به گزارش جام جم-تابآوری موضوعی است که والدین اغلب در مورد آن میپرسند، به خصوص زمانی که فرزندشان با مدرسه، عزتنفس یا حفظ دوستیها مشکل دارد. تابآوری توانایی فرد در مدیریت سختیها و بازگشت به زندگی عادی پس از رویدادهای دشوار زندگی است. وقتی کودکی بر چالشی غلبه میکند، احساس موفقیت در او ایجاد میشود. این موفقیت به کودکان کمک میکند تا به نقاط قوت خود اعتماد کنند و آنها را برای رویارویی با چالشهای بزرگتر آینده آماده میکند. انواع چالشها میتواند شامل هر چیزی از تکالیف درسی، دوستیابی، نقل مکان به خانه جدید، تغییرات در مدرسه، قلدری، جدایی والدین، بحرانها یا مرگ یکی از عزیزان باشد. تابآوری میتواند به کودک کمک کند تا از هر یک از این رویدادهای زندگی به زندگی عادی برگردد. همچنین به آنها اجازه میدهد تا وقتی اوضاع آنطور که انتظار داشتند پیش نمیرود، پشتکار داشته باشند و «تلاش دیگری» داشته باشند.
عوامل اصلی ایجاد تابآوری در کودکان
ایجاد تابآوری در کودکان به چندین عامل حمایتی متکی است. این عوامل یک شبکه ایمنی ایجاد میکنند که به ایجاد اعتماد به نفس کودک کمک میکند. در حالی که تابآوری میتواند تنها با برخی از این عوامل ایجاد شود، اما وقتی همه این عوامل وجود داشته باشند، احتمال بیشتری برای ایجاد تابآوری در کودکان وجود دارد.
مهمترین عامل در تابآوری، داشتن شبکهای از روابط دلسوزانه و حمایتی برای کودک است. این روابط ممکن است شامل والدین، معلمان، مربیان ورزشی، خانواده یا دوستان باشد. مهم است که شبکه او شامل یک بزرگسال مورد اعتماد، در داخل یا خارج از خانواده باشد که بتواند به او اطمینان خاطر بدهد، کودک را به ادامهی پشتکار تشویق کند و نقاط قوت کودک را که میتواند به غلبه بر چالش کمک کند، شناسایی کند.
داشتن یک برنامه واقعبینانه و گامهای قابل دستیابی برای اجرای برنامه نیز برای ایجاد تابآوری ضروری است. یک برنامه خوب، چالش (مثلاً هفته آینده باید در کلاس سخنرانی کنم )، نقاط قوت کودک (من واقعاً موضوع را دوست دارم؛ آخرین باری که سخنرانی کردم واقعاً خوب بودم) و چالشهای موجود (من هنگام صحبت کردن در مقابل کلاس عصبی میشوم) را به وضوح مشخص میکند. یک بزرگسال میتواند در شناسایی نقاط قوت یا مهارتهای بیشتری که کودک میتواند از آنها استفاده کند، مفید باشد (شما میدانید که چگونه قبل از شروع سخنرانی ۵ نفس عمیق بکشید تا آرام شوید؛ جلوی آینه تمرین کنید). هنگامی که کودک یاد میگیرد چگونه به طور مؤثر برنامهریزی کند، میتواند از این مهارت برنامهریزی جدید هنگام پیدا کردن دوستان جدید، مبارزه با یک مرحله سخت بازی ویدیویی، مدیریت قلدرها یا امتحانات استفاده کند.
سطح اعتماد کودک به نقاط قوت و تواناییهای خود نیز در ایجاد تابآوری نقش دارد. اگر اعتماد به نفس نداشته باشند، ممکن است سعی کنند کاملاً از موقعیت اجتناب کنند. نمونههایی از اجتناب شامل تظاهر به بیماری برای از دست دادن امتحان یا فراموش کردن عمدی آوردن تکلیف به مدرسه است. یک استراتژی ساده برای کمک به فرزندتان در ایجاد اعتماد به نفس، اشاره به مواقعی است که ریسک کردهاند و موفق بودهاند. یکی دیگر از استراتژیهای ایجاد اعتماد به نفس، کمک به کاهش بزرگی یا ترسناک بودن مشکل و در عین حال تشویق به برنامهریزی برای مقابله با مشکل در مراحل کوچکتر است.
عامل مهم دیگر، مهارتهای ارتباطی خوب و حل مسئله است. به راحتی میتوان فرض کرد که کودکان تابآور نیازی به درخواست کمک ندارند، اما بخش قابل توجهی از آنچه آنها را تابآور میکند این است که میدانند چه زمانی به کمک نیاز دارند و سپس چگونه با موفقیت به آن دست یابند. کودکانی که میتوانند برنامهها و ایدههای خود را به خوبی بیان کنند، بازخورد بهتری از بزرگسالان نیز دریافت خواهند کرد.
عامل حمایتی آخر، داشتن مهارتهای خودتنظیمی خوب برای مدیریت احساسات و تکانههای قوی است. یک کودک ممکن است درک کند که عصبانی نشدن هنگام بازیهای تختهای یا وقتی در فوتبال گل نمیزند مهم است، اما ممکن است مهارتهای عاطفی لازم برای مدیریت ناامیدیهای خود را در آن لحظه نداشته باشد. آموزش این مهارتهای تنظیم احساسات زمانی که کودک آرام است و در موقعیت ناامیدکننده قرار ندارد، بسیار آسانتر است. هنگامی که کودک این مهارت را یاد گرفت، میتوانیم او را تشویق کنیم که آنها را در موقعیت به کار گیرد. یک مهارت خودتنظیمی اولیه که باید تشویق شود، رعایت نوبت است که به اشتراک گذاشتن را تمرین میکند و واکنش تکانشی آنها را برای گرفتن اسباببازی از کودک دیگر مهار میکند.