راز موفقیت علمای پیشین
راز موفقیت و اثرگذاری علمای گذشته ما این بود که اهل تکلف نبودند؛ آنها به دنبال «پاکت» و دستمزد نمیگشتند و هرجا که نیاز بود، حضور مییافتند. علامه شعرانی در تهران گاهی برای دو یا سه شاگرد تدریس میکرد؛ یا مثلا علامه حسنزاده آملی گاهی تنها یک شاگرد داشت اما همان یک شاگرد فرهنگ، حکمت و فلسفه کشور را برای یک قرن به پیش میبرد. متأسفانه این سنتها کمرنگ یا منسوخ شده که ناشی از سرایت فرهنگهای دانشگاهی به حوزه است. برخی اساتید دانشگاهی بهسختی میپذیرند که بدون دریافت حقالجلسه، مشاوره دهند یا تدریس کنند اما این سنت رایج حوزه بوده، هست و باید احیا شود.
پیوند تاریخ با نیازهای روز جامعه
از این بحث که بگذریم، یافتن کسی که بتواند بین تاریخ اسلام و تاریخ معاصر جمع کند، دشوار است. ذائقهای که بتواند دورههای مختلف تاریخی را پوشش دهد، کم پیدا میشود؛ البته اساتیدی مانند حجتالاسلام دکتر جعفریان هستند که از ایران باستان تا تاریخ اسلام، تاریخ تشیع و تاریخ معاصر کار کردهاند. ما در گرایشهای تاریخی خود، مدیون حضرت آیتالله جاودان هستیم. ایشان را بیشتر به اخلاق میشناسند اما حیطه تخصصیشان تاریخ اسلام و تاریخ معاصر بوده است. چون شاگرد علامه عسکری بود، آثارشان در تاریخ اسلام و سیره اهلبیت (ع) شاخص است، اما عطش جامعه به اخلاق و معنویت، این بُعد ایشان را پررنگتر کرده است. ما سعی کردیم خلأهای موجود در این زمینه را شناسایی کنیم. اگرچه دانشگاهها و پژوهشکدهها کارهای زیادی انجام میدهند اما باید دید نیاز جامعه چیست.
شما کار رسانهای میکنید و نگاهتان به جامعه است؛ نمیشود منِ پژوهشگر در گوشهای بنویسم و نگاهم ناظر بر عطش و نیاز جامعه نباشد. تولید اثر پژوهشی که هم به درد کتابخانهها بخورد و هم عموم مردم بتوانند آن را بخوانند و پاسخ سوالاتشان را بگیرند، کار سختی است. ما چون به دو حیطه تاریخ اسلام و معاصر علاقهمند بودیم، سعی کردیم جاهایی را که کار نشده یا متناسب با نیاز روز به آن پرداخته نشده، هدف بگیریم. برای مثال، کتاب «پس از ۴۰ سال» را با این رویکرد نوشتیم. درباره صلح امام حسن (ع) کتاب زیاد نوشته شده اما ما زاویه دوربین را تغییر دادیم؛ به جای تمرکز صرف بر امام، به سمت جامعه رفتیم تا ببینیم چه شد که جامعه به سمت صلح رفت و چرا امام (ع) حکومت را واگذار کرد. این واکاوی برای مردمی که در دهه ۹۰ مسألهشان صلح و مذاکره شده بود، لازم بود.
ضرورت تبدیل منبر به آثار مکتوب و مستند
ما در زمینه تاریخ و سیره اهلبیت(ع) محققان زحمتکش کم نداریم اما افراد شاخص اندک هستند. برای مثال حجتالاسلام حامد کاشانی در سالهای اخیر عطش جامعه ایمانی به تاریخ اسلام را زنده کرد و توانست تاریخ را به روی منبر بیاورد که این خود یک هنر است. همچنین حجتالاسلام محسن قنبریان که با رویکرد اجتماعی، سیاسی و فقاهتی به تاریخ و سیره میپردازد وخلأهای روزجامعه را پاسخ میدهد اما اشکالی که وجوددارد(یا بهتربگوییم ظرفیت مغفول)، کمبود آثار مکتوب از این عزیزان است. بسیاری از سخنرانیهابه کتاب تبدیل نشدهاند و ما به سند مکتوب نیاز داریم. امروزه بسیاری به سمت رماننویسی رفتهاند که رهبر معظم انقلاب هم از آن حمایت میکنند اما رمان تاریخی باید متکی بر مستندات باشد وگرنه تبدیل به خیالپردازی میشود. ما نیازمند آثارمکتوبی هستیم که ترکیبی ازقلم ومنبرومستند به تاریخ اما با نثری روان باشد.
نگاهی نو به سیره حضرت زهرا(س)
در آثاری که ما درزمینه سیره اهلبیت(ع) تولید کردیم، بیشترین تمرکز روی حضرت زهرا (س) بوده است. کتاب «اسرار فاطمیه» در دهه ۸۰ و کتاب «۱۸ ساله» در اوایل دهه ۹۰ منتشر شد که ترکیبی از جنبههای معرفتی و تاریخی بود. اکنون با پشتوانه ۱۰ سال پژوهش بیشتر، تلاش داریم سیرهای ارائه دهیم که هم برای پژوهشگر مستند باشد و هم برای عموم مردم روان. برای این کار، زندگی حضرت را مرحلهبندی کردیم: دخترانهها، همسرانهها و مادرانهها. این تقسیمبندی به مخاطب کمک میکند تا با مقاطع مختلف زندگی ایشان ارتباط برقرار کند. یکی از اشکالات آثار پیشین، تمرکز صرف بر دو، سه ماه پایانی زندگی حضرت زهرا(س) بوده است.
آیا حضرت زهرا(س) الگوی زن امروز است؟
ما با این سؤال آغاز میکنیم: آیا فاطمه(س) میتواند الگوی زن امروز باشد؟ زنی که در جهانی پر از فساد اخلاقی زندگی میکند. پاسخ این است که ما دست خواننده را میگیریم و به مکه فاسد آن دوران میبریم؛ جایی که حضرت زهرا(س) در آن رشد یافت. یکی از تکنیکها، توصیف صحنه است. مثلا چالشهای زن امروز مثل برخورد با خانواده همسر، مشکلات اقتصادی و سختیهای خانهداری را در زندگی حضرت بررسی میکنیم. گزارشهایی از گفتوگوی ایشان با خواهر امیرالمؤمنین (امهانی) یا زندگی با مادرشوهر وجود دارد که نشان میدهد ایشان چگونه با این مسائل مواجه میشدند.
در بحث فعالیتهای اقتصادی، روایتی مشهور است که پیامبر فرمودند: «بهترین سرگرمی زن مؤمن، نخریسی است». اگر نگاه تاریخی نداشته باشیم، این را فقط یک سرگرمی سنتی میبینیم اما وقتی تاریخ را بررسی میکنیم، میبینیم در آن زمان مسلمانان با معضل کمبود پارچه و تحریم مواجه بودند. در این شرایط، نخریسی حضرت زهرا(س) یک کنش اقتصادی و تولیدی برای کمک به خانواده و جامعه بود. این نگاه تاریخی میتواند الگویی برای مشاغل خانگی و خودکفایی در دنیای امروز باشد. امام صادق(ع) نیز بعدها جریانی اقتصادی برای خوداتکایی شیعه ایجاد کردند.
حضور اجتماعی زن
مسأله دیگر، حجاب زن در عصر پیامبر است که به کار مستقل و جدی نیاز دارد. اگر فضای تاریخی حجاب در مدینه آن زمان را درست ترسیم کنیم، بسیاری از شبهات امروز حل میشود. اینکه چرا برخوردهای حکومتی گزارش نشده، شاید به این دلیل که پس از نزول آیه حجاب، تخلفی صورت نمیگرفته یا فضا به گونهای دیگر بوده؛ البته همه اینها به بررسی دقیق تاریخی نیاز دارد.
از نظر ادبی، کوشیدیم نثری به کار ببریم که کاملا متکی بر تاریخ و اسناد باشد، اما خشک و خستهکننده نشود. در این زمینه تا حدودی از سبک شهید آوینی در «فتح خون» الهام گرفتیم؛ ترکیبی از روایت داستانی، نگاه حکیمانه و نثر ادبی که باعث میشود خواننده همزمان هم تاریخ بخواند و هم با متن ارتباط عمیق قلبی برقرار کند.
در مورد حضور اجتماعی زن، باید از افراط و تفریط پرهیز کرد. شهید مطهری در دهههای ۴۰ و ۵۰ با نوشتن در مجله «زن روز»-که بعدها کتاب «مسئله حجاب» از دل آن درآمد- هزینه سنگینی پرداخت و از سوی برخی سنتیها و روشنفکران طرد شد؛ اما او نیاز جامعه را درست تشخیص داده بود و میخواست زیربنای فکری انقلاب را محکم کند. در دوران پهلوی، تلقی جامعه دینی این بود که زن مسلمان نباید در اجتماع حضور داشته باشد اما انقلاب اسلامی براساس سیره واقعی حضرت زهرا(س)، الگوی زن مسلمان انقلابی را ارائه کرد؛ زنی که هم مدیریت خانه و تربیت فرزند را برعهده دارد و هم در عرصههای سیاسی و اقتصادی فعال است. همان خانمی که میگوید: «بهترین چیز برای زن این است که نامحرم او را نبیند»، در جنگ احزاب، فتح مکه و مباهله حضور فعال دارد.
اخیرا کتاب جدیدی با عنوان «شهیده» را برای چاپ فرستادهایم که به چالشهای پژوهشی و شبهات مربوط به شهادت حضرت زهرا(س) میپردازد و تلاش دارد روایتی مستند ارائه دهد. همانطور که رهبر انقلاب فرمودند، نقطه درخشان زندگی حضرت زهرا(س)، جمع بین «خانه و خانواده»، «فعالیت اجتماعی و سیاسی» و «عبادت» است.
بازگشت ناگزیر به پژوهش در عصر هوش مصنوعی
درباره سختی پژوهش برای نسل جدید و تأثیر فضای مجازی وهوش مصنوعی، باید بگویم: فضای مجازی و خلاصهخوانی ذائقه جامعه را تغییر داده است، اما جامعه خواه ناخواه در یک پیچ تاریخی به سمت پژوهش بازخواهد گشت. این درس تاریخ است؛ دریونان باستان وقتی سوفیستها با مغالطه حق و باطل را درهم آمیختند، منطق شکل گرفت تا سره رااز ناسره جدا کند. امروزهم که هوش مصنوعی ورسانهها تشخیص راست ودروغ را دشوار کردهاند،اگر جامعه بخواهد حقیقت را بفهمد، ناگزیر است به سمت بررسی دقیق و پژوهش برود. اینجاست که آثار مستندوپژوهشی جایگاه خودراپیدا خواهند کرد.
چالشِ نوشتن پژوهشی با رنگوبوی رمان
من باید اثر پژوهشی بنویسم، نه رمان. هرچقدر هم سعی کنم پژوهشم را شبیه رمان بنویسم، باز هم کار دشواری است. در رمان شما پاورقی ندارید که ارجاع بدهید، نهایتا در آخر کتاب مینویسید این رمان برگرفته از فلان واقعه تاریخی است؛ در آنجا داستان غلبه دارد. اما کار ما تاریخِ پژوهشی است. البته مخاطبان در سطوح مختلف متفاوتند.
برخی معتقدند در رمان آوردن پاورقی اشتباه است و باید مبتنی بر تخیل باشد، اما رماننویسهای تاریخی و آئینی حتما تاریخ میخوانند. حتی کسی مثل آقای میرباقری برای ساخت فیلم، کلی پژوهش تاریخی انجام میدهد؛ ممکن است به نظر خاصی برسد یا جاهایی طبق اقتضائات فیلمنامهنویسی داستانپردازی کند، ولی پشتوانه کار نیاز به پژوهش دارد. وظیفه منه پژوهشگر تاریخ اسلام این است طوری بنویسم که دست نویسنده یا هنرمند را پر کنم و فضاسازی را برایش انجام دهم. مثلا خانه حضرت زهرا (س) باید باز شود؛ این خانه کجا بوده؟ چه شکلی داشته؟ اگر قرار است فیلمی ساخته شود، باید خانه ترسیم شود. در کتاب «شهیده» کمی به بیت حضرت فاطمه (س) و معماری آن پرداختهام.
اهمیت جزئیات تاریخی در سبک زندگی امروز
این جزئیات برای چالشهای امروز هم مفید است. مثلا خانوادههایی که فرزند دارند میپرسند آیا اتاق بچه را جدا کنیم یا خیر؟ سیره اهل بیت در اینجا چه میگوید؟ خانه حضرت زهرا (س) چند اتاق داشته؟ گنجایش آن چقدر بوده؟ جغرافیا و استحکام دیوارها چگونه بوده؟ آیا صدای بیرون به داخل میآمده؟ ما تا حدودی دریافتیم این خانه یک اتاق داشته و وسعتش خیلی زیاد نبوده؛ در واقع دو خانه بوده است. این اطلاعات هم به درد فیلمساز میخورد و هم به درد مشاوری که میخواهد بر اساس سیره برای زندگی امروز طرح و خط بدهد. مثلا تعامل در خانه کوچک چگونه باید باشد؟
تلفیق ادبیات و تاریخ
اگر به حوزه نمیرفتم، قطعا به دانشکده ادبیات میرفتم. در مقطعی که ازدبیرستان به حوزه رفتم،کشمکش بین علوم انسانی دانشگاه و حوزه وجود داشت. من شعر میگفتم و مینوشتم و به زیست شاعرانه علاقه داشتم. مسیر سختی بود که بین این ابعاد جمع کنم، لذا نثر ادبی را انتخاب کردم تا آن را وارد جنبههای پژوهشی کنم. وقتی کتاب «۱۸ساله» منتشر شد، آیتالله جاودان فرمودند روی این کتاب کار کن تا بتوانیم آن را مثل کتاب «فاطمه فاطمه است»دکتر شریعتی،اما با استناد تاریخی، ارائه کنیم. بنای ما بر این است که سیره را با نثری روان و مستند روایت کنیم تا مخاطب امروز خودش را در آن ببیند؛ مثل کتاب «در محاصره احزاب» که با توجه به تأکید رهبرانقلاب برشباهت شرایط امروزباجنگ احزاب، نوشته شد.
تأثیر مطالعه ادبی بر قلم نویسنده
پژوهش الزاما به معنای خشکنویسی نیست. برخی ذاتا قلم دارند امامطالعه هم بسیارمؤثر است.من وقتی میخواهم بنویسم، شعر میخوانم. شعر حافظ، سعدی یا شعرای معاصر مثل قاسم صرافان، حامد عسگری، برقعی و عرفانپور ذوق را به جوشش میآورد. مشکلی که ما طلبهها داریم این است که چون متون کهن وعربی میخوانیم، فارسینویسیمان ثقیل میشود و گاهی گرتهبرداری و ترجمهگونه مینویسیم. من خودم مبتلا بودم و استادی اینها را به من تذکر داد. کتاب «۱۸ ساله» و «شهیده» را بارها بازنویسی کردم تا زبانش روان شود. باید ادبیات روان را آموخت و در آثار دینی به کار برد.
تاریخ شفاهی و لزوم ثبت مبارزات انقلاب
ما در تاریخ معاصر و انقلاب نیاز به تولید اثر داریم. مثلا کتابهای آقای محسن کاظمی بسیار قشنگ کار شدهاند. بگذارید مثالی از خانم دباغ بزنم.ایشان باداشتن چند فرزند، دراوج مبارزات اعلامیهها راجابهجا میکرد.تصور کنید ایشان اعلامیهها را از تهران گرفته، به تنهایی به قم رفته، شب را در جمکران مانده و نصفشب برگشته تا صبح به بچهها صبحانه بدهد و آنها را به مدرسه بفرستد. یا در ایستبازرسی برای اینکه شناسایی نشود، خودش را به راننده نزدیک میکند تا مأمور فکر کند اینها خانوادهاند. این حجم از خطر و شجاعت، یا شکنجههایی که در ساواک تحمل کردند نیاز به روایت دارد. تاریخ مبارزات انقلاب بسیار جذاب است و هنوز خیلی کار نشده است.
پیشنهاد سیر مطالعاتی تاریخ انقلاب
برای آشنایی عمیق با دوران مبارزه، دوره سه جلدی کتابهای مرحوم روحالله حسینیان را پیشنهاد میکنم: «سه سال ستیز مرجعیت شیعه»، «بیست سال تکاپوی اسلامی شیعی درایران» و«یک سال مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه». اینها حدود ۲۰۰۰ صفحه است اما تحلیل و تصویر دقیقی میدهد. برای آشنایی دقیقتر و روزانه، «روزشمارهای انقلاب اسلامی» و «روزشمارهای ۱۵ خرداد» که حوزه هنری منتشر کرده، عالی هستند. این کتابها وقایع را ریزبهریز و مستند آوردهاند. مثلا میفهمید در فلان روز وزیر بازرگانی چه کرد یا در بازار چه شد. خواندن اینها انسان را به کشف میرساند و باعث میشود بفهمید چرا یک عملیات شکست خورد یا انقلاب چگونه پیروز شد. پیشنهاد میکنم حتما سری به کتابخانه تخصصی انقلاب اسلامی در حوزه هنری بزنید.
رسانه و ترجمه آثار برای مخاطب جهانی
درباره ترجمه آثار هم باید بگویم که ما درخارج از مرزها کمبود اثر داریم. کتابهای ما به زبانهای انگلیسی، عربی، اردو و روسی در حال ترجمه و انتشار است. البته ویرایشهای برونمرزی داریم و حدود ۵ درصد محتوا را متناسب با ذائقه مخاطب بینالمللی تغییر میدهیم تا سوءتفاهم ایجاد نشود. امیدواریم با ترجمه حرفهای و توزیع مناسب، این آثار دیده شود.