهند نبود و همراهی‌شان را با این حضور و مداخله نشان دهند.
 
فیلم در خارج از کشور هم نمایش داشته است؟
آن اوایل فیلم را به دو سه کشور فرستادم که واکنش‌های خوبی هم داشت اما به‌هرحال فهم موضوع برای مردمی که با این فرهنگ و امام‌حسین(ع) آشنایی ندارند کمی سخت است. برای همین بیشتر نمایش مستند در داخل کشور بود.
 
 تعزیه بیشتر با فرهنگ عامه عجین است و همیشه تاثیرش را بر قشر مذهبی و معتقد می‌گذارد. از طرف دیگر دست‌کم وجه نمایشی و دراماتیک تعزیه در جامعه نخبگانی، دوستدارانی دارد و حتی فیلمسازانی چون تقوایی و کیارستمی درباره آن فیلم ساخته‌اند اما به نظر می‌رسد با این پشتوانه طیف وسیع مخاطبان، در سال‌های اخیر تعزیه آن‌طور که باید و شایسته است و در سال‌های گذشته مورد توجه قرار می‌گرفت، موثر و پرطرفدار نباشد، حتی با وجود این‌که در کمیت، همچنان اجراهای پرشمار تعزیه داریم.
در این زمینه کار تحقیقی نکردم که بخواهم به این سؤال، جواب بدهم. اگر چیزی بگویم خیلی کارشناسانه نیست اما شاید همین اقبال و مداخله مردمی که در مستند صحنه آخر نشان می‌دهم، نقض این نگاه باشد.
 
خودتان وجه نمایشی تعزیه را پررنگ‌تر می‌دانید یا جنبه آیینی آن را؟
نمی‌توانم بگویم کدام‌یک وجه پررنگ‌تری دارد اما می‌توانم بگویم کدام‌یک در کجا جنبه بارزتری دارد. یعنی ممکن است تعزیه در خیلی از جاها اجرا شود و وجه نمایشی‌اش غالب باشد و در خیلی از جاها هم جنبه آیینی تعزیه به چشم بیاید. فکر می‌کنم حداقل در آن تعزیه‌ای که من در فیلمم به تصویر کشیدم، وجه آیینی خیلی پررنگ‌تر و قوی‌تر است.
 

ارادت فراوان مردم به امام‌حسین(ع) 

اگر علاقه‌مند به تماشای مستند «صحنه‌آخر» به تهیه‌کنندگی و کارگردانی محمد قاسم‌پور هستید، می‌توانید این فیلم را در گروه سینمایی هنر و تجربه ببینید. صحنه‌آخر درباره مراسم تعزیه‌ای متفاوت در اهواز است که سابقه طولانی دارد و تصویر تازه‌ای از ارادت مردم به امام‌حسین(ع) را روایت می‌کند. این مستند که نخستین بار در یازدهمین جشنواره سینماحقیقت به‌نمایش‌درآمد، در چند جشنواره‌ داخلی و خارجی حضور داشت و با استقبال خوب تماشاگران و منتقدان همراه شد.مستندهای مرکب، چند شاخه گل مریم، یک روز معمولی، ثبت، ته تهران، قلعه‌گنج، داروخانه و عصای سفید از دیگر آثار قاسمپور است. برخی دیگر از عوامل این فیلم مستند عبارتند از تدوین: بهروز داوری، طراحی و ترکیب صدا: محمدحسین ابراهیمی، فیلمبردار: سروش حضرتی، محمد قاسم‌پور، مشاور کارگردان: مرتضی پایه‌شناس.
 
 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها