در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
مکبث رومن پولانسکی، تلاش ناموفقی برای کاستن از لایههای پیچیده نمایش مکبث بود، اما 23 سال قبلتر در 1948 «اورسن ولز» وفادارانهترین اقتباس از این نمایشنامه را تصویر کرد تا اینکه فیلمساز نوآمده و جسور استرالیایی جاستین کورتزل نسخه بسیار قابل ستایشتری از این نمایشنامه را ساخت که اثر بسیار مهم و مشهوری است و هواداران فراوانی دارد. در آمریکا و انگلستان نمایشهای شکسپیر بخشی از متون درسی دانشآموزان و دانشجویان در ادبیات انگلیسی به حساب میآید. مکبث، سردار پیروزمندی است که با تلقین همسر جاهطلبش لیدی مکبث پادشاه اسکاتلند را به قتل میرساند و بعد هم تمام رقبای احتمالی و وراث را از میان برمیدارد تا جایی که کسی اطراف او و همسرش نمیماند جز چاپلوسها و بزدلها. مکبث و لیدی مکبث در این نمایش پایان مصیبتباری دارند.
کورتزل با جسارتی مثال زدنی نمایش اسکاتلندی شکسپیر را به روز کرده و از سوی دیگر آن را با وفاداری کامل به پسزمینه قرونوسطی برده، با تکیه بر خشونت مذکر و نگاه بی گذشت نمایش بر سرشت خودکامگی و خودسری ذاتی انگلیسی. حتی در اجراهای وطنی این نمایش بازیگر مکبث هیچگاه نباید خموده باشد. کورتزل شجاع دل، مکبثی را انتخاب کرده که بلندبالا و عضلانی است تا این مولفه به تعارضات دراماتیک دامن بزند و ذلیل بودن او در مقابل همسرش و اغوا شدن برای کشتن، آن هم توسط یکزن، به زیباشناسی نشانههای نامتجانس در این اثر دامن بزند. آخرین مکبث ساخته شده، تجربه سینمایی متفاوتی است که از هر اجرای صحنهای، درهر نسخهای فاصله دارد و این فیلم زیبایی درونگراتر و شخصیتر از مکبث را به نمایش میگذارد؛ روایتی که برای نسل امروز ساخته شده و تماشاگران این روایت شخصیت محوری را کاملا قابل دسترستر حس میکنند. مکبث کورتزل بر خلاف فیلمی که رومن پولانسکی از این نمایشنامه ساخت، ابعاد تصویری فراخ و میزانسن پهناوری دارد و نمایشنامهای که درون کاراکتر محوری را میکاود بر خلاف دو اثر ساخته شده پولانسکی و ولز که در محدوده قلعه میگذشت، از صحنههای بیرونی فراوانی تشکیل شده است. بیشتر صحنهها در خیمهها و چادرهای جنگ در میان خاک و خون فیلمبرداری شده تا مولف بر این نکته تاکید داشته باشد، رسیدن به پادشاهی چنین قلمرویی نمیتواند ارزش این همه کشتار را داشته باشد. نمایش فیلم مکبث در نخستین روز در جشنواره کن سال 2015 بحثبرانگیز شد و منتقدان از مثله شدن اثر شکسپیر خبر دادند. اما هرگاه منتقدان فرنگی اثری را به صورت دستهجمعی تایید میکنند، نتیجه در داخل کشورمان متفاوت خواهد بود. کورتزل همان کاری را با تاریخ و ادبیات انگلیسی میکند که میرباقری در آثارش.
زبان شخصیتها گاهی کلاسیک و گاهی امروزی است و این ترکیب برای هر مخاطبی زیباست. کما اینکه اقبال به آثار میرباقری بهدلیل گویش ترکیبی، کاملا عامهپسندانه است. زیباشناسی شکسپیری نمایش مکبث ریشه در تکگوییهای معروف دارد. اما کورتزل با تغییر گستردهای، تکگویی نمایش مکبث را حذف کرده و بقیه دیالوگها را به بازیگران داده تا با لحن محاورهای امروزی ارائه کنند و در بخش اعظمی از فیلم به جای تسلط کلام، تصویر حرف اول و آخر را در فیلم خوشساخت میزند.
کورتزل به جای بهرهبرداری از غنای ادبی شکسپیری، خشونت را با تصاویر غنی و شاعرانه کارگردانی میکند تا تفسیر متفاوتی را از این رویداد اسکاتلندی ارائه کند. به صورت طبیعی خشونتی عمیق در ادبیات انگلیسی ریشه دوانده و سالهاست متفکران خودباخته شیفته تمدن انگلیسی با جهل عجیبی، عنوان ادبیات غنی را به آن نسبت میدهند؛ ادبیاتی که لبریز از شهوت و خشونت است. کورتزل با بیپروایی عجیبی، بدون احترام به مولف، ویلیام شکسپیر، از فرهنگ تبهکارانه انگلیسی پردهبرداری میکند. کورتزل کارگردان یکی از اپیزودهای فیلم چند اپیزودی مرکز فروش بوتر مکفارلین بود که آخرین تلاش سینمایی او سال 2013 به نمایش درآمد. او درصدد بود نسخه تازه فیلم مکبث را بهصورت تلهفیلم برای بی.بی.سی بسازد اما فیلم بالاخره مسیرش را به سوی سینمای یافت و پس از مکبث، فرانچایز کیش یک آدمکش را با حضور مایکل فاسبندر ساخت. او از کشور بازلورمن، پیتر ویر،جورج میلر میآید و مشخص است بلیت کارگردانان استرالیایی به هالیوود کاملا یکطرفه است. او در جنایات شهر برفی داستانگویی بیرحمانهای از سستی فرهنگ و اخلاق در جوامع غربی ارائه و همان سکانس زیبای آغازین فیلم مکبث مشخص میکند غنای انسانگرایی شکسپیری تبدیل به نقد فرهنگ قدرتطلبانه انگلیسی میشود. این فیلم با تاکید بر مبارزه طبقاتی و خشونت وحشیانه، بخت آن را دارد از تماشاخانههای خواص به قلب تماشاگر عام صعود کند، در حالی که علاقهمندان سنتی شکسپیر را دلزده میکند. صحنههای بدون کلامی که به این فیلم اضافه شده کمک زیادی به برجسته کردن ویژگیهای شخصیت لیدی مکبث کرده است. مارتیان کوتیار با لهجه فرانسوی نقش یک بیگانه را به شکل دقیقتری میان بازیگران انگلیسی اجرا میکند و تصویر این زن در مقام یک توطئهگر، شاهد و در پایان، زنی مستاصل که حرص و آز محرکههای اصلی او هستند با تمام لیدی مکبثهای خلق شده تاریخ سینما متفاوت است. جاستین کورتزل روح اثر را که در مورد خوشیفتگی بدسرشت مردانه است، بهعنوان هدف غایی و چکیده متن شکسپیری انتخاب و کلام مسحورکننده شکسپیر را به تصویر تبدیل کرده است. ماجرا در قرن یازدهم و در اسکاتلند میگذرد و کورتزل مطالعهای تاریخی روی این تراژدی انجام داده است. کورتزل 41 ساله متولد شهر گاولر در جنوب استرالیاست. او علاوه بر کارگردانی نگارش فیلمنامه را هم به عهده داشته است. این فیلم فردا شب از شبکه چهار سیما پخش میشود.
لیلا مودت
جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد