امروز گوشیهای هوشمند، رابط اصلی ما با جهان دیجیتال هستند. گوشیها نهتنها امکان ارسال پیام یا گرفتن عکس را برای ما ایجاد کردهاند بلکه تبدیل به دروازهای به یک اکوسیستم کامل شدهاند بهطوری که اپلیکیشنهای بانکی، فروشگاههای آنلاین، تاکسیهای اینترنتی، شبکههای اجتماعی و... روی آن نصب شده و کارهای روزمرهمان را با آن انجام میدهیم. امروز بیش از ۸۷درصد کاربران ایرانی اینترنت را از طریق گوشی همراه استفاده میکنند. این یعنی وابستگی مطلق به دستگاهی که در صورت خاموش شدن، بسیاری از فعالیتهای روزمره مختل میشود. مثلا تا چند سال پیش استفاده از تاکسی، خرید از بقال سر کوچه و حتی فروشگاههای بزرگ بدون اسکناس قابل تصور نبودند اما با گسترش درگاههای پرداخت و کیوآرکدها، امروزه بهراحتی میتوان کرایه تاکسی یا حتی سبزی خوردن را با تلفن همراه پرداخت کرد. این تغییر در عین حال خطر وابستگی کامل به سیستمهای آنلاین را بههمراه آورده است. حالا پرسش بزرگ عصر ما این است که آیا فناوریهای نوین ما را آزادتر کردهاند یا اسیرتر؟ فناوری به ما آزادی بیسابقهای داده است. هیچگاه دسترسی به بازار کار، آموزش، خدمات درمانی و حتی ارتباطات تا این حد آسان و برابر نبود. پرداختهای دیجیتال، حذف صفهای بانکی و تسهیل گردش پول، در خدمت رفاه اقتصادی قرار گرفته و بخش بزرگی از بروکراسی را کوتاه کرده است. روی دیگر ماجرا، سایهای از وابستگی و کنترل را نشان میدهد. هر کلیک، جستوجو و خرید ما تبدیل به دادهای میشود که در اختیار شرکتها و دولتها قرار میگیرد. الگوریتمها بهجای ما تصمیم میگیرند چه بخوانیم، چه ببینیم و حتی چه بخریم. اینجاست که آزادی انتخاب بیآنکه متوجه شویم رنگ میبازد و بهنوعی «بردگی نرم» تبدیل میشود. واقعیت این است که نه میتوان فناوری را شیطاننمایی کرد و نه میتوان آن را منجی مطلق دانست. اگر سیاستگذاری شفاف، رقابت سالم میان پلتفرمها و آموزش سواد دیجیتال برای مردم فراهم باشد، وابستگی به فناوری میتواند بیشتر به آزادی منجر شود. در غیر این صورت زندگی ما بهتدریج زیر سایه تصمیمات الگوریتمی و اقتصاد انحصاری پلتفرمها محدود خواهد شد. بنابراین پاسخ به پرسش آغازین ساده نیست. مردم در بسیاری از جنبهها آزادتر شدهاند اما این آزادی شکننده است. انتخاب امروز ماست که فردای دیجیتال را به «آزادی اقتصادی» نزدیکتر کند یا به «بردگی هوشمند» سوق دهد.