برنامه سه به بعد با اجرای شهاب عباسی و سیاوش مفیدی، دو مجری شناختهشده تلویزیون، به بررسی موضوعات روز، اخبار مهم، گفتوگو با مهمانان مختلف و ارائه تحلیلهای جذاب میپردازد. این برنامه در بازه زمانی عصرگاهی روی آنتن میرود و با فضایی صمیمی و حرفهای، مخاطبان را درپایان روزهمراهی میکند. برنامه فوق تلاش دارد تا ضمن اطلاعرسانی، سرگرمی و نشاط را نیز به خانههای بینندگان بیاورد.
بعد از سالها اجرا کردم
سیاوش مفیدی از مجریان برنامه سه به بعد است که بهواسطه سالها بازیگری در حوزه طنز، با بیان و اجرای اینگونه آشناست. او درباره حضور در این برنامه به جامجم میگوید: من بیشتر در بخش بازیگری فعالیت دارم اما گاهی مجبور میشوم کارهای دیگری هم انجام دهم. البته از اجرا هیچوقت بدم نمیآید اما اگر بخواهم اولین دغدغهام را بگویم، همان بازیگری است. فکر میکنم اجرا را برای اولینبار در اواخر دهه۷۰تجربه کردم، زمانی که مسابقهای به نام «بزرگ مردان کوچک» برگزار میشد. همچنین مسابقه تلفنی در شبکههای دیگر داشتم که فضای مشابهی داشت. با وجود این، سالها بود که اجرا نکرده بودم و این کار را هم خیلی بیشتر بهعنوان مجریگری نمیبینم. پیشنهاد این برنامه از سوی مدیریت شبکه بود که ما نیز آن را قبول و تلاش کردیم حالوهوای برنامه مفرح و نشاطآور باشد. برنامه را به بخشهای مختلف تقسیم کردیم؛ بخشی به اعلام خبرهای گوناگون اختصاص داشت، ازجمله دستاوردهای موفق ایرانیها در مجامع مختلف، همچنین خبرهای علمی و ورزشی. در زمینه فوتبال، سعی کردیم درباره فوتبال داخلی صحبت نکنیم تا از جبههگیریها پرهیز کنیم.
وی ادامه میدهد: ما خودمان ترجیح میدهیم در بحث ورزش، کمتر به فوتبال ایران بپردازیم و در صورت پرداخت، بخش فان و شوخیدار باشد. تمرکز اصلی ما بر ورزشهای غیر فوتبالی است و اگر موضوع به این رشته مربوط شود، معمولا فوتبال خارجی را انتخاب میکنیم. بخش حیاتوحش نیز با جذابیت خاص خود گنجانده شده که امکان شوخی و ایجاد فضایی مفرح را فراهم میکند. علاوه بر این، ما خودمان بخشهایی را مانند خاطرات یا نوستالژی اضافه کردهایم و درآن کارتونها، انیمیشنها، سریالهایقدیمی وصداهایی که مردم دوستداشتندرامعرفیمیکنیم.همچنینگاهی به پیشرفتهای تکنولوژی وتغییرات میپردازیم.
یک ارتباط دوسویه
این بازیگر بیان میکند: تیم نویسندگی براساس دستهبندی که عرض کردم، بخشهایی را مینویسد که از آنها استفاده میکنیم و البته زحمت زیادی میکشند اما من و شهاب عباسی سالها با هم کار کردهایم و این همکاری کاررابرایمان راحتتر کرده است. قبل از شروع برنامه با هم هماهنگ میشویم و به توافق میرسیم؛ گاهی لحظاتی را به صورت بداهه اجرا میکنیم اما برای پیشبرد کار، ابتدا چند دقیقهای با هم صحبت میکنیم وفقط شروع کارراهماهنگ کرده وسپس برنامه رابا همکاری اجرا میکنیم.
نقطه قابلتوجه برنامه سه به بعد، تمرکز بر امیدبخشی است که با چند قسمت تماشای آن، میتوان مشاهده کرد. مفیدی در این خصوص میگوید: ما تلاش کردیم برنامه تلخ نباشد و حالوهوای خوبی داشته باشد. مثلا خبری منتشر کردیم درباره پنج یا شش جوان ایرانی که در مسابقات اخترفیزیک مقام آورده بودند و واقعا بسیار مهم بود. نشاط جامعه اهمیت زیادی دارد و باید به این بچهها افتخار کرد که به این خوبی و زیبایی در مسابقات جهانی موفق شدند و مقام کسب کردند. ما سعی میکنیم این دستاوردها را با نشاط، شادی و شور به مخاطبان ارائه دهیم.
وی در خصوص بازخوردهای صورت گرفته به برنامه هم عنوان میکند: درست است که فضای مجازی فضایی بسیار عجیب و غریبی است و شاید همیشه دوستداشتنی نباشد اما در همین فضای مجازی، نظرات مثبت و منفی وجود دارد. در دنیای واقعی که اطرافم مشاهده کردم، بیشتر نظرات مثبت بوده. همچنین در بخش پیامکها بازخوردهای متفاوت و متنوعی دریافت کردهایم. در بخشی از برنامه تصاویر زیبایی از نقاط مختلف ایران پخش میکنیم و بسیاری از دوستان به خود من در اینستاگرام تصاویر متنوعی از خراسان، اصفهان و دیگر مناطق ارسال کردند. ایده ساخت تیزر با استفاده از هوش مصنوعی نیز ایدهای بامزه و جالب بود که بهخوبی اجرا شد. باید از شبکه بابت ارائه این برنامه که لحظات خوشی برای مردم رقم میزند، تشکر کنم و همچنین از مجید خواجهنژاد نیز قدردانی میکنم.
دلم میخواهد سریال کمدی بسازم
شهاب عباسی دیگر مجری این برنامه است که پیش از این او را در کسوت نویسنده، کارگردان و بازیگر دیده بودیم. از او میپرسم کدامیک از این عناوین را بیشتر دوست دارد؟ او اینطور پاسخ میدهد:خودم ترجیح میدهم که از میان شاخههای مختلف، به کارگردانی ادامه دهم چون دنیای کارگردانی را خیلی دوست دارم؛ دنیایی که میتوانی خودت را بسازی، آن را پیش ببری و به شخصیتها جان ببخشی. ارتباطی که با کارگردانی برقرار میکنم، فوقالعاده برایم لذتبخش است اما متأسفانه در چند سال اخیر تولید سریالهای کمدی کمتر شده است. من سالهاست در رسانهملی کار میکنم و عملا در تلویزیون بزرگ شدهام؛ فعالیت سینمایی یا در پلتفرمها نداشتهام.اکنون که به اوج تجربه رسیدهام، انتظار دارم بیشتر بتوانم خروجی داشته باشم و امیدوارم فرصتی فراهم شود تا بتوانم یک سریال خوب بسازم.
او در ادامه صحبتهایش به جامجم میگوید: بخشی از پراکندهکاریهایی که داشتم مربوط به گذران زندگی بوده، بعضی هم به خاطر خواهش دوستان و بعضی هم اتفاقی پیش آمده است. درباره نویسندگی باید بگویم که سالهاست مینویسم. قبلا آیتمهایی از سریال «خانه به دوش» را نوشتهام که به مصلحت، نام من در تیتراژ نیامد و فقط با تشکر از من یاد کردند. در یک مقطع نیز در «خنده بازار» سرپرست نویسندگان بودم. نویسندگی را دوست دارم اما وقتی سطح کار بالا میرود، نویسندگی سختتر میشود و به تمرکز بسیار بالایی نیاز دارد. در کنار این کارها، گاهی سریال نوشتم، مثل «کامیون» و «بوتیمار» و کارهای اینچنینی انجام دادم تا رسیدم به برنامه «بگو بخند». بگو بخند را دوست داشتم چون درباره موضوعی صحبت میکردم که در آن تخصص داشتم؛ یعنی بازیگری کمدی. در آن برنامه بچهها نمایشهای کوتاه اجرا میکردند و من میتوانستم آنجا مفید باشم.
وی ادامه میدهد: آقای فروغی خودشان درخواست کردند که من و سیاوش کنار هم باشیم؛ سالها رفاقت و همکاری ما را به مرحلهای معنوی رسانده که همدیگر را خوب میفهمیم. گاهی ناگهان سکوت میکنم چون میدانم صحبتهای سیاوش مؤثرتر است و ریتم کمدی بهتری به برنامه میبخشد. این تعامل حاصل ۳۰ سال رفاقت و زندگى کنار هم بوده که باعث موفقیت این کار شده است. پیشتر هم تجربهای در شبکه استانی ساری داشتیم که کمی شبیه این برنامه بود و من و سیاوش آنجا حضور داشتیم؛ گاهی لباس و گریم هم فراهم بود و با آنها تیپ میگرفتیم و نمایشی کار میکردیم. به نظر من، چیزی که باعث موفقیت برنامه سه به بعد شده، این است که بذر آن قبلا کاشته شده بود. البته من مطمئن بودم کار خوبی خواهد شد و چند بار هم پیشنهاد داده بودم اما چندان استقبال نشد. حالا اما در سه به بعد میبینیم که برنامه گرفته و مخاطب دارد. این برنامه در پررخوتترین ساعت روز پخش میشود؛ حدود ساعت ۳ که معمولا خانم خانهدار کارش را کرده و آقا هم کمکم به خانه بازمیگردد تا استراحت کند. در چنین ساعتی تنها چیزی که جواب نمیدهد، جدی بودن است.
دنبال حال خوب مردم هستیم
عباسی میگوید: تصمیم گرفتیم برنامه کمدی باشد؛ یعنی حتی مدل اجرا و انتقال اطلاعاتم آنطوری نیست که شبیه یک مجری باشد. تصور کن دو آدم عادی که با هم صحبت میکنند و حتی بعضی اخبار برایشان تعجبآور است. هوشمندانهترین حرکت این بود که خلاف جهت حرکت کنیم و با شوخی پیش برویم. البته این شوخی هم، اندازه و حدی دارد که تجربه سالها فعالیت به من یاد داده است. نویسندگان برنامه مطالبی مینویسند وما وقتی میبینیم مطلبی مناسب نیست، پیشنهاد تغییر میدهیم. خوشبختانه آنها مقاومت نمیکنند و میدانند حرفهایی که من یا سیاوش میزنیم به نفع کار است. در نهایت همه این تلاشها به نام تیم نویسندگی تمام میشود. فکر میکنم حدود ۸۰ درصد برنامه بداهه است؛ از همان سلام و علیک اول تا داستانهایی که شکل میگیرند. البته تهیهکننده خط کلی رامشخص میکند.همه میدانیم که درنهایت خروجی باید یک کارخوب باشد تا کارنامه مطلوبی برایشان رقم بزند. حالا این موضوع از من و سیاوش گذشته است که بخواهیم مطرح شویم. ما فقط دوست داریم حال مردم خوب باشد و روی این مسأله خیلی تأکید داریم. حتی در روزهای نمایش برنامه، پیامهای زیادی میآید و اکثرا رضایت دارند، هرچند برخی نیز ناراضیاند که امر کاملا طبیعی است. من فقط یکبار پیامهای منفی را خواندم اما احساس میکنم همین کار هم تأثیر مثبتی خواهد داشت. این بازیگر همچنین به تلاش تیم تولید برای افزودن آیتمهای جدید اشاره کرده و میگوید: در تلاش هستیم که برخی آیتمهای جدید به برنامه اضافه کنیم اما این کار به مرور انجام خواهد شد چون برنامهمان با فاصله بسیار کمی از ضبط پخش میشود و هر روز روی آنتن میرود. اگر برنامه به صورت هفتهای سه روز بود، میتوانستم کلی ایدههای جدید اضافه کنم. در نهایت، اگر قرار باشد تغییری ایجاد شود، باید بسیار آرام و تدریجی وارد برنامه شود چون تغییر ناگهانی احتمال دارد ریتم کارمان را به هم بزند. یکی از نقاط جذاب برنامه، تیزر متفاوت آن است که میتواند توجه مخاطب را در همان ابتدا به خود جلب کند. عباسی درباره این تیزر بیان میکند: به نظرم کار جذابی شد. فکر میکنم قبل از ما، چنین تیتراژی با این حجم از هوش مصنوعی ساخته نشده بود. سازندگان با هوش بالایی عمل کردند چون ما درباره تحولات جهان، اتفاقات و مسائل مختلف صحبت میکنیم و آن وسط نمایشی ماجراجویانه به کار اضافه شده که به نظرم جذاب شده است. البته باید بگویم که کار با سرعت زیادی تولید شد؛ چند جلسه کوتاه داشتیم و فقط یک بار ضبط کردیم که همان نسخه پخش شد و نتیجه هم خوب بود. مدیر شبکه هم گفت همان را ادامه بدهیم. به هر حال این یک کار جمعی است و هیچکس نمیتواند ادعا کند که تنها انجامش داده است. امیدوارم اتفاقی که در خنده بازار افتاد، اینجا هم در ابعاد کوچکتر رخ دهد. ما دو نفر هستیم با یک وال و چند تصویر که پخش میشود. علاوه بر آن یک تلفن هم هست که حضورش باعث جذابیت شده، چرا که گاهی انگار سیاوش در حال صحبت کردن با مخاطب است. اینها جزئیات کوچکی هستند که به برنامه اضافه کردهایم اما در حقیقت توانمان در همین حد است.