سفیدشویی جنایت با رسانه

سفیدشویی جنایت با رسانه

بامداد دهم آگوست ۲۰۲۵، وقتی سایه ستون‌های باریک بیمارستان الشفاء روی خاک‌های حیاط نمایان شد، انس جمال الشریف، خبرنگار پرکار الجزیره و همکار پیشین رویترز، دوباره مشغول کاری شد که سال‌ها به آن وفادار مانده بود: ثبت واقعیت یک باریکه خونین ازسرزمین مظلومی به نام فلسطین.لپ‌تاپش روی میز فلزی لرزان قرار داشت و لنز دوربینش،که بارها تصویرمرگ وزندگی رادیده بود،زیرنوری اندک برق می‌زد.
کد خبر: ۱۵۱۵۸۹۷
نویسنده شیدا اسلامی - گروه رسانه
 
انس آماده می‌شد تصاویری از گرسنگی، کمبود غذا و دارو و ازدحام بیماران مخابره کند. چند متر آن‌سوتر، کودکان در صف کوچک درمان ایستاده بودند. صداها، رنگ‌ها، بوی تند مواد ضدعفونی و غبار ریز در هوا، همه نشانه‌های زندگی و مرگ درهم‌تنیده در شهری بود که ماه‌ها زیر آتش قرار داشت. آن صبح، هیچ گزارش محلی از حضور نیروهای مسلح حماس در اطراف ثبت نشده بود و ساطع‌شدن دود سفید موشک تنها دو ثانیه فرصت داد تا همه‌چیز تبدیل به توده‌ای از خاک، بدن‌های متلاشی، خون و پارچه شود. انس همانجا جان‌داد و از تجهیزاتش فقط سه کارت حافظه نیمه‌سوخته و بخشی از نوار ضبط صدایش باقی ماند. او و چهار همکارش همانجا به شهادت رسیدند و نام نفر ششم نیز به‌زودی به فهرست شهدای خبرنگار آن روز اضافه شد. «صدای غزه» به خون نشست.

فاصله‌گذاری به سبک رویترز 
چند ساعت بعد، مخدوش‌کردن روایت بین‌المللی ماجرا توسط خبرگزاری رویترز آغاز شد؛ همان جایی که او زمانی برایش کار می‌کرد. تیتر با قلم درشت می‌گفت: «اسرائیل خبرنگار الجزیره را که می‌گوید رهبر حماس بوده کشت.» این «می‌گوید» کوچک در میانه جمله قرار بود فاصله‌گذاری کند اما در عمل ادعای ارتش اسرائیل را محور روایت کرد. «می‌گوید» کوچکی که نه‌تنها اعتماد مخاطبان به این رسانه را دچار گسلی عمیق کرد که در درون رویترز نیز گسستی عمیق ایجاد کرد. بررسی دوباره منابع نشان می‌دهد هیچ تأیید مستقلی بر این ادعا نبود اما همین جمله کوتاه به‌تنهایی کفه روایت را به سمت یک طرف ادعا سنگین‌تر می‌کرد. همکاران سابق انس در داخل تحریریه رویترز با دیدن همین چند کلمه، اعتراضات زنجیره‌ای را آغاز کردند. جمعی از خبرنگاران و دبیران با ایمیل و پیام داخلی به سردبیران نوشتند که فکت‌ها تأیید نشده، تیتر جانبدارانه است و حیثیت استقلال خبری زیر سؤال رفته. قبل‌ازآن بعضی حتی استعفا داده و یادداشتی ضمیمه کرده بودند که بر پایه اسناد داخلی، همین پوشش خبری را نقد می‌کرد.  چند روز بعد، همین داده‌ها به دست Declassified UK رسید. آنها پیش‌تر با بررسی ۴۹۹ خبر در فاصله زمانی ۷ اکتبر تا ۱۴ نوامبر ۲۰۲۳ دریافته بودند که رویترز مشی بی‌طرفی را در قبال اخبار غزه از دست داده و به یک الگوی ثابت در اختصاص منابع بیشتر به پوشش اخبار مربوط به اسرائیلی‌ها نسبت به فلسطینی‌ها رسیده است؛ چنان‌که با وجود آمار و ارقام بالای شهدای فلسطینی، رویترز همچنان در قبال به‌کارگیری واژه «نسل‌کشی» مشکل دارد. همچنین، محدودیت تاریخی برای کاربرد واژه «فلسطین» وجود داشت و استفاده از آن برای بازه پیش از ۱۹۴۸ بدون تأیید سردبیری عملا ممنوع بود. اعتراضات به عملکرد رویترز همچنان ادامه دارد، چنان‌که چندی پیش والریه زینک، عکاس کانادایی که از هشت سال پیش به این‌سو، به‌طور قراردادی با رویترز همکاری می‌کرد، با انتشار متنی در حساب کاربری‌اش در ایکس نوشت: با توجه ‌به خیانت رویترز به خبرنگاران در غزه و دست‌داشتن در ترور ۲۴۵ نفر از همکاران‌مان، وجدانم اجازه نمی‌دهد به کار در این خبرگزاری ادامه دهم.
   
وقتی نسل‌کشی اما و اگر دارد
البته با افزایش اعتراضات داخلی، ویرایشگر سبک و کیفیت رویترز، هاوارد گولر، دستورالعمل جدیدی برای پوشش اخبار خاورمیانه ارسال کرده که براساس آن، استفاده از عبارت «نسل‌کشی» به‌صورت مشروط مجاز اعلام شده، اما استفاده از نام «فلسطین» همچنان محدود باقی مانده است. با وجود این تغییرات، تحلیل‌ها نشان می‌دهد تنها در ۱۴ مورد از حدود ۳۰۰ گزارش منتشرشده بین ژوئن تا آگوست ۲۰۲۴ واژه  نسل‌کشی به کار رفته که آن‌هم همیشه با ذکر انکار اسرائیل همراه بوده است. این درحالی‌است که در گزارش‌های مربوط به روسیه یا سودان چنین ملاحظاتی وجود ندارد. یک خبرنگار رویترز به Declassified گفته: «وقتی موضوع نسل‌کشی در اوکراین مطرح می‌شود، رویترز بی‌هیچ محدودیتی روایت مخالف روسیه را برجسته می‌کند اما درمورد غزه، فقط در صورت ذکر تکذیب رسمی اسرائیل از واژه نسل‌کشی استفاده می‌شود. این تفاوت فاحش به اعتماد عمومی لطمه می‌زند.» دکتر عصل راد، پژوهشگر تاریخ خاورمیانه هم به Declassified گفته است: «الگویی که شما به آن اشاره می‌کنید، اساسا انکار نسل‌کشی است.» او ادامه می‌دهد: «رویترز فجایع اسرائیل در غزه را به‌عنوان بخشی از یک «جنگ» یا «کارزار نظامی» توصیف می‌کند، نه نسل‌کشی، با وجود اجماع میان کارشناسان حقوق بشری و نهادهای بین‌المللی که نتیجه گرفته‌اند اسرائیل مرتکب نسل‌کشی می‌شود.» بدین‌گونه کارکنان منابع خبری گوناگون در ساختار رسانه‌های جریان اصلی غرب از یک‌سری «کدهای نامرئی» حرف می‌زنند: تقدم بی‌چون‌وچرای روایت اسرائیل، حذف تدریجی برخی منابع منتقد از فهرست تماس برای مصاحبه و مباحث کارشناسی و حساسیت ویژه به واژه‌هایی مثل نسل‌کشی که می‌توانند تیتر را سنگین کنند. آنها تصریح می‌کنند «خطوط قرمز نانوشته» متکی به سیاست مکتوب نیست. خبرنگاران از تجربه‌هایی می‌گویند که در آن، انتخاب تیتر، ترتیب پخش خبر و حتی حذف یک عکس تنها به‌دلیل «فضا» یا «تقدم روایت رسمی»انجام می‌شود. این فشارهامستقیم ازبیرون نمی‌آیند،بلکه در لایه‌های نرم‌تر بازخوردها و اولویت‌گذاری‌ها عمل می‌کنند. فشارهایی که در سندی رسمی ظاهر نمی‌شوند؛ اما در خروجی خبری نقش تعیین‌کننده دارند. خطوط قرمز نانوشته‌ای که نه دبیرخانه دارند و نه حکم کتبی، اما همه می‌دانند چگونه کار می‌کنند.
 
سکوهای تحریف حقیقت
این فقط داستان اتاق خبر هم نیست. در سطح بعدی، پلتفرم‌هایی نشسته‌اند که تعیین می‌کنند کدام خبر دیده شود و کدام به حاشیه برود. در دسامبر ۲۰۲۴، بی‌بی‌سی فارسی و بی‌بی‌سی عربی گزارشی منتشر کردند با عنوان «فیس‌بوک چگونه خبرها را در اراضی فلسطینی محدود کرد». داده‌ها آن‌قدر روشن بود که اعتراف یک رسانه جریان اصلی بدان‌ها را طبیعی جلوه می‌داد: طبق تحقیقات بی‌بی‌سی، فیس‌بوک به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای توانایی رسانه‌های خبری فلسطینی برای رسیدن به مخاطب را در جریان جنگ اسرائیل و غزه محدود کرده بود. در گزارش آمده بود: در یک تحلیل جامع از داده‌های فیس‌بوک، دریافتیم اتاق‌های خبر در سرزمین‌های فلسطینی در غزه و کرانه باختری از اکتبر ۲۰۲۳ با کاهش شدیدی در تعامل مخاطب روبه‌رو شده‌اند. بی‌بی‌سی همچنین اسنادی درزکرده را دیده بود که نشان می‌داد اینستاگرام که متعلق به شرکت مادر فیس‌بوک، یعنی متاست، پس از اکتبر ۲۰۲۳ میزان تعدیل (Moderation) کامنت‌های کاربران فلسطینی را افزایش داده است. در ادامه گزارش آمده بود: از آغاز جنگ اسرائیل و غزه (تا دسامبر ۲۰۲۴)، فقط شمار اندکی از خبرنگاران خارجی توانسته‌اند وارد نوار ساحلی غزه شوند، آن‌هم فقط با همراهی ارتش اسرائیل. شبکه‌های اجتماعی جای خالی صداهای داخل غزه را برای آنها که مشتاق شنیدن بیشتر بودند، پر کرده است. صفحات فیس‌بوکی رسانه‌هایی مانند تلویزیون فلسطین، خبرگزاری وفا و شبکه فلسطینی وطن   که در کرانه باختری فعالیت دارند   برای بسیاری در سراسر جهان به منبعی حیاتی از به‌روزرسانی‌ها تبدیل شدند. بی‌بی‌سی عربی داده‌های تعامل مخاطب در صفحات فیس‌بوکی ۲۰ سازمان خبری مهم فلسطین‌پایه را، در یک سال پیش از حملات ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و در یک سال پس از آن، گردآوری کرده بود که در آنها تعامل مخاطب، معیاری کلیدی برای سنجش میزان اثرگذاری یک حساب رسانه‌ای و تعداد افرادی بود که محتوای آن را می‌دیدند و شامل شمار کامنت‌ها، واکنش‌ها (ری‌اکشن‌ها) و اشتراک‌گذاری‌ها می‌شد. در شرایط جنگ انتظار می‌رفت تعامل مخاطب بالا برود، اما داده‌ها کاهش ۷۷درصدی را پس از عملیات ۷ اکتبر ۲۰۲۳ نشان می‌داد. تلویزیون فلسطین ۵.۸میلیون دنبال‌کننده در فیس‌بوک داشت و خبرنگاران این شبکه به بی‌بی‌سی آماری داده‌ بودند که نشان می‌داد تعداد افرادی که پست‌های‌شان را می‌دیدند، ۶۰درصد افت کرده است. طارق زیاد، خبرنگار این شبکه به بی‌بی‌سی عربی گفته بود: «تعامل عملا به‌طور کامل محدود شد و پست‌های ما دیگر به دست مردم نمی‌رسید.» طی این یک سال (سال نخست جنگ)، روزنامه‌نگاران فلسطینی نگران بودند که محتوای آنلاین‌شان توسط متا Shadow-ban شده باشد؛ محدودیتی نامرئی که مانع دیده‌شدن آن توسط مخاطبان گسترده می‌شود. برای بررسی این موضوع، بی‌بی‌سی عربی همان تحلیل داده را روی صفحات فیس‌بوکی ۲۰ سازمان خبری اسرائیلی مانند یدیعوت آحارونوت، اسرائیل هیوم و کانال ۱۳ انجام داد. این صفحات هم حجم زیادی محتوای مرتبط با جنگ منتشر کرده بودند؛ اما تعامل مخاطب در آنها تقریبا ۳۷درصد افزایش را نشان می‌داد. همه اینها درحالی‌بود که پیش‌تر نیز فلسطینی‌ها و گروه‌های حقوق‌بشری، متا را به عدم تعدیل عادلانه فعالیت‌های آنلاین متهم کرده بودند؛ کمااین‌که خود متا هم در پاسخ به تحقیق بی‌بی‌سی عربی یادآور شده بود هرگز پنهان نکرده که در اکتبر ۲۰۲۳ «اقدامات موقت محصول و سیاستی» اتخاذ کرده است! سطح سوم این پازل نیز به دست خبرنگاران تحقیقاتی آسوشیتدپرس عیان شده بود. در میانه کارزارهای آنلاین، آنها ۳۴ ویدئوی قدیمی یا خارج از زمینه را شناسایی کردند که در شبکه‌ای هماهنگ بازنشر و مجموعا بیش از ۱۲۰میلیون بازدید گرفته بودند. ویدئوها با زیرنویس چندزبانه و تدوین پرشتاب آماده شده بودند تا روایت خاصی را تثبیت کنند، بی‌آن‌که زمان یا مکان واقعی در آن مشخص باشد. نتیجه، تثبیت تصویری یکسویه‌نگر از ماجرا نزد میلیون‌ها کاربر بود که قضاوت‌های منفی را علیه مقاومت برمی‌انگیخت و کاربران را با نظامیان صهیونیست همدل می‌کرد؛ تلاشی که همچنان در برش پلتفرمی اطلاعات و محتواهای منتشرشونده از فلسطین و بحران غزه ادامه دارد. 
 
مدل ۵ لایه سوگیری خبر
با کنار هم گذاشتن داده‌های رویترز، بی‌بی‌سی، AP و یافته‌های Declassified UK، یک مدل پنج‌لایه از شکل‌گیری سوگیری خبری نمایان می‌شود: لایه نخست، انتخاب تیتر و منبع در تحریریه است که به‌سود یک طرف وزن می‌دهد. لایه دوم، الگوریتم‌های پلتفرم که با کاهش یا افزایش مصنوعی دیده‌‌شدن محتوا، جریان دسترسی را تغییر می‌دهند. سوم، لایه زبانی و فناورانه که در آن ترجمه ماشینی می‌تواند پیام را تحریف کند. برای نمونه، عبارت عربی «الحمدلله» که به‌معنای «ستایش خداوند را» است، گاهی به‌طور خودکار این‌گونه ترجمه می‌شد: «ستایش خداوند را که تروریست‌های فلسطینی برای آزادی خود می‌جنگند.» چهارم، فشارهای بیرونی مستقیم که زبان و سیاست تحریریه را تغییر می‌دهد و پنجم، کارزارهای اطلاعات نادرست که فعالانه حقیقت را از بسترش جدا و بازتعریف می‌کنند.

اسرائیلی‌ها کشته می‌شوند ولی فلسطینی‌ها می‌میرند!
در پایان سال نخست تجاوز اسرائیل به غزه توسط رضوانا حمید، مدیر مرکز نظارت بر رسانه‌ها (CfMM)   از سوگیری و روایت کاملا طرفدارانه از اسرائیل در رسانه‌های انگلیس گفته و توضیح داده بود: «زمانی که اسرائیلی‌ها کشته می‌شوند، واژگانی چون «وحشیانه»، «قتل‌عام» یا «وحشتناک» و...به کارمی‌روند وبرای شهدای فلسطینی «تلفات» و «کشته‌شدگان» مورد استفاده قرار می‌گیرند. گزارش CfMM در این مقطع می‌گفت که اسرائیلی‌ها در پوشش ماه اول جنگ، ۱۱برابر بیشتر از فلسطینی‌ها «قربانی» خوانده می‌شدند.»  رضوانا حمید اعلام کرده بود: «ما متوجه شدیم وقتی نوبت به اسرائیل و فلسطین در رسانه‌ها می‌رسد، به نسبت پنج به یک از حق اسرائیل برای دفاع از خود صحبت می‌شود.» سخنانی که مؤید همان جمله معروف «وقتی اسرائیلی‌ها کشته می‌شوند، فلسطینی‌ها فقط می‌میرند» است. چنین چیدمانی تازه نیست. بازخوانی پوشش غربی جنگ تحمیلی هشت‌ساله عراق علیه ایران نشان می‌دهد حملات شیمیایی عراق به شهرها و جبهه‌های ایران بارها با تأخیر و تحت عناوینی منتشر می‌شد که گویی پاسخی به اقدام ایران بوده: همان الگوی «تقدم یک روایت»، همان الگوی «تقلیل یک فاجعه انسانی در بستر بازی قدرت» و با این‌که امروز ابزارها تغییر کرده‌اند و از تله‌تایپ و تلکس به سرورهای ابری وفیدهای اجتماعی رسیده‌ایم،سازوکار سوگیری بی‌تغییر مانده و درجریان تجاوز۱۲روزه رژیم‌صهیونیستی علیه کشورمان نیز تداوم یافته که نیازمند بحثی مجزاست. امادرخصوص غزه و حقیقت خونین این سرزمین پررنج،همان‌گونه که درحملات۲۵ آگوست به بیمارستان ناصردرخان‌یونس نیزمحمدسلامه(فیلمبردارالجزیره و میدل‌ایست‌آی)، مریم ابودقه (خبرنگاروعکاس خبری آسوشیتدپرس وایندیپندنت عربی)،حسام المصری(خبرنگاررویترز)و معاذ ابوطه(خبرنگار ان‌بی‌سی) و احمد ابوعزیز (خبرنگار فلسطینی) جان‌باختند، شهادت انس الشریف نیز در چند ثانیه رخ داد، اما آنچه پس‌از آن در تیترها، در کدهای نرم خبری، درالگوریتم‌های خاموش فیس‌بوک ودیگر شبکه‌های پرکاربر اجتماعی، در ویدئوهای هدفمند و در ده‌ها تصمیم کوچک تحریریه‌ها اتفاق افتاد، به‌آرامی اما عمیق،روایت این جنگ را شکل داد.این روایت،اگر شفاف‌سازی سیاست‌های تحریریه، الگوریتم‌هاوترجمه‌ها درکارنباشد ونهادهای مستقل برای نظارت و مستندسازی بی‌طرف شکل نگیرد، نه‌تنها به خاموشی بخش بزرگی از حقیقت می‌انجامد، که حافظه جمعی را برای سال‌های آینده با روایتی ناقص و یکسویه پر می‌کند. درچنین میدانی، مرگ یک خبرنگار فقط پایان یک زندگی نیست؛ آغازفصل تازه‌ای ازنبرد برسرتعریف حقیقت است.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰