دیدن یک گربه بامزه یا سگی که لباس رنگی پوشیده، لبخند به لب مخاطب میآورد و باعث میشود افراد بیشتری به حیوانات علاقهمند شوند اما اگر کمی دقیقتر نگاه کنیم، متوجه میشویم که همهچیز به این سادگی نیست. پشت پرده بسیاری از این صفحات، سوءاستفاده از حیوانات، آزار آنها و حتی کلاهبرداریهای گسترده پنهان شده است.
وقتی شهرت مهمتر از حال حیوان میشود
بسیاری از حیوانبلاگرها برای جلب توجه، حیوانات را در شرایطی قرار میدهند که با زندگی طبیعیشان سازگار نیست. مثلا ویدئوهایی در فضای مجازی دستبه دست میشود که در آنها یک گربه با لباسهای تنگ جلوی دوربین نمایش داده میشود. گرچه ظاهر این گربه خندهدار و بامزه به نظر میرسد، در واقع حیوان تحت فشار شدید قرار دارد. مثلا سگی را مجبور میکنند حرکات غیرعادی انجام دهد تا لحظهای کوتاه برای خنده مخاطب ضبط شود یا حتی گاهی حیوان را عمدا در شرایط ترس و خطر قرار میدهند تا واکنشش را ثبت کنند.
مثالی دیگر از این وضعیت مربوط به پرندگان زینتی است که برای جذابترشدن فیلم، پرهایشان رنگ یا بالهایشان کوتاه میشود تا پرواز نکنند! مسلما اینکارها شاید برای مخاطب «جذاب» بهنظر بیاید اما برای حیوان دردناک و آسیبزننده است. پرسش مهم اینجاست آیا ارزش دارد برای چندهزار لایک و بازدید، حیوانی رنج بکشد؟ قطعا نه اما وقتی پای درآمدهای آنچنانی از تبلیغات و اسپانسرها در میان باشد، بسیاری از بلاگرها حاضرند این مرز اخلاقی را نادیده بگیرند.
پول بهنام حمایت، کلاهبرداری بهکام بلاگر
یکی دیگر از ابعاد تاریک حیوانبلاگرها، جمعآوری پول به اسم کمک به حیوانات است. صفحههایی ایجاد میشود که تصاویر حیوانات زخمی یا بیمار را منتشر میکنند و با نوشتن جملاتی احساساتبرانگیز، از مردم میخواهند برای درمان یا تغذیه حیوانات کمک مالی کنند اما در بسیاری موارد، پول جمعشده هرگز صرف همان حیوان نمیشود.
مثلا بلاگری تصویری از سگی زخمی منتشر میکند و مینویسد: «برای جراحی فوری این سگ فقط ۱۰ میلیون تومان نیاز است، لطفا کمک کنید». مردم با نیت خیر پول میفرستند اما بعدا معلوم میشود سگ مدتها پیش درمان شده یا اصلا ارتباطی با آنفرد نداشته است. این کلاهبرداری نهتنها به حیوانی که واقعا نیازمند است کمکی نمیکند، بلکه اعتماد عمومی به حامیان واقعی را هم از بین میبرد.
اما آیا همه کسانی که برای حیوانات کمک جمع میکنند، کلاهبردارند؟ خیر. بسیاری از افراد و گروهها صادقانه فعالیت کرده و تمام کمکها را صرف نگهداری حیوانات میکنند. منتها مشکل اینجاست که وجود افراد سودجو باعث شده مردم نتوانند بهراحتی میان کار درست و فریبکارانه تفاوت قائل شوند.
مافیای حامیان حیوانات؛ واقعیت یا اغراق؟
در سالهای اخیر اصطلاحی به نام «مافیای حامیان حیوانات» وارد گفتوگوهای عمومی شده است. این اصطلاح به افراد یا گروههایی اشاره دارد که ظاهرا در نقش حامی و فعال حقوق حیوانات فعالیت میکنند اما در واقع شبکهای برای جمعآوری پول و کسب نفوذ در فضای مجازی به راه انداختهاند. این افراد با تبلیغ پناهگاهها و کمپهایی که مدعی نگهداری صدها حیوان هستند، کمکهای مالی گستردهای جمعآوری میکنند اما گزارشها نشان میدهد بسیاری از این پناهگاهها شرایط مناسبی ندارند، حیوانات در آنجا بیمار و گرسنهاند و پولها بیشتر صرف تبلیغات و نمایش میشود.
برای مثال، در بعضی شهرها پناهگاههایی وجود دارد که نامشان بارها در شبکههای اجتماعی برای جمعآوری پول مطرح شده اما بازدیدکنندگان میگویند حیوانات در وضعیت رقتانگیزی زندگی میکنند و هیچ شفافیتی درباره هزینهها وجود ندارد! این همانجایی است که واژه «مافیا» معنا پیدا میکند؛ گروههایی که با سوءاستفاده از احساسات مردم، پول و قدرت بهدست میآورند و حتی صدای حامیان واقعی حیوانات را خاموش میکنند. این وضعیت یک نتیجه تلخ دارد. مردم دیگر نمیدانند به چهکسی اعتماد کنند. برخی خیرین که بارها فریب خوردهاند، دیگر حاضر به کمک نیستند. در نتیجه حیواناتی که واقعا نیازمند کمک هستند بیپناهتر میمانند. با این حال، همهچیز هم سیاه نیست. افراد زیادی هستند که صادقانه برای رفاه حیوانات تلاش میکنند.
بنابراین راه درست این است که ما بهعنوان مخاطب، هوشیار باشیم. به هر محتوایی تنها بهدلیل بامزهبودن واکنش مثبت نشان ندهیم، برای کمک مالی تنها به نهادهای معتبر و شفاف اعتماد کنیم و در برابر کسانی که از حیوانات برای کسب شهرت و ثروت سوءاستفاده میکنند سکوت نکنیم.