قرآن کریم در سوره نساء، بعد از فرمان به یکتاپرستی و نیکی به والدین، صریحا سفارش میکند که به «همسایه نزدیک و دور» نیکی کنید. این همردیفی با بالاترین ارزشها نشان میدهد که همسایهداری در اخلاق اسلامی مسألهای حاشیهای نیست، بلکه در متن دینداری جای دارد.از این جهت، فقیهان و عالمان اخلاق، آزار نرساندن، رعایت حریمها، ادب در گفتوگو، حفظ آبرو و حتی توجه به آسایش محیطی(مانند صدا و نظافت)را ذیل «حقالناس» تعریف کردهاند.حقالناس یعنی حقی اگر ضایع شد،بایک توبه فردی پشت دربسته نمیماندوباید صاحب حق نیزراضیشود.ایننگاه،همسایهداری را ازسطح توصیههای زیباشناختی بالا میبرد و به مسئولیتی الهی و اجتماعی تبدیل میکند. در تجربه امروز شهرنشینی که آپارتمانها کنار هم قرار گرفتهاند و مشاعات مشترک مثل آسانسور، پارکینگ و حیاط باید به عدالت تقسیم شود، همین منطق دینی میتواند «قرارداد اجتماعی محلی» ما را شکل دهد. به عبارت دیگر ما بهخاطر خدا و برای سلامت روابط، سهم خود از فضا، سکوت و امنیت را بهگونهای مصرف میکنیم که حق دیگری پایمال نشود.
احادیثی درباره حقوق همسایه
روایات اسلامی با بیانی واضح،جایگاه همسایه راتثبیت میکنند. درحدیثی پیامبر(ص)ایمان رابه اخلاق همسایگی گره میزنند: «کسی که به خدا وروز واپسین ایمان دارد،همسایهاش را نمیآزارد». یعنی معیار سنجش دینداری، تنها عبادات فردی نیست.
روایتهای متعددی دیگری هم، «ترک آزار» همسایه را کافی نمیدانند و از «احسان فعال» سخن میگویند. از پیامبر(ص) نقل شده است: «هرگاه غذایی پختی، آب آن را بیشتر کن و از آن برای همسایهات سهمی بفرست». پیام اخلاقی روشن است: نعمت، وقتی برکت مییابد که اثرش از خانه ما فراتر برود. همچنین روایت شده: «مسلمان نیست آنکه شب را سیر بخوابد و همسایهاش گرسنه باشد.»
در نگاه علوی، همسایهداری یک «سنت نبوی» است؛ سنتی که التزام به آن، آتش کینه را خاموش و سرمایه اعتماد را زنده میکند. از مجموع این احادیث میتوان اصولی عملی استخراج کرد: آزار نرساندن، احترام به حریمها، نگهداشتن آبرو، همیاری در نیازهای ضروری، شریک کردن همسایه در شادی و اندوه و رعایت انصاف در بهرهبرداری از امکانات مشترک. اینها نهتنها اخلاق فردی هستند، بلکه قوانینی برای روابط بهتر در محله و زندگی امروزی بهشمار میروند.
از آرامشسازی تا سرمایه اجتماعی
اگر بخواهیم این میراث روایی را در زندگی امروز به عمل تبدیل کنیم، نخستین گام «آرامشسازی» است. آرامشسازی یعنی مراقبت از هرآنچه سکوت فضای مشترک را تضمین میکند. مثل کنترل صدای دستگاهها و مهمانیها، رعایت ساعتهای استراحت، مدیریت رفتوآمد کودکان در مشاعات بدون ایجاد مزاحمت و حتی توجه به بوی غذا یا دود سیگار که میتواند از زیر درها به خانه همسایه راه پیدا کند. اینها نمونههای کوچک اما مؤثر در جامعه پیچیدهشهری هستند.
نکته دیگر «حفظ آبرو و حریم خصوصی» است. در فرهنگ دینی، آبرو مثل خون در رگهای جامعه است که اگر ریخته شود، بدن اخلاقی جامعه بیجان میماند. در عمل، پرهیز از کنجکاوی، خودداری از انتشار شایعات، بستن چشم بر خطاهای کوچک دیگران و درخواست اجازه پیش از هر اقدام مرتبط با فضای مشترک، همان نگهداشتن آبروست. شبکههای اجتماعی هم امتداد همین اخلاق هستند. مثلا بازنشر تصاویر خصوصی همسایه یا اظهارنظرهای تحقیرآمیز درباره سبک زندگی او، در منطق دینی مصداق پایمال کردن حقالناس است.
«مدارا در اختلاف» هم ازجمله موارد مهم در همسایهداری است. هیچ جامعهای بیاختلاف نیست؛ هنر دینداری آن است که اختلافها را با کمترین اصطحکاک حل کند. گفتوگوی مستقیم و محترمانه میان طرفین و اگر به نتیجه نرسید، میانجیگری یک یا دو همسایه معتمد و در نهایت، مراجعه مشترک به مرجع قانونی ساختمان یا شورا.
شاید مهمترین نکته در این مقوله، «فراقومی و فراجنسیتی بودن» اخلاق همسایهداری است. توصیههای قرآنی و نبوی، همسایه را با برچسبهای مذهبی و قومی محدود نمیکنند. احترام به همسایه غیرمسلمان، مهاجر یا تازهوارد محله هم در دایره همین حقوق است. امروزه که شهرهای ما بزرگتر شدهاند، پایبندی به این اصل میتواند از بسیاری سوءظنها و مشکلات فرهنگی پیشگیری کرده و چتر امنیت روانی را بر سر همه باز کند.
اسلام با تعبیه همسایهداری در متن ایمان، میخواهد از کنار همبودن، «باهم بودن اخلاقی» بسازد. آیات قرآن، ما را به نیکی با همسایه نزدیک و دور فرا میخوانند و روایات، اصولی عملی (از ترک آزار تا احسان فعال) در اختیارمان میگذارند. اگر این اصول در زندگی امروز ترجمه شوند، محلهها از محل گذر به «خانه دوم» بدل میشوند؛ جایی که انسان، علاوه بر امنیت، احساس معنا و تعلق مییابد. چنین جامعهای نهتنها دیندارتر که انسانیتر و آرامتر است و این، همان وعده اخلاقی اسلام درباره همسایه است.