اهمیت استفاده از این تصاویر و آرشیو، نهتنها بیان یک روایت دستاول از دفاعمقدس است، که حتی میتواند توان و دستهای خالی ایران در رویارویی با کشورهای غربی که همگی مقابل ایران ایستاده بودند را به نمایش بگذارد، اما این تصاویر هنوز هم در آرشیو خاک میخورند و گویا ارادهای برای استفاده از آن دیده نمیشود.
تصاویری که بدون استفاده ماند
قاسم بخشی، فیلمبردار روایت فتح و همکار شهید آوینی، درخصوص استفاده از این فیلمها و در پاسخ به اینکه چه میزان از این آرشیو استفاده شده است، به جامجم میگوید: نمیتوانم درصد مشخصی برای آن بیان کنم، زیرا پس از جنگ، دوستانی که به مجموعه روایت فتح پیوستند و قرار بود بر اساس رهنمودهای رهبر معظم انقلاب فیلمهای جنگ را احیا کنند، از بخش عمده این آرشیوها استفاده نکردند. آنچه رخداد این بود که تلاش شد تا به فیلمسازان فعال در حوزههای مختلف، بخشی از آرشیو مورد نیازشان ارائه شود، اما این فیلمها غالبا ارتباط چندانی با نیازهایشان نداشت.
مثلا درباره حضور کارگران در جنگ صحبت میشد و میخواستند مابهازای تصاویر آن هم برایشان موجود باشد. در این میان بهدلیل نبود آگاهی از جزئیات، ممکن بود تصاویر کارمندان به آنها ارائه شود! یعنی نمیشد به آن فیلمها استناد کرد. اتفاق خوبی که افتاد این بود که کل فیلمهای حوزه دفاعمقدس توسط ابراهیم کیهانی که از تهیهکنندگان برجسته جنگ بود، سر و سامان پیدا کرد. دلیلش هم مجوزی بود که رئیس وقت سازمان به او داد تا همه تصاویر مربوط به جنگ را ساماندهی کنند. بر همین اساس نسخهای باکیفیت از آن در آرشیو سازمان حفظ شد.
وی همچنین درخصوص ضرورت استفاده ازاین فیلمها هم بیان میکند: این فیلمها گنجینهای است که اگر درک لازم برای استفاده از آن موجود باشد، میتوان از آن ساعتها مستند در حوزههای مختلف تولید کرد. بااینحال هنوز دستگاههای متولی تمایلی به استفاده از این آرشیو و فیلمها نشان نمیدهند، چون نگاه مدیریتی و فیلمسازان بیشتر به زمان حال است و انگار کاری به تاریخ و دوران جنگ ندارند. شاید برخی مدیران هم بهواسطه کمبودن مطالعه، درکی از آن دوران ندارند.
گوش شنوایی نیست
بخشی، درخصوص تاثیر گویاسازی مستندها هم تاکید میکند: قطعا میتواندکمککننده باشد. شما ببینید غرب درجنگ جهانی دوم همین کار را کرد و حداقل سه مجموعه مستند براساس آنچه درجنگ جهانی دوم اتفاق افتاد تولید شد. مهمترین مستند هم «دنیا در جنگ» بود. باچنین تصاویر و آرشیوهایی خیلی کارهامیتوان انجام داد، اما ابتدا باید گوش شنوا برای استفاده از آن پیدا شود.
وی همچنین میگوید: شاید بهتر باشد ابتدا رسانهملی در این امر پیشقدم شود، چون همه فیلمها را در اختیار دارد. البته نسخهای از کل فیلمهایی که در دوران جنگ تولید شد در بنیاد روایت فتح موجود است. رسانهملی میتواند وارد این حوزه شود. بنیاد روایت فتح هم میتواند با تخصیص بودجه به فیلمسازانی که میتوانند در این حوزه کار کنند گام بردارد. ما بارها گفتهایم که بسیاری از ابتکارات کنونی ریشه در دفاع مقدس دارند. برای مثال، در حوزه موشکی، درآن زمان راکتهای ۲۵سانتی آزمایش میشدند که اکنون به ساخت موشکهای قارهپیما منجر شده است، اما کمتر کسی به بررسی ریشههای این پیشرفت پرداخته است.
رسانهملی پیشقدم شود
این فیلمبردار دفاعمقدس در پاسخ به اینکه آیا برای بهنتیجهرسیدن استفاده از این آرشیوها پیگیری داشته است تصریح میکند: پس از پایان جنگ، این فیلمها به مؤسسه روایت فتح منتقل شد که بعدها به بنیاد فرهنگی روایت فتح تغییر نام یافت. طبیعتا ما نمیتوانستیم کاری بکنیم. الان هم احساس نمیکنم چنین نگاهی وجود داشته باشد که مثلا از این آرشیو استفاده شود. البته معذوریتهای خودشان را دارند که بودجه یکی از آنهاست. واقعیت این است که ما از تاریخ دفاع مقدس تصاویری ارزشمند در اختیار داریم. اکنون ارادهای لازم است تا از این تصاویر برای تولید فیلم و مستند استفاده شود. به نظرم، رسانه ملی میتواند محور اصلی این حرکت باشد و در ادامه، ارگانهای نظامی با مشارکت در اجرای پروژهها، به تحقق این هدف کمک کنند.
وی در پاسخ به این پرسش که وزارت جهادکشاورزی چقدر در این حوزه مسئولیت دارد، میگوید: عملا آنجا چنین چیزی پیگیری نمیشود. چون بعد از اتمام جنگ، ستاد پشتیبانی با فاصله یکسال منحل شد و دیگر در حوزه ماموریت جهادسازندگی نیست. آن زمان هم، بچههای جهادسازندگی بهدلیل تعلقخاطرشان و ارتباطی که در حوزه پشتیبانی و مهندسی داشتند وارد شدند و فیلمهایی تولید کردند. به همین خاطر، این کارها در ماموریت نهادهای نظامی و سازمان صداوسیما بود. اما نکته مهم مظلومیت جامعه ایثارگران جهاد است که میتواند با نمایش تصاویر آرشیوهای موجود منعکس شود.
بخشی دراین خصوص عنوان میکند:زیرابخش عمدهای ازاقدامات حوزه مهندسی وپشتیبانی جنگ بهدلیل محرمانهبودن عملیاتهای مختلف در آن زمان، کمتر دیده شده است. درواقع خیلی اجازه داده نمیشد که مانور خاصی روی آن ارائهشود.
مجموعههایی هم که تاکنون بر این اساس تولید و پخش شده، بهطور بسیار گذرا و اندک به این مسائل میپرداخت. طبیعتا اگر سراغ این آرشیوها برویم، میتوان روی خیلی از آن فعالیتها مانور تبلیغی داشت. بخش مدیریت ایثارگران هم کارهای اداری حداقلی انجام میدهد؛ مثل ارائه سوابق فعالان این حوزه. یعنی اصلا در حوزه مستندسازی وارد نمیشود. این سازمانهای نظامی هستند که میتوانند بگویند این قابلیتها در جنگ وجود داشته که آنها هم اقدامات مفید و مؤثری انجام ندادهاند.
نهادهای فرهنگی و بحث ورود به تولید فرهنگی
وی درباره نقش نهادهای فرهنگی در حوزه دفاع مقدس اظهار داشت: اساسا باید پرسید آیا نهادهای فرهنگی ما تولیدات قابلتوجهی در این حوزه دارند که بتوانند در این زمینه فعالیت مؤثری انجام دهند؟
بهطورکلی در دوران جنگ خیلی از این سازمانها حضور آنچنانی نداشتند، چه برسد که حالا بخواهند وارد این امر شوند. ما انتظاری از آنها نداریم چون اساسا فعالیتی در این حوزه نداشتهاند. اما سازمانهای متولی که توان این کار را دارند و جزو ماموریتهای اساسیشان است، باید وارد شوند.
بخشی درخصوص کارآمد بودن فرم و محتوای سابق در مستندهای روایت فتح هم بیان میکند: فرم و محتوای قبلی همچنان مؤثر است، اما میتوان در فرم تغییراتی اعمال کرد و این اشکالی ندارد. بااینحال، مهم این است که بر محتوای اصلی تمرکز کنیم.
در حوزه دفاعمقدس و حداقل در حوزه پشتیبانی و مهندسی دستکم میتوان ۱۵۰ مستند در این حوزه تولید کرد. کارهای ابتدایی که با همت ایرانی در آن دوران انجام شد، میتواند به شکل مستند روایت شود. درواقع میتوانیم نشان دهیم چه مسیری طی شد تا در نهایت به خودکفایی رسیدیم. ما در این حوزهها کار نکردهایم. در حوزههای دفاعی، ایثار مردم و موارد دیگر میتوان روایت و تعریف درست داشت. یعنی حتی به شکل موضوعی میتوان سراغ آن رفت. مثال آن هم، مستند دنیا در جنگ است که بیش از از ۲۰۰ قسمت بود و به سراسر جهان فروخته شد. ما دستکم در جبهه مقاومت میتوانیم چنین مستندهایی را ارائه کنیم. امیدوارم یک اتفاق درست در این حوزه بیفتد. پیشتر ناامید بودم اما حالا که بعد از مدتها درباره آن صحبت کردم، نسبت به این امر خوشبین شدم.