حیوان‌دوستی مرگبار

نگهداری از حیوانات خانگی در شهرها، سال‌هاست به بخشی از سبک زندگی بسیاری از خانواده‌ها تبدیل شده است. با این حال، نبود قوانین جامع و نظارت کافی، باعث ایجاد چالش‌های متعددی هم برای صاحبان حیوانات و هم برای شهروندانی شده که از حضور حیوانات در محیط عمومی احساس ناامنی می‌کنند. از این‌رو، لازم است چارچوب‌های مشخص و علمی برای نگهداری از حیوانات خانگی و حتی کنترل جمعیت حیوانات بلاصاحب در کشور تدوین و اجرایی شود.
کد خبر: ۱۵۲۱۵۰۹
نویسنده هانا چراغی - روزنامه نگار
 
قاعدتا مهم‌ترین مسأله در نگهداری از حیوانات خانگی، انجام واکسیناسیون‌های منظم و کنترل مداوم سلامت آنها در کلینیک‌های دامپزشکی است. با این حال، باید صاحبان این حیوانات به این نکته هم توجه داشته باشند که در محیط‌های عمومی برای حیوان از قلاده یا باکس نگهداری پت‌ها استفاده کنند. سگی که بدون قلاده در پارک یا خیابان رها شود، نه‌تنها می‌تواند موجب ترس و نگرانی شهروندان شود بلکه در شرایط خاص احتمال بروز حوادثی مانند گاز گرفتگی یا درگیری نیز وجود دارد. 
در کنار حیوانات خانگی، مسأله حیوانات بلاصاحب (به‌ویژه سگ‌های ولگرد) یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های بهداشتی و اجتماعی در بسیاری از شهرهاست. آمارهای رسمی نشان می‌دهد سالانه موارد متعددی از سگ‌گزیدگی در کشور ثبت می‌شود که بخش عمده آن به سگ‌های بلاصاحب مربوط است. راهکار پذیرفته‌شده جهانی که برای مدیریت جمعیت این حیوانات وجود دارد، عقیم‌سازی سیستماتیک آنهاست. تجربه بسیاری از کشورهای اروپایی نشان داده که با اجرای برنامه‌های گسترده عقیم‌سازی، همراه با واکسیناسیون، امکان کنترل جمعیت سگ‌های ولگرد و کاهش بیماری‌هایی چون هاری فراهم می‌شود که بهتر است چنین اقدامی در ایران نیز در دستورکار قرار گیرد تا از بروز چالش‌های جدی در این زمینه جلوگیری شود.
موضوع مهم دیگر، مسأله غذا دادن به حیوانات ولگرد در معابر و فضاهای عمومی است. هر چند این اقدام از دید برخی افراد نوعی حیوان‌دوستی تلقی می‌شود اما این کار در عمل به افزایش جمعیت و وابستگی آنها به منابع غذایی شهری منجر می‌شود و چرخه طبیعی حیات‌شان را مختل می‌کند. در بسیاری از کشورها، غذا دادن به حیوانات بلاصاحب تنها در مراکز کنترل‌شده مانند پناهگاه‌ها صورت می‌گیرد.
بنابراین، ایجاد پناهگاه‌های استاندارد یکی از اساسی‌ترین گام‌ها برای مدیریت انسانی حیوانات بلاصاحب است. این شیوه علاوه‌بر کاهش جمعیت بی‌رویه، امنیت شهروندان را تضمین کرده و از بروز تنش میان انسان و حیوان جلوگیری می‌کند. بر این اساس، مدیریت حیوانات خانگی و بلاصاحب تنها یک وظیفه فردی یا دغدغه دامپزشکی نیست؛ بلکه موضوعی چندوجهی است که به همکاری شهرداری‌ها، سازمان‌های متولی سلامت، انجمن‌های مردم‌نهاد و مشارکت شهروندان نیاز دارد. تنها با رویکرد علمی و قانونمند می‌توان حقوق حیوانات را رعایت و آرامش و سلامت جامعه را حفظ کرد . برای بررسی ابعاد مختلف این مسأله، گفت‌وگویی با فهیمه اسلامی، دامپزشک داشتیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

آیا قوانین مشخصی برای نگهداری حیوانات خانگی در آپارتمان یا فضای عمومی وجود دارد؟
از لحاظ قانونی، اطلاعی ندارم که آیا می‌شود سگ و گربه را در خانه نگهداری کرد یا نه. این را باید از نهادهای متولی قانون پرسید اما اصولا صاحب هر حیوان خانگی وظیفه دارد کنترل کامل حیوان را برعهده داشته باشد. یعنی باید حتما قلاده بزند، حیوان را کنار خودش نگه دارد و همه مراحل واکسیناسیون و درمانش را به‌طور منظم انجام دهد.

اگر حیوان در فضای عمومی رفتاری خطرناک داشته باشد یا مشکلی ایجاد کند، چه کسی مسئول است؟
در صورتی که در پارک یا هر محیط عمومی سگی به کسی حمله کند، تمام مسئولیت بر عهده صاحب آن حیوان است. حتی وقتی حیوان را برای گردش می‌برند، اگر سگ مدفوع کند، این وظیفه‌ صاحب اوست که مدفوع را از خیابان، کوچه یا پارک جمع‌آوری کند. چون مدفوع حیوان می‌تواند حامل ویروس، باکتری یا انگل باشد؛ مخصوصا اگر واکسیناسیون، به شکل صحیحی انجام نشده باشد. حتی در صورتی که واکسیناسیون انجام شده باشد، باز هم برای زیباسازی شهر و حفظ بهداشت عمومی باید این کار انجام شود. در نهایت، مسئولیت کامل این موارد با صاحب حیوان است.

با توجه به افزایش نگهداری حیوان خانگی در شهرها،خطرانتقال بیماری‌های مشترک بین حیوان وانسان تاچه حدجدی است؟ 
این موضوع بسیار جدی است. البته وقتی از بیماری‌های مشترک صحبت می‌کنیم، بیشتر منظورمان حیوان‌گزیدگی و بیماری‌هایی است که از حیوانات بلاصاحب، به‌ویژه سگ‌های ولگرد منتقل می‌شود.ما فقط در سال ۱۴۰۳ نزدیک به ۴۰۰ هزار مورد حیوان‌گزیدگی در کشور داشتیم که بیشتر مربوط به سگ‌ها بوده و متأسفانه همان سال، طبق گزارش رسمی وزارت بهداشت، ۲۴ نفر بر اثر ابتلا به بیماری هاری جان خود را از دست دادند؛ چراکه بیماری هاری یکی از خطرناک‌ترین بیماری‌هاست که از طریق گزش حیوان منتقل می‌شود.سگ‌های صاحب‌دار، در صورت دریافت به‌موقع واکسن، خطری ندارند. این حیوانات باید به طور منظم واکسیناسیون شوند. با تکمیل واکسن‌ها، این سگ‌ها بی‌خطر هستند اما مشکل اصلی سگ‌های بلاصاحب است، چون هیچ سیستمی برای واکسیناسیون آنها نیست. این سگ‌ها در کوچه‌ها، خیابان‌ها، پارک‌ها، اطراف شهرها و روستاها دیده می‌شوند و هیچ کنترلی روی آنها نیست. بنابراین خطر انتقال بیماری از طرف آنها بیشتر است.

آمار حیوان‌گزیدگی بیشتر مربوط به کدام مناطق کشور است؟
براساس آمار وزارت بهداشت، بیشترین موارد حیوان‌گزیدگی در استان تهران گزارش شده و بعد از آن استان‌های شمالی مثل گیلان. دلیل ‌آن جمعیت بالای حیوانات بلاصاحب در این مناطق است. هر چه تعداد این حیوانات بیشتر باشد، به‌طور طبیعی گزش نیز افزایش می‌یابد.

چرا جمعیت سگ‌ها و گربه‌های بلاصاحب در شهرها تا این اندازه زیاد شده است؟
یکی از مهم‌ترین دلایل، مدیریت نادرست پسماند است. وقتی زباله‌ها درست جمع‌آوری نمی‌شود، این حیوانات به یک منبع غذایی آسان و دائمی دسترسی پیدا می‌کنند. همین دسترسی ساده باعث می‌شودبیشتر زاد وولد کنند و جمعیت‌شان به‌طور افسارگسیخته‌ای افزایش پیدا کند. طبق برآوردها، هم‌اکنون بین پنج تا شش میلیون سگ بلاصاحب در کشور وجود دارد. وقتی منبع غذایی بیشتری در دسترس‌شان باشد، جمعیت‌شان باز هم بیشتر می‌شود.برخی افراد یا گروه‌ها در فضای مجازی برای سگ‌ها و گربه‌های بلاصاحب غذا تهیه می‌کنند و آن را نوعی حیوان‌دوستی می‌دانند؛ واقعیت این است که این کار بیشتر از این‌که مفید باشد، آسیب‌رسان است. بعضی بلاگرها غذاهایی مثل گوشت و مرغ تهیه می‌کنند و در بیابان‌ها یا اطراف روستاها برای سگ‌های بلاصاحب می‌ریزند و فکر می‌کنند کار درستی انجام می‌دهند اما این فقط باعث افزایش جمعیت آنها می‌شود. از طرفی دستگاه گوارش سگ بعد از شش ساعت دوباره خالی می‌شود و اگر مرتب به آنها غذا داده شود، بیشتر تولیدمثل می‌کنند. همین مسأله جمعیت‌شان را غیرقابل کنترل می‌کند. حتی گربه‌ها هم وقتی در شهرها غذای آماده پیدا می‌کنند، جمعیت‌شان زیاد می‌شود. این افزایش جمعیت به بیماری‌های انگلی، ویروسی و باکتریایی دامن می‌زند.

پیامدهای زیست‌محیطی این رفتارها چیست؟
وقتی پسماند و غذا در کوچه و خیابان ریخته می‌شود، علاوه بر سگ و گربه، حیوانات موذی مثل موش‌ هم جذب می‌شوند. به این ترتیب چرخه طبیعی به‌هم‌می‌خورد و جمعیت حیوانات موذی هم افزایش پیدا می‌کند. همه اینها درنهایت خطر انتقال بیماری‌ها به انسان را افزایش می‌دهد.اگر کسی واقعا حیوان‌دوست است، می‌تواند آن را به خانه بیاورد، واکسینه‌اش کند و مراقبت‌های دامپزشکی لازم را انجام دهد. این کار درست است، نه غذادادن بی‌حساب در خیابان‌ها. مدیریت حیوانات بلاصاحب در محدوده شهرها وظیفه شهرداری‌هاست. اگر سازمان‌های مردم‌نهاد قدرتمندی داریم، می‌توانند به شهرداری‌ها کمک کنند تا پناهگاه‌ها و شلترها ساخته شود. اول باید این حیوانات جمع‌آوری شوند و بعد در مراکز کنترل‌شده به آنها غذا بدهند.
 
اگر این مشکل مدیریت نشود، چه پیامدهایی در جامعه خواهیم داشت؟

متأسفانه همین حالا هم آمار حملات حیوانات بلاصاحب بالاست. بارها شنیده‌ایم که کودکان در اطراف شهرها و روستاها مورد حمله سگ‌ها قرار گرفته‌اند. اخیرا هم کودکی به‌دلیل گزش سگ جان خود را از دست داد و این اتفاق‌ها غیرقابل جبران است.
پس اگر واقعا به حیوانات علاقه‌مندیم، باید به شکل اصولی و علمی از آنها مراقبت کنیم، نه این‌که با رفتارهای هیجانی باعث افزایش جمعیت‌ آنها و تهدید سلامت انسان‌ها و حتی خود حیوانات شویم.

به‌عنوان دامپزشک، با عقیم‌سازی سگ‌های بلاصاحب موافق هستید؟
به‌شدت موافقم. اگر می‌خواهیم ازدیاد جمعیت سگ‌های بلاصاحب در کشور را کنترل کنیم، ابتدا باید این حیوانات را به پناهگاه‌هایی منتقل کنیم.همان‌طور که در کشورهای دیگر تا این حد تعدادشان زیاد نیست و مدیریتی روی جمعیت آنها وجود دارد. مثلا در بسیاری از کشورهای اروپایی به‌ندرت سگ‌های بلاصاحب دیده می‌شوند و همه‌شان جمع شده‌اند.هاری در بسیاری از کشورهای اروپایی به صفر رسیده، درحالی‌که در ایران در سال ۱۴۰۳، بالغ بر ۲۴ مورد ابتلا به بیماری هاری داشتیم. 
برای مدیریت جمعیت سگ‌های بی‌صاحب، این کشورها پناهگاه‌هایی ایجاد می‌کنند و حیوانات ابتدا به آنجا منتقل می‌شوند. در این پناهگاه‌ها، نخست سگ‌ها به‌طور کامل واکسینه و سپس توسط دامپزشکان عقیم‌سازی می‌شوند. در مرحله بعد، اعلام می‌شود افرادی که به نگهداری این حیوانات علاقه‌مندند، می‌توانند سرپرستی آنها را به‌عنوان سگ‌های نگهبان یا خانگی بر عهده بگیرند.
یک بازه زمانی یک‌ماهه برای یافتن سرپرست در نظر گرفته می‌شود. در صورتی که سرپرستی پیدا نشود، او را به روش علمی و با استفاده از داروی بیهوشی با دوز بالا به خوابی عمیق و ابدی می‌برند. سپس سراغ گروه بعدی حیوانات می‌روند.

نظرتان درباره‌ روش‌های غیرانسانی یا ظلم به حیوانات چیست؟
با این روشی که سگ‌ها را شکنجه می‌کنند و فیلم‌های دلخراشی از آنها در فضای مجازی دیده‌ایم کاملا مخالفم و طرفدار حقوق حیوانات هستم. این حیوان‌آزاری باعث می‌شود مردم بیشتر جبهه بگیرند و با سیاست‌های کنترل جمعیت این حیوانات همقدم و همراه نباشند. باید گفت که مثل سایر کشورها روش انسانی و علمی در پیش گرفته شود و با اطلاع‌رسانی به مردم این پناهگاه‌ها را ایجاد کنیم و کارها به شکل درستی انجام گیرد.

درباره واکسیناسیون و کارت سلامت حیوانات (چه حیوانات خانگی و چه حیوانات غیرخانگی) آیا نظارت یا کنترل مشخصی روی این موضوع وجود دارد؟
واکسیناسیون معمولا زمانی انجام می‌شود که صاحب حیوان او را به کلینیک‌های دامپزشکی ببرد و به‌طور منظم واکسن‌های لازم را بزند. بیشتر افرادی که حیوان خانگی دارند، به‌دلیل نگرانی از بیماری‌هایی مثل هاری، نسبت به سلامت حیوان‌شان حساس هستند و واکسیناسیون را جدی می‌گیرند؛ اما این‌که دستورالعمل یا سیستم نظارتی مشخصی برای کنترل این موضوع وجود داشته باشد یا خیر، از آن بی‌اطلاع هستم.

در ایران، آیا فرهنگ‌سازی جدی درباره نگهداری حیوانات خانگی انجام شده است؟ نقش دامپزشکان در آموزش صاحبان حیوانات چقدر است؟
فرهنگ‌سازی در این زمینه بسیار مهم است. در کلینیک‌های دامپزشکی معمولا به صاحبان حیوانات خانگی توضیح داده می‌شود که باید در زمان‌های مشخص او را بیاورند، واکسیناسیون به‌موقع انجام شود و همچنین کنترل ضدانگل به‌طور مرتب صورت بگیرد. این آموزش‌ها در کلینیک‌ها به‌خوبی داده می‌شود. 
 
به نظر شما چه قوانینی باید درنظرگرفت تا هم حقوق حیوانات رعایت شودو هم در آرامش و امنیت جامعه خللی به‌وجود نیاید؟

به نظر من باید قوانینی وضع شود که صاحب حیوان دربرابر آن کاملا مسئول باشد. مثلا وقتی سگی یا گربه‌ای صاحب دارد و به بیرون آورده می‌شود، حتما باید قلاده داشته باشد. این موضوع هم از ایجاد ترس جلوگیری می‌کند و هم مانع مشکلات دیگر می‌شود. از طرف دیگر، قانونی لازم است که صاحبان حیوانات را موظف کند به ‌شکل دوره‌ای، آنها را واکسینه کنند؛ چه از نظر بیماری‌های ویروسی و چه از نظر انگلی و سایر بیماری‌ها.البته بحث من فقط درباره حیوانات خانگی در شهرها نیست. در روستاها هم سگ‌هایی داریم که صاحب دارند، اما آزادانه درکوچه و خیابان پرسه می‌زنند و حتی گاهی به دیگران حمله می‌کنند. چنین مواردی هم باید تحت قانون قرار بگیرد. اگر سگ، صاحب‌دار است که باید کنار صاحبش باشد؛ یا در باغ و خانه و یا به‌عنوان سگ نگهبان بسته شود. همین‌طور سگ‌های گله؛ این سگ‌ها باید کنار گله باشند، اما متأسفانه در بسیاری از روستاها شب‌ها گله را به آغل می‌برند، ولی سگ آزاد می‌ماند و در اطراف روستا پرسه می‌زند. این باعث آزار مردم می‌شود. بنابراین لازم است قوانینی تدوین شود که صاحبان را ملزم کند سگ‌شان را کنترل و مدیریت کنند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰