چشمانداز بازار جهانی
بازار جهانی بازیهای ویدئویی یک اکوسیستم عظیم و دائما در حال تحول است که ارزش آن از مجموع صنایع فیلم و موسیقی فراتر رفته. این رشد انفجاری، مدیون عواملی چون گسترش اینترنت پرسرعت، نفوذ فراگیر گوشیهای هوشمند و پیشرفتهای حیرتانگیز در فناوریهای گرافیکی و پردازشی است.
حاکمیت بازیهای موبایل
بخش عمدهای از درآمد این صنعت متعلق به بازیهای موبایلی است. دسترسی آسان، مدلهای درآمدی منعطف مانند Free-to-Play با خریدهای درونبرنامهای) و گستردگی مخاطبان، این پلتفرم را به نیروی محرکه اصلی بازار تبدیل کرده است.
تجربههای عمیق در کنسول و PC
با وجود سلطه موبایل، کنسولهای بازی (مانند پلیاستیشن و ایکسباکس) و رایانههای شخصی همچنان بهعنوان بستری برای ارائه تجربیات عمیق، داستانمحور و گرافیکی (بازیهای AAA) شناخته میشوند. این پلتفرمها پایگاه بازیکنان وفاداری دارند که بهدنبال کیفیت و محتوای پیچیدهتر هستند.
ژانر جنگی بهمثابه ابزار روایت
در میان انبوه ژانرها، بازیهای جنگی و استراتژیک جایگاه ویژهای دارند. این بازیها، فراتر از سرگرمی، به میدان نبردی برای روایتها تبدیل شدهاند. استودیوهای بزرگ غربی با سرمایهگذاریهای کلان، روایتهای خاص خود را از تاریخ، قهرمانی و منازعات جهانی به میلیونها بازیکن در سراسر دنیا، از جمله ایران، عرضه میکنند. این امر نشان میدهد که بازیها تنها محصولی تجاری نیستند، بلکه حاملان قدرتمند پیامهای فرهنگی و ایدئولوژیک نیز هستند.
مصرفکننده مشتاق، تولیدکننده در تکاپو
بازار ایران با داشتن جامعهای جوان و علاقهمند، یک بازار مصرفی بزرگ و قابل توجه با بیش از ۳۰ میلیون بازیکن است. با این حال، این بازار با یک دوگانگی ساختاری مواجه است: از یک سو، مصرف گسترده و عمیق محصولات خارجی و از سوی دیگر، تلاش صنعت داخلی برای یافتن جایگاه خود. یکی از بزرگترین چالشهای پیش روی صنعت بازی ایران، «شکاف روایی» است. درحالیکه جوانان ایرانی ساعتها وقت خود را در دنیاهای دیجیتالی خلقشده توسط دیگران صرف میکنند، مفاهیم و داستانهای بومی با پتانسیل دراماتیک بالا، حضوری کمرنگ و غیررقابتی در این مدیوم دارند. پیمایشها نشان میدهد ژانرهای پرطرفداری مانند بازیهای جنگی، تقریبا بهطور کامل در انحصار عناوین خارجی است. این موضوع نهتنها یک فرصت اقتصادی از دست رفته، بلکه یک خلأ در انتقال ارزشها و روایتهای فرهنگی به نسل جدید است. با این وجود، صنعت داخلی نشانههایی از بلوغ و توانمندی را نیز به نمایش گذاشته است. موفقیت برخی بازیهای ایرانی در ژانرهای خاص مانند کلمات، تفننی و حتی ماشینسواری ثابت میکند در صورت تولید محصول باکیفیت و شناخت صحیح از نیاز مخاطب، میتوان سهم قابل توجهی از سبد مصرف بازیکنان داخلی را بهدست آورد.
از تسهیلگری تا توانمندسازی
برای تغییر این معادله و کاهش وابستگی به محصولات خارجی، یک رویکرد استراتژیک و چندوجهی ضروری است. این رویکرد باید فراتر از حمایتهای مقطعی رفته و یک اکوسیستم پایدار برای رشد ایجاد کند. اصلیترین مانع بر سر راه بسیاری از استودیوهای خلاق، دسترسی به سرمایه است. برگزاری رویدادهای سرمایهگذاری که در آن ایدهپردازان و سرمایهگذاران -اعم از دولتی و خصوصی- بهطور مستقیم با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند، میتواند این چرخه را به حرکت درآورد. موفقیت صنعت بازی نیازمند همکاری نزدیک بین بازیسازان، ناشران، سرمایهگذاران و نهادهای حاکمیتی است. ایجاد یک شبکه منسجم که در آن تمام ذینفعان نقش خود را ایفا کنند، به رشد پایدار صنعت کمک شایانی خواهد کرد. حمایت نباید بهمعنای نادیدهگرفتن کیفیت باشد. نهادهای متولی باید در کنار تسهیلگری، نقش نظارتی و مشاورهای خود را تقویت کنند تا محصول نهایی از نظر فنی، هنری و جذابیت گیمپلی، توانایی رقابت با نمونههای خارجی را داشته باشد. در نهایت، آینده بازار بازی در ایران در گرو پرکردن شکاف روایی و تبدیلشدن از یک مصرفکننده صرف به یک تولیدکننده فعال و معناساز است. این مهم تنها با سرمایهگذاری هوشمند، تمرکز بر کیفیت و باور به قدرت داستانگویی بومی محقق خواهد شد.