جرقه ورود به دوبله
او ۹تیرماه ۱۳۴۶ در بندرانزلی چشم به جهان گشود؛ شهری با هوایی مهآلود، مردمی صمیمی و روحی شاعرانه. علاقهمندی به هنر از همان سالهای نخست در وجودش ریشه دواند اما ورود جدیاش به عرصه دوبله اواخر سال۱۳۶۹رقم خورد؛ زمانی که برای آزمون صدابه واحددوبلاژ صداوسیمارفت وهمانجا پذیرفته شد.جرقه آغازاما پیشتر زده شده بود؛ معلم خوشنویسیاش نخستین مشوق او بود و بعدها،کسانی که پس ازشنیدن صدایش از اومیپرسیدند:«آقا شما دوبلورید؟»جرقه رابه آتش بدل کردند.
نخستین تجربه و ورود به دنیای صداها
نخستین جملهاش پشت میکروفن تنها یک واژه بود: «کجا؟» درمجموعه کارتونی «هاکلبری فین» به مدیریت مرحوم نارنجیها. همان تجربه ساده، سرآغاز راهی شد به دنیای پیچیده و عمیق صداها، نقشها و فرهنگها. باشکندی طی سالیان دراز به شخصیتهای بسیاری جان بخشیده اما آنگونه که خود میگوید، نقش «جومونگ» به دلیل بازتاب گستردهاش، در حافظه جمعی مخاطبان ایرانی بیش از سایرین ماندگار شده است. در عین حال، صداپیشگی «کاپیتان آمریکا» را با علاقهای ویژه دوست دارد و آن را در شمار تجربههای محبوبش میداند.
ویژگیهای صدا و هنر دوبلور
با اینکه هیچگاه همذاتپنداری کامل بایک شخصیت نداشته، باور داردبدون همحسی نمیتوان صدا را برنقش نشاند؛صدای موفق، از دل درک نقش و نزدیکی با آن میگذرد. ازنظر او،داشتن صدایی خوش،تنها آغاز راه است. آنچه دوبلور را متمایز میکند، قدرت تحلیل، فن بیان وشناخت روانی نقشهاست.به همین دلیل، هنگام شنیدن آثار خود، بهشدت منتقد است؛ گاه حتی بیرحمانه.
مدیر دوبلاژ و صدا بهمثابه حامل فرهنگ
در جایگاه مدیر دوبلاژ، هر صدا را حامل فرهنگی میداند و برای انتخاب صداها، تطابق آنها با شخصیتهای داستانی را ملاک نهایی قرار میدهد. همانطور که استادانش گفتهاند:«پشت هرصدا،فرهنگی نهفته است.» اینروزها بیش از آنکه درگیر مدیریت باشد، به گویندگی میپردازد. از تازهترین فعالیتهایش میتوان به صداپیشگی درمجموعه «تهجویونگ» به مدیریت مهسا عرفانی اشاره کرد.او از فرشید شکیبا، رئیس واحد دوبلاژ نیز با احترام یاد میکند: «مردی شریف، محترم و بسیار کوشاست که با رفتار سنجیدهاش فضای کاری را آرام و ثمربخش میسازد.»
انتقاد از خشونت در رسانهها
باشکندی صرفا صداپیشه نیست؛ نگاهی فرهنگی دارد و رسانه ملی را واجد رسالتی فراتر از سرگرمی میداند. معتقد است که فیلمهای پخششده باید جنبه آموزشی و تأثیرگذار داشته باشند. با صراحت میگوید: «از فیلمهای پر از شمشیر، خون و خشونت بیزارم. اینها چیزی نمیآموزند و خشونت میپراکنند.» برای نمونه، «خانه کوچک» را الگویی مناسب و ارزشمند میداند؛ اثری که هم دیدنی بود و هم آموزنده.
نگاهی واقعگرایانه به دوبله
در مقایسه دوبله امروز با دوران طلایی، از هرگونه نوستالژی بیپشتوانه پرهیز میکند و واقعگرایانه میگوید: «چهچیزی را میشود با گذشته مقایسه کرد که دوبله را بشود؟ شرایط بسیار دگرگون شده است.» با این حال، نسل جدید را مستعد، باهوش و توانمند میداند؛ بهشرط آنکه در مسیر درست تربیت شوند و در کنار مدیران باتجربه رشد کنند. نقش تکنولوژیهای نوین را در ارتقای دوبله مهم میداند اما آن را مشروط به مهارت کاربر میکند: «ابزار به خودی خود کافی نیست؛ مهم آن است که در دستان چه کسی باشد.»
ماندگاری دوبله و تفاوت تولیدات
باشکندی از آن دسته صداپیشگانیاست که سالها از طریق صدایش شناخته شده است؛ گرچه امروز با افزایش شبکهها و تغییر سبک تماشای مخاطبان، این اتفاق کمتر میافتد اما دلیل ماندگاری دوبله در نگاه او ساده است: «صدای خوب و اجرای درست، بیننده را جذب میکند. اگر دوبله با دقت و کیفیت انجام شود، مخاطب با اثر ارتباط برقرار میکند و از تماشایش لذت میبرد.» در خصوص تفاوت میان تولیدات تلویزیون و شبکه نمایش خانگی، قائل به برتری مطلق نیست: «هر دو میتوانند عالی باشند، اگر افراد کاربلدی در رأس کار قرار گیرند.»
تجدید نظر در انتخاب حرفه
اگر فرصتی برای تولدی دوباره داشت، دوباره صداپیشه میشد؟ پاسخ روشن و صمیمی است: «اگر فرصتش پیش میآمد، حتما. این حرفه لذتبخش و دوستداشتنی است.»ازمیان گویندگان نسلهای گذشته،همه راالهامبخش میداند:«کدام دوبلور قدیمی صدای بد داشت؟ همه شنیدنی بودند.» اما ازمیان آنها، بیش از همه، سبک مرحوم استاد اسماعیلی را با دقت و علاقه دنبال کرده است.
توصیه به نسل جوان
توصیهاش به نسل جدید پر از احترام به پیشینیان است: «نخست به خودم، سپس به دیگران میگویم: بدانید وامدار چه کسانی هستید. ببینید این حرفه را ازچه کسانی تحویل گرفتهاید واکنون به جای چه چهرههایی نشستهاید. اگراعتباری مانده،به پاس سالها تلاش بزرگان این حرفه است. آبروداری کنید؛ حتی اگر کسی قدردان شما نباشد، شماحرمت حرفهتان رانگه دارید.» و در پایان، باتواضع وصدایی گرم، قدردانیاش رانثارمخاطبانی میکندکه سالهابا اوخاطره ساختهاند:«مرهون ومدیون تشویقهای مستمر و زیبای مردم هستم. خدا را شکرمیکنم که خدمت من موردعنایت ولطف مردم قرارگرفته است.»صدایی چنین، بیتردید حامل فرهنگی است که باید قدردانسته شود؛با عشق،آگاهی و احترام به پیشینهای که این حرفه را به جایگاه امروز رسانده است.