زندگی در قاب صدا
رامین آریاشکوه، صدابردار از هنر ناپیدای صدا گفت:

زندگی در قاب صدا

«صدابرداری فقط فشار یک دکمه نیست‌؛ باید صدای درست را پیدا کنید، فضاسازی نمایید و شخصیت بسازید.» این جمله را رامین آریاشکوه (لنگرودی)، صدابردار حرفه‌ای دوبله و رادیو با اطمینان و به پشتوانه سال‌ها تجربه در دنیای صدا بیان می‌کند.
کد خبر: ۱۵۱۱۶۷۸
نویسنده معصومه نورزاد - گروه قاب‌کوچک
 
او که فرزند حسین لنگرودی، صدابردار پیشگام سینمای ایران است، از پنج‌سالگی با جهان صدا انس گرفته و امروز خود بخشی از حافظه صوتی ما به‌شمار می‌آید. از «قصه‌های جزیره» تا رادیو نمایش، بیش از سه دهه است که در استودیوهای مختلف، فضا می‌آفریند و شخصیت‌سازی می‌کند. 

رامین آریاشکوه متولد نخستین روز فروردین ۱۳۴۵ است. روایت علاقه‌اش به صدا را از پنج‌سالگی آغاز می‌کند‌؛ زمانی که همراه پدرش، حسین لنگرودی، صدابردار باسابقه سینمای ایران، به استودیوی مهرگان در حوالی خیابان شادمان رفت. وی به قاب‌کوچک می‌گوید: «پدرم دو صندلی پر از مجله‌های ورزشی داشت: دنیای ورزش، کیهان ورزشی و...درحالی‌ که صدا و تصویر پخش می‌شد،محو تماشای صفحه شدم وهمانجاعاشق این دنیا شدم.»او ادامه می‌دهد:«ازهمان دوران ابتدایی و راهنمایی، دائما کنار پدرم در استودیو بودم. گوینده‌های قدیمی را دیدم‌؛ خیلی‌های‌شان دیگر بین ما نیستند اما یادشان جاودانه است.»
 
صدای نسل‌ها‌؛ روایت پدر
پدر او، حسین لنگرودی، متولد ۱۳۱۶، از پیشگامان صدابرداری سینمای ایران بود. آریاشکوه می‌گوید: «بابا از ۱۶ سالگی وارد کار شد. از کار با آپارات شروع کرد و به صدابرداری رسید. در بهترین استودیوهای ایران و روی فیلم‌هایی مثل دکتر ژیواگو، اشک‌ها و لبخندها، بانوی زیبای من، رضا موتوری، ترن، شاید وقتی دیگر، رگبار و... کار کرده بود.»
او تأکید می‌کند: «همیشه این عشق در کار بابا بود و من هم با آن زندگی کردم. این فضا برایم خانه دوم بود.» پس از انقلاب و پایان خدمت سربازی، مسیر کاری آریاشکوه از تدوین آغاز شد. «سال ۶۹ پدرم مرا به دوستش مهدی علی‌پور معرفی کرد. اول، تصویربرداری و تدوین را یاد گرفتم و تقریبا به‌طور کامل بر این‌کار مسلط شدم.» او می‌افزاید: «آگهی‌های تلویزیونی، پروژه‌های صنعتی و تبلیغات بانک‌ها با استاد اکبر عالمی در همان استودیو ضبط می‌شدند. حتی یک اتاق صدایی ساختیم که سال‌ها در آن کار کردیم. آگهی‌های بانک مسکن، بانک ملی و تلویزیون پارس همه آنجا ضبط می‌شد. با استاد عالمی در مستندهای پتروشیمی همکاری داشتم.»
 
از«قصه‌های جزیره» تا شبکه ۴
او در ادامه، برای انجام کار به استودیو پاپ رفت و بعد به آویژه، جایی که مجموعه‌ قصه‌های جزیره را تا قسمت ۸۰ صدابرداری کرد.  «وقتی شبکه چهار تازه راه‌اندازی شد، از من دعوت کردند تا صدابردار این شبکه باشم. سال ۷۶ ضبط‌های شبکه چهار را من شروع کردم. هفته‌ای هفت روز کار می‌کردم!» سال ۸۲ آزمونی در رادیو برگزار شد. ابتدا تمایلی به شرکت نداشت اما به اصرار دوستان شرکت کرد. وی بیان می‌کند: «مرحله اول را قبول شدم، ولی در مرحله دوم رد شدم چون از AM و FM پرسیدند و بلد نبودم. گفتم از سینما بپرسید، بلدم!» وی با حمایت زنده‌یاد مجتبی کدخدازاده، یک سال بعد دوباره در آزمون شرکت کرد و این بار پذیرفته شد. وی این‌طور ادامه می‌دهد: «سال ۱۳۸۵ وارد رادیو شدم، در حالی که پشت‌سرم  ۱۵سال کار حرفه‌ای بود. در دوبله، باید جای شخصیت حرف بزنی، لیپسینک را رعایت کنی‌ اما در رادیو فقط صداست. باید حس را منتقل کنی. گاهی گوینده ۳۰ساله جای شخصیت  ۷۰ساله صحبت می‌کند‌؛ اینها مهارت می‌خواهد.» آریاشکوه می‌گوید: «در برنامه‌های زنده، همه‌چیز تحت کنترل تهیه‌کننده است اما صدابردار باید موسیقی، میکروفن، بالانس صدا و افکت‌ها را مدیریت کند. در تولیدی‌ها هم گاهی پیشنهاد می‌دهیم صحنه‌ای جداگانه ضبط شود تا در میکس بهتر جا بیفتد.»
 
پادکست‌؛ صدای عمومی در دنیای شخصی
وی تاکید می‌کند: «پادکست مثل بچه‌ای نوپاست اما رشد سریعی دارد. حالا هر‌کسی با گوشی موبایل می‌تواند ضبط کند. صدابردار دیگر نقش اصلی ندارد اما تجربه، میکس، افکت‌گذاری و درک فضا هنوز مهم است. در دوبله، ۵۰ درصد کار ترجمه است؛ باقی‌اش به انتخاب گوینده، مدیریت دوبلاژ و صدابرداری بستگی دارد. حتی اگر گوینده عالی باشد، صدابرداری بد، کل پروژه را خراب می‌کند. با میکس و فضاسازی مناسب، می‌توانیم کار متوسط را به سطح بالا برسانیم. بازیگرها وقتی جای خودشان حرف می‌زنند، گاهی با فضای دوبله کنار نمی‌آیند. یکی را یادم هست که برای یک سکانس سه‌دقیقه‌ای، چهار ساعت وقت گذاشت! ولی گوینده حرفه‌ای همان را در ۱۵ دقیقه تمام می‌کند.»
او از دوران نوجوانی‌اش می‌گوید: «در محل کار پدرم، نوارهای صوتی را از سطل زباله برمی‌داشتم و می‌چسباندم تا تمرین کنم. علاقه مهم است اما باید صبر داشته باشی تا پخته شوی.» وی با لحنی گرم می‌گوید: «رادیو برای ما خانه دوم است. گوینده‌ها، تهیه‌کننده‌ها، صدابردارها مثل یک خانواده با هم کار می‌کنند. از حال هم باخبرند، درد دل می‌کنند. بدون این حس، رادیو معنا ندارد.»
او از تجربه کار در آثاری چون فیس‌آف با بهرام زند، رهایی از شائوشنگ با ناصر طهماسب، روشن‌تر از خاموشی با حسن فتحی، کریم‌خان زند و ابراهیم خلیل‌الله با رضا ورزی می‌گوید: «کارهای سختی بود، ولی خاطره‌انگیز. امروز که فکر می‌کنم، می‌بینم چه روزهای خوبی بودند.» وی اظهار می‌کند: «اخیرا فیلم فرانسوی خوبی کار کردیم به نام بچه‌ها متشکرم. مدیریت دوبلاژ با آقای حسین خدادادبیگی بود و گویندگانی مثل آقای امیر منوچهری و خانم رادپور حضور داشتند. نقش اصلی را آقای میرطاهر مظلومی گفتند. خیلی خوب از کار درآمد، از آن کارهایی است که به دلت می‌چسبد.» رامین آریاشکوه از همکاری‌های حرفه‌ای با فرشید شکیبا، مدیر واحد دوبلاژ تلویزیون، یاد می‌کند و می‌گوید: «او از آن آدم‌هایی است که همیشه علاقه‌مند و حامی کار ماست. من هم از او یاد گرفتم. برخورد حرفه‌ای و دقیق بودنش همیشه دلگرم‌کننده است.»
وی با نگاهی تلخ اما صادقانه می‌گوید: «ما که در زمینه صدا کار می‌کنیم، همیشه در حال ضبط و تدوین بودیم. خیلی‌وقت‌ها شب تا صبح سر کار بودیم. راستش را بخواهید، وقت نشد آن‌طور که باید کنار خانواده‌ام باشم. این از آن چیزهایی است که در دلم مانده.»
او سخنانش را این‌چنین به پایان می‌برد: «از نظر فنی، رشد زیادی داشته‌ایم. بچه‌های فنی عالی‌اند اما صداهای قدیمی تکرار‌نشدنی بودند. امیدوارم نسل جدید جای خود را پیدا کند، هرچند جای آن صداها همیشه خالی خواهد ماند.»
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰